سایت ملیون ایران

مسعود آذر: سرنوشت روسای مجالس ایران؛ از «بابای شهید» تا بابای گرفتار سیسمونی

تصویری نمادین که همزمان با نهایی شدن برجام، در اینستاگرام عباس عراقچی از مذاکره کنندگان نزدیک به رهبر ایران منتشر شد

مسعود آذر

بی بی سی

 

منبع تصویر، IRAN AGENCIES

توضیح تصویر،اکبر هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، علی‌اکبر ناطق‌نوری، غلامعلی حدادعادل، علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف در یازده دوره بر کرسی ریاست مجلس تکیه زدند.

تا حدود دو هفته دیگر تکلیف رئیس مجلس آینده جمهوری اسلامی ایران و هیات رئیسه آن مشخص می‌شود. جمعه گذشته مرحله دوم انتخابات «بی‌رمق» مجلس دوازدهم، برگزارشد و پرونده این دور از انتخابات هم بسته شد. همانطور که انتظار می‌رفت تنها شگفتی انتخابات جمعه گذشته مشارکت زیر هشت درصدی رای دهندگان در انتخابات کلان شهرهایی مانند تهران بود.

اصولگرایان همانند مجلس یازدهم یکه‌تاز مجلس دوازدهم هستند. براساس بررسی‌های اولیه حامیان دولت ۹۸ کرسی و حامیان محمدباقر قالیباف۷۴ کرسی از ۲۹۰ کرسی‌های مجلس را بدست آورده‌اند و بقیه کرسی‌ها به بخشی از اصولگرایان قدیمی، یا به عبارتی مستقل از جریان‌های فعلی حاکم در ایران، میانه‌روها، اصلاح‌طلبان و افراد مستقل تعلق گرفته است.

یکی از گمانه‌زنی‌هایی که در رسانه‌ها آغاز شده درباره رئیس مجلس آینده است. رئیس قوه مقننه با وجود اینکه مانند سایر نماینده‌ها یک رای دارد و از نگاه بعضی از نمایندگان به نوعی «سخنگو» یا «مبصر» مجلس است، اما سابقه روسای مجالس ایران نشان می‌دهد که آنها توانسته‌اند با استفاده از مقررات داخلی مجلس، از اختیاراتی برخوردار شوند که به گفته بعضی از نمایندگان مجلس «مستبدانه» مسیر طرح‌ها و لوایح را تغییر دهند و به طور مشخص با توجه به نظر و منویات آیت‌الله خامنه‌ای مصوبات مجلس را تنظیم کنند یا از دستور کار خارج کنند و نمایندگان مجلس را کنترل کنند.

سرنوشت روسای مجالس ایران شاید به جذابی سرنوشت روسای جمهور ایران نباشد اما از شش نفری که در یازده دوره بر کرسی ریاست مجلس تکیه زدند یک نفرشان فعلا رئیس مجلس است، یک نفرشان همچنان در صحنه سیاسی فعال است و چهار نفرشان به سرنوشت روسای جمهور قبلی دچار شدند و از صحنه سیاسی حذف شدند. همه روسای مجالس قبلی و فعلی رویای ریاست جمهوری و رفتن به پاستور داشتند، گاهی در مقابل هم قرار گرفتند و گاهی قبل از رای گیری انصراف دادند. از بین آنها اکبر هاشمی رفسنجانی توانست دو دوره رئیس قوه مجریه شود ولی تلاش او در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۹۲ برای بازگشت به قدرت ناکام ماند. او یا شکست خورد و یا رد صلاحیت شد.

منبع تصویر، GETTYIMAGES

توضیح تصویر،اکبر هاشمی‌رفسنجانی در سال‌های منتهی به فوتش با علی خامنه‌ای اختلافات بسیار پیدا کرد. درباره علل درگذشت او گمانه‌زنی‌های زیادی وجود دارد و خانواده‌اش «تردید» دارند که او به شکل طبیعی درگذشته باشد و او را «شهید» می‌خوانند.

هاشمی‌رفسنجانی؛ «بابای شهیدم»

اکبر هاشمی رفسنجانی در جمهوری اسلامی به عنوان سیاستمدار برجسته و شاخص فراز و فرودهای زیادی در حکومت داشت. اولین انتخابات مجلس در بیست و چهارم اسفندماه ۱۳۵۸ برگزار شد. آقای هاشمی‌رفسنجانی در آن سال‌ها برای بسیاری از مردم ناشناخته بود و همین امر باعث شده بود که در بین نامزدهای آن دوره با بیش از یک میلیون و ۱۵۱هزار رای به عنوان نفر چهاردهم از تهران وارد مجلس شود. در آن دوره فخرالدین حجازی، حسن حبیبی، مهدی بازرگان، علی‌اکبر معین‌فر و علی خامنه‌ای به ترتیب پنج نفر اول نمایندگان تهران بودند.

در مجلس دور اول، که برای اولین و آخرین‌بار با حضور همه طیف‌ها و گروه‌های سیاسی و فکری آن سال‌ها مثل سازمان مجاهدین خلق و نهضت آزادی، تشکیل شده بود، اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شد. ریاست آقای هاشمی نشان می‌داد که اگرچه او در بین مردم همانند فخرالدین حجازی، سخنران معروف و پرحرارت آن سال شناخته‌شده نبود اما برای گروه‌های سیاسی چهره آشنایی بود.

آقای هاشمی در مجلس دوم با بیش از یک میلیون و ۸۹۱ هزار رای به صدر فهرست تهران رسید و در این دوره نیز رئیس مجلس شد. او در مجلس سوم نیز با یک میلیون و ۲۴۹ هزار رای همچنان رئیس مجلس ماند تا این که با درگذشت بینانگذار جمهوری اسلامی و انتخاب علی خامنه‌ای به عنوان رهبر، در سال ۱۳۶۸ رئیس جمهور شد.

آقای هاشمی‌رفسنجانی پس از دوران ریاست جمهوری بار دیگر برای مجلس ششم نامزد شد اما در دوران اصلاحات با ریزش شدید آرا مواجه شد و با حدود ۷۵۰ هزار رای، منتخب ‌سی‌ام از تهران شد ولی از رفتن به مجلس انصراف داد.

اکبر هاشمی رفسنجانی در دورانی که ریاست مجلس را برعهده داشت نقش تعیین‌کننده‌ای در عزل ابوالحسن بنی‌صدر از فراندهی کل قوا و تصویب طرح عدم کفایت سیاسی او برای ریاست جمهوری داشت.

آقای هاشمی‌ پایه‌گذار مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و برای برون‌رفت از اختلافات مجلس و شورای نگهبان توانست نظر مساعد روح‌الله خمینی را جلب کند.

اکبر هاشمی‌رفسنجانی در دوران ریاستش بر مجلس مشاغل مهم دیگری از جمله امام جمعه موقت تهران، نماینده آقای خمینی در شورای‌ عالی دفاع و جانشین فرماندهی کل قوا را برعهده داشت که به او قدرتی فراتر از رئیس مجلس داده بود.

آقای هاشمی در ماجرای مشهور «ایران-کنترا» (معروف به ماجرای “مک فارلین” یا “ایران گیت”) نقش محوری داشت. او در مراسم سیزده آبان ۱۳۶۵ خبر داد که رابرت مک فارلین، مشاور امنیت ملی دونالد ریگان مخفیانه به تهران سفر کرده است. هدف از این سفر پرسرو صدا فروش تسلیحات به ایران و زمینه سازی برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان اعلام شده بود.

اکبر هاشمی رفسنجانی در جریان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ جنگ ایران و عراق و یا عزل آیت‌الله منتظری از قائم مقام رهبری نیز نقش فعالی داشت و به قول خودش «مرد بحران‌ها» بود.

دوران افول یا کاهش دایره نفوذ قدرت هاشمی رفسنجانی در دستگاه حکمرانی از دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد آغاز شد و در وقایع انتخابات جنجالی سال ۱۳۸۸ اختلافات او با علی خامنه‌ای را علنی کرد.

آقای اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ بار دیگر عزم کرد تا نامزد ریاست جمهوری شود و به نوعی خاطره شکست انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ با محمود احمدی‌نژاد را جبران کند. در حالی که نظرسنجی‌ها حکایت از پیروزی او داشت، شورای نگهبان صلاحیت او را تائید نکرد و سه سال بعد در ۱۹ دی‌ماه ۱۳۹۵ در حالی که در استخر مشغول شنا بود دچار «عارضه قلبی» شد و درگذشت.

درباره علل فوت او گمانه‌زنی‌های زیادی وجود دارد و خانواده‌اش «تردید» دارند که او به شکل طبیعی درگذشته باشد. پرونده او در شورای عالی امنیت ملی «مختومه» اعلام شده است. فاطمه و فائزه هاشمی، دختران آقای رفسنجانی بارها اعلام کرده‌اند پدرشان «شهید» شده است و در پیام‌هایی که می‌دهند اقای هاشمی را «بابای شهیدم» مورد خطاب قرار می‌دهند.

پرونده آقای هاشمی رفسنجانی درحالی بسته شد که او به عنوان رئیس مجلس و عضو مجلس خبرگان رهبری نقش کلیدی در انتخاب علی خامنه‌ای به عنوان جانشین روح‌الله خمینی بازی کرد. اما اختلافات این دو به گونه‌ای پیش رفت که آقای خامنه‌ای در خواندن نماز میت بر جنازه اکبر هاشمی رفسنجانی حاضر نشد تا جمله معمول و مرسوم در نماز میت را که می‌گوید «ما به جز خوبی از او چیزی نمی‌دانیم» را قرائت کند. امری که نشان دهنده عمق اختلافات و نارضایتی آقای خامنه‌ای از او بود.

منبع تصویر، GETTYIMAGES

توضیح تصویر،آقای کروبی بعد از دوران ریاستش بر مجلس، دو دوره نامزد انتخابات ریاست‌ جمهوری شد. او در سال ۱۳۸۴ در واکنش به نتیجه انتخابات، نامه‌ای به علی خامنه‌ای نوشت و از «مهندسی انتخابات» و از نقش دفتر رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکان آقای خامنه‌ای از جمله مجتبی خامنه‌ای انتقاد کرد.

مهدی کروبی؛ «شیخ اصلاحات» و «خواب اصحاب کهف»

مهدی کروبی مشهور به «شیخ اصلاحات» است و در بین روسای مجالس پس از انقلاب سرنوشت متفاوتی با دیگر همقطارانش پیدا کرد.

در کارنامه مهدی کروبی چهار دوره نمایندگی مجلس به چشم می‌خورد. او در سال ۱۳۵۸ به عنوان نماینده مردم الیگودرز راهی اولین مجلس شورای اسلامی شد، در مجلس دوم و سوم نائب رئیس بود تا اینکه اکبر هاشمی‌رفسنجانی راهی پاستور شد و مهدی کروبی برای دو سال از ۲۵ مرداد ۱۳۶۸ تا ۶ خرداد ۱۳۷۱سکاندار قوه مقننه شد.

مهدی کروبی در مجلس ششم در بین سی نماینده تهران در رتبه بیست و پنجم وارد مجلس شد. او برای چهار سال بر کرسی ریاست مجلس این دوره از مجلس تکیه زد. او در همان ماه‌های ابتدایی تشکیل مجلس ششم که اصلاح‌طلبان در اکثریت بودند، با «حکم حکومتی» علی خامنه‌ای طرح اصلاح‌ قانون مطبوعات را از دستور کار مجلس خارج کرد که موجی از انتقادات اصلاح‌طلبان از او را به دنبال داشت.

مهدی کروبی در دوره ریاست مجلس در مسایلی مانند توقیف گسترده مطبوعات اصلاح‌طلب، حکم اعدام هاشم آقاجری (به اتهام سب النبی و انکار مسلمات)، ماجرای دستگیری حسین لقمانیان، نماینده همدان بخاطر بازداشت فعالان ملی‌ – مذهبی، یا محاکمه فاطمه حقیقت‌جو و ماجرای نطق علی‌اکبر موسوی خوئینی علیه رهبر جمهوری اسلامی، تلاش کرد که از جایگاه و شان نمایندگی مجلس حمایت کند.

آقای کروبی بعد از دوران ریاستش بر مجلس، دو دوره نامزد انتخابات ریاست‌ جمهوری شد. او در سال ۱۳۸۴ در واکنش به نتیجه انتخابات، نامه‌ای به علی خامنه‌ای نوشت و از «مهندسی انتخابات» و از نقش دفتر رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکان آقای خامنه‌ای از جمله مجتبی خامنه‌ای انتقاد کرد.

مهدی کروبی در نامه سرگشاده به آقای خامنه‌ای با اشاره به تغییر شمارش آرا از شب تا صبح گفته بود که پس از بیدار شدن از خواب و دیدن نتیجه آرا احساس می‌کرده که در خوابی مانند «خواب اصحاب کهف» بوده و «همه چیز تغییر کرده است».

مهدی کروبی چهار سال بعد دوباره به صحنه رقابت‌های ریاست جمهوری برگشت و بار دیگر به نتیجه انتخابات اعتراض کرد و به طعنه به علی خامنه‌ای گفت: «اگر در آن‌روزها به امام حسن مجتبی، امام دوم شیعیان و فرزند امیرالمومنین علی اشکال کرده بودم، رای بیش از پنج میلیون این‌جانب در سال ۱۳۸۴ در انتخابات ۱۳۸۸ به آمار مضحک ۳۰۰ هزار تنزل پیدا نمی‌کرد».

او در انتخابات ۱۳۸۸، همانند میرحسین موسوی، دیگر نامزد معترض به نتیجه انتخابات حاضر نشد که از اعتراضش کوتاه بیاد و در نتیجه اعتراض‌های آن سال‌ها از ۲۵ خردادماه ۱۳۸۹ در حصر خانگی بسر می‌برد.

او در سال‌های اخیر در واکنش به اتفاقات کشور از جمله اعتراضات سال ۱۴۰۱ نامه‌های تندی علیه علی خامنه‌ای نوشت.

منبع تصویر، GETTYIMAGES

توضیح تصویر،ناطق نوری پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری در مقابل محمد خاتمی و پایان دوره ریاست بر مجلس پنجم با حکم رهبر جمهوری اسلامی به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام و «رئیس‌ دفتر بازرسی دفتر رهبری» منصوب شد و پس از چند سال از هر دو سمت انتصابی کنار کشید و استعفا داد.

علی اکبر ناطق نوری؛ مردی در حاشیه

در بین روسای مجالس ایران، علی‌اکبر ناطق‌نوری به حاشیه رانده شد اما بدون دردسر و بدون سر وصدا و به نوعی خودخواسته. او یکی از چهره‌های شاخص جناح راست بود و پیش از آنکه به کرسی ریاست مجلس چهارم و پنجم تکیه بزند برای چهار سال وزیر کشور بود (۱۳۶۰- ۱۳۶۴).

دوران ریاست آقای ناطق نوری در مجالس چهارم و پنجم با حاشیه‌های زیادی همراه نبود. او نقش مهمی در کنترل مخالفان دولت سازندگی و حتی مخالفان دولت محمد خاتمی داشت و چنین به نظر می‌رسید که رهبر جمهوری اسلامی، با عملکرد او در قامت ریاست مجلس، اعتماد و رضایت دارد و تمام و کمال مورد وٍثوق اوست و برای همین بود که در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ وقتی که آقای ناطق‌نوری وارد رقابت‌های ریاست جمهوری با محمد خاتمی شد بسیاری براین باور بودند که نظر علی خامنه‌ای با انتخاب آقای ناطق نوری است. روزنامه ابرار در همان سال به نقل از محمدرضا مهدوی کنی تیتر زد که «گمان می‌کنم نظر رهبری، به آقای ناطق‌نوری است». همین موضوع باعث شد که در آن سال‌ها بخشی از آرای محمد خاتمی در مخالفت با نظر آقای خامنه‌ای تعبیر و تفسیر شود.

آقای ناطق نوری پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری و پایان دوره ریاست بر مجلس پنجم با حکم رهبر جمهوری اسلامی به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام و «رئیس‌ دفتر بازرسی دفتر رهبری» منصوب شد و پس از چند سال از هر دو سمت انتصابی کنار کشید و استعفا داد.

براساس گفته‌ کسانی مانند مهدی کروبی، آقای ناطق نوری نقش مهمی در تائید صلاحیت محمود احمدی نزاد در سال ۱۳۸۴ داشت و بعضی از رسانه از او به عنوان « مرد رئیس جمهورساز» یاد کردند. اما محمود احمدی‌نژاد در جریان مناظره‌های سال ۱۳۸۸ فرزندان ناطق نوری را به فساد متهم کرد.

او در مجموع به دلیل تحولات و تغییراتی که در عرصه سیاسی و در اواخر دهه ۸۰ در صحنه سیاسی رخ داد به کسانی مانند اکبر هاشمی‌ رفسنجانی و بخشی از نیروهای میانه رو و اصلاح‌طلب نزدیک شد و از نامزدی حسن روحانی حمایت کرد.

منبع تصویر، GETTYIMAGES

توضیح تصویر،غلامعلی حدادعادل در عرصه سیاسی تلاش دارد که همچنان نقش فعالی داشته باشد ولی حاشیه‌های پررنگی در اظهارات او در رسانه‌ها شکل گرفت.

غلامعلی حداد عادل؛ از علیرضا رجایی تا «پاجوش»ها

غلامعلی حداد عادل تنها چهره دربین روسای مجالس ایران است که همچنان تلاش دارد در صحنه سیاسی نقش فعالی داشته باشد و ماموریتی که برای خودش تعریف کرده است در سازمان دهی نیروهای اصولگرا خلاصه می‌شود.

نام غلامعلی حدادعادل زمانی در عرصه سیاسی و عمومی بیشتر شنیده شد که شورای نگهبان در سال ۱۳۷۸ نتایج انتخابات مجلس ششم در حوزه انتخابیه تهران را «مهندسی» کرد تا با ابطال آرای علیرضا رجایی، روزنامه‌نگار و فعال ملی مذهبی که نفر بیست و هشتم شده بود، حدادعادل وارد مجلس شود. در این انتخابات آقای حدادعادل در تهران نفر سی و سوم شده بود.

به گفته مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی پیشین وزارت کشور و رئیس برگزاری انتخابات در آن دوره، شورای نگهبان با ابطال ۵۳۴ صندوق رای آقای حدادعادل را از نفر ۳۳ وارد فهرست ۳۰ نفره تهران کرد.

شورای نگهبان علاوه بر ابطال صندوق‌هایی که علیرضا رجایی آرای بالایی داشت، دستور نیز داده بود که در جریان بازشماری بخشی از صندوق‌ها هرجا که نام «رجایی» نوشته شده است به نام «رجایی خراسانی» رای شمرده شود.

در نهایت آقای حدادعادل که پدرخانم مجتبی‌ خامنه‌ای است، وارد مجلس ششم شد، مجلسی که به کام او تلخ آمد و گفته بود «تلخ‌ترین دوران من در مجلس ششم بود؛ به قول معروف، مسلمان نشنود کافر نبیند!».

آقای حدادعادل بارها درباره این «مهندسی آرا» واکنش نشان داده و گفته بود تقلبی در کار نبوده و «انتخاب او قانونی بود و به تایید شورای نگهبان رسید».

او در مجلس هفتم با رد صلاحیت اصلاح‌طلبان این فرصت را بدست آورد تا با ۸۴۴ هزار رای به عنوان نماینده اول تهران وارد مجلس شود و ریاست مجلس را برعهده برگیرد.

غلامعلی حدادعادل همانند سایر روسای مجالس سودای ریاست جمهوری داشت و در سال ۱۳۹۲ از رقبای حسن روحانی بود اما به نفع نامزدهای اصولگرا انصراف داد.

آقای حدادعادل در مجالس هشتم و نهم نیز در مجلس حضور داشت اما در رقابت با علی لاریجانی از ریاست بر مجلس بازماند و پس از آن تلاش کرد که در مجالس بعدی نقش پررنگی در وحدت اصولگرایان و فرستادن نمایندگان «هم‌سو» با حکومت به مجلس ایفا کند.

او در انتخابات مجلس اخیر تلاش کرد تا به محمدباقر قالیباف و همفکرانش کمک کند تا باردیگر وارد مجلس شوند. سخنان او در آستانه انتخابات درباره لیست‌های متعدد اصولگرایان واکنش‌هایی به دنبال داشت. او لیست مورد حمایت خودش را به «درخت چنار» تشبیه کرده بود و لیست سایر اصولگرایان را «پاچوش» و بی‌هویت خوانده بود.

جدا از مواضع سیاسی غلامعلی حدادعادل، شاید تا آبان‌ماه سال ۱۳۹۸ کمتر کسی از مدارس غیرانتفاعی آقای حدادعادل و همسرش اطلاع داشت. در این سال بود که طیبه ماهروزاده، همسر آقای حدادعادل در یک برنامه زنده تلویزیونی خبر داد «وقتی پسرم به سن دبیرستان رسید و می‌خواست به رشته علوم انسانی برود، مدرسه مناسبی برایش وجود نداشت اقدام به تاسیس مدرسه غیر انتفاعی کردیم».

درباره زمینی که برای مدارس نیز استفاده شده انتقادات گسترده‌ای صورت گرفت. در سال ۱۳۹۹ رئیس وقت سازمان بنیاد مستضعفان در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که آقای حدادعادل در منطقه فرشته تهران برای مدرسه یک خانه ویلایی را گرفته که ۲۰۰ میلیارد تومان ارزش داد و اجاره‌ای که می‌پردازد «به روز نیست».

پرویز فتاح گفته بود آقای حدادعادل علاوه بر «مدرسه فرهنگ»، زمین دیگری به اندازه ۸ هزار متر و به ارزش ۴۰۰ میلیارد تومان در منطقه «هروی» برای ساخت مدرسه دریافت کرده بود که موفق به دریافت مجوز ساخت نشد و مجبور شده بود زمین را چون روی «گسل» قرار داشته پس بدهد.

منبع تصویر، GETTYIMAGES

توضیح تصویر،علی لاریجانی که همواره در مقابل حذف جریان‌های رقیب مانند اصلاح‌طلبان سکوت کرده بود، پس از رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری بارها از جریان « خالص سازی» و حذف نیروهای وفادار به حکومت انتقاد کرده است.

علی لاریجانی؛ بازی مار و پله

علی لاریجانی برای ۱۲ سال ریاست مجلس ایران در دوره‌های هشتم، نهم و دهم را بر عهده داشت. او پله‌های ترقی را در جمهوری اسلامی آهسته و پیوسته طی کرد و در سال ۱۴۰۰هنگامی که قصد داشت نامزد ریاست جمهوری شود، همانند بازی مار و پله به یکباره از عرش به فرش فرود آمد.

آقای لاریجانی در سال ۱۳۸۴ بعد از پایان دوران ریاست بر سازمان صدا و سیما، نامزد ریاست جمهوری شد اما موفق نشد و ترجیح داد که به طور احتمالا موقت راهی مجلس شود تا در فرصت دیگری به ریاست جمهوری برگردد. اما دوران هشت ساله محمود احمدی‌نژاد و بعد ریاست جمهوری حسن روحانی این فرصت را به او نداد که دوباره نامزد شود. شاید اگر چند سال پیش، قبل از دوران معروف به «خالص‌سازی» نامزد شده بود صلاحیت‌اش تائید می‌شد اما چیدمان انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به گونه‌ای تنظیم شده بود که اجازه دو قطبی شدن انتخابات را نمی‌داد و در عمل شانس بالای علی لاریجانی در مقابل ابراهیم رئیسی از او گرفته شد و به دلیل مسایل خانوادگی رد صلاحیت شد.

از علی لاریجانی به عنوان چهره مورد وثوق علی خامنه‌ای یاد می‌شد و حتی در مراسم سالگرد درگذشت روح‌الله خمینی در خردادماه ۱۴۰۰ وقتی آقای خامنه‌ای اعلام کرد که «به برخی کسانی که احراز صلاحیت نشدند جفا و ظلم شد» چنین برداشت شده بود که منظور او علی لاریجانی است. بعد از این سخنان طرفداران آقای لاریجانی آماده شدند که وارد رقابت‌ها شوند اما شورای نگهبان اعلام کرد که در بررسی صلاحیت‌ها دقت لازم داشته است. درنتیجه بعضی از تحلیلگران سخنان آقای خامنه‌ای را به نوعی «دلداری خشک و خالی» تحلیل و تفسیر کردند.

علی لاریجانی که همواره در مقابل حذف جریان‌های رقیب مانند اصلاح‌طلبان سکوت کرده بود، پس از رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری بارها از جریان « خالص سازی» و حذف نیروهای وفادار به حکومت انتقاد کرده است. با این حال به نظر می‌رسد انتقادهای او به عنوان «مشاور رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام» دیگر خریداری ندارند و خورشید او در آسمان سیاست ایران افول کرده است.

منبع تصویر، HAMMIHAN

توضیح تصویر،پیش بینی‌ بیشتر اصولگرایان روی این محور می‌چرخد که آقای قالیباف «به سختی» و با «دخالت‌های بیرونی» مانند دفتر رهبر جمهوری اسلامی دوباره رئیس مجلس خواهد شد اما مجبور خواهد شد که از تندروها حرف شنوی داشته باشد.

قالیباف؛ از دردسرهای خانواده تا فشار «خالص‌سازها»

محمدباقر قالیباف در کنار مهدی کروبی، اکبر هاشمی رفسنجانی و علی لاریجانی از ناکام‌های انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ است. در روزهای اخیر برای اینکه او بتواند در مجلس دوازدهم نیز بر کرسی ریاست تکیه بزند با چالش‌هایی روبرو شده است.

محمدباقر قالیباف پس از شکست در انتخابات با حمایت علی خامنه‌ای شهردار تهران شد و حدود ۱۲ سال بر مسند شهرداری تهران ماند تا در سال ۱۳۹۲ دوباره وارد رقابت‌های انتخاباتی با حسن روحانی شد که باز هم شکست خورد. او چهار سال بعد برای بار سوم نیز نامزد شد اما به نوعی مجبور شد که به نفع ابراهیم رئیسی انصراف دهد.

او در چنین شرایطی در انتخابات یازدهمین دوره مجلس ثبت نام کرد و با بیش از یک میلیون و ۲۶۵ هزار رای نماینده اول تهران شد و با توجه به ترکیب یک دست اصولگرایان رئیس مجلس شد.

در دوران ریاست چهار ساله آقای قالیباف، بارها از پرونده فساد در دوران مدیریت او در شهرداری سخن به میان آمده است. عیسی شریفی، معاون و به عبارتی دست راست آقای قالیباف در سازمان قضایی نیروهای مسلح به ۲۰ سال زندان محکوم شد ولی دستگاه قضایی او را وارد این پرونده‌ها نکرد.

در کنار اتهاماتی که به آقای قالیباف نسبت داده می‌شود ماجرای معروف به «سیسمونی گیت» که به سفر دختر و همسر رئیس مجلس برای خرید سیسمونی اشاره داشت بازتابی گسترده‌ داشت. در آستانه برگزاری انتخابات اخیر نیز ماجرای درخواست الیاس قالیباف، فرزند آقای قالیباف، برای اقامت در کانادا هم بمب خبری دیگر بود که جایگاه او را در بدنه اصولگرایی و طرفدارانش به‌شدت آسیب زد تا جایی که در انتخابات با ریزش شدید آرا رو‌به‌رو شد و با ۴۴۷ هزار و ۹۰۵ رای به عنوان منتخب چهارم در تهران راهی مجلس آینده می‌شود.

با توجه به ریزش آرای آقای قالیباف و ترکیب جدید منتخبان، پیش بینی‌ بیشتر اصولگرایان روی این محور می‌چرخد که آقای قالیباف «به‌سختی» و با «دخالت‌های بیرونی» مانند دفتر رهبر جمهوری اسلامی دوباره رئیس مجلس خواهد شد اما مجبور خواهد شد که از تندروها حرف شنوی داشته باشد. چنانکه سایت خبر آنلاین روز شنبه، ۲۲اردیبهشت‌ماه، درمطلبی بازگشت «طرح صیانت» یا همان فیلترینگ و «مسدودسازی اینترنت» به صحن علنی مجلس یازدهم را زد و بند وبه نوعی باج دادن آقای قالیباف و طرفدارانش به تندورهای مجلس آینده دانست و نوشت «این بار رییس کنونی مجلس به منظور کسب رضایت و نظر مثبت جبهه پایداری و یاران این گروه سیاسی در مجلس پذیرفته است تا طرح صیانت به دستورکار بازگردد».

بخشی از اصولگرایان مانند حمید رسایی، منتخب مجلس دوازدهم، در هفته‌نامه‌اش به نام «۱۹ دی» روز دوشنبه، ۲۴ اردیبشهت‌ماه تیتر زد که «تغییر قالیباف قطعی شد».

آقای رسایی از مخالفان سرسخت آقای قالیباف با اشاره به ترکیب اصولگرایان در مجلس آینده مدعی شده است که رئیس «گردن کلفت» مجلس در این انتخابات «ادب» شده است.

بعضی از فعالان رسانه‌ای با توجه به اظهارات تند و تیز کسانی مانند آقای رسایی، می‌گویند صندلی آقای قالیباف برای ریاست مجلس آینده بسیار متزلزل است و احتمال می‌دهند روند «خالص سازی» نیز به‌زودی به سراغ او بیاید و از ادامه ریاست مجلس باز بماند.

روزنامه هم‌میهن روز ۱۶ اسفندماه پارسال در مطلبی با عنوان «آینده قالیباف پس از ۱۱ اسفند» احتمال داده که آقای قالیباف در همان ابتدای ورود به مجلس با چالش تائید اعتبار نامه روبرو شود و به نوعی اصولگرایان «گربه را دم در حجله بکشند» و اگر توانستند اعتبارنامه او را رد می‌کنند و اگر نتوانستند مانع ریاست او بر مجلس شوند.

با وجود گفته‌ها و اظهاراتی که این روزها درباره آینده محمدباقر قالیباف زده می‌شود بعضی از گمانه‌زنی‌ها حکایت از این دارد که آنچه او را سرپا نگهداشته دفتر رهبر است و اگر این حمایت برداشته بود او هم به سرنوشت روسای مجلس قبلی گرفتار خواهد شد اما اخبار و چانه زنی‌های پیدا و پنهان نشان می‌دهد که او همچنان مهمترین گزینه مجلس آینده است.

از: بی بی سی

خروج از نسخه موبایل