پژمان تهوری
منتخبان راهیافته به مجلس دوازدهم، روز ۸خرداد۱۴۰۳ و در دومین جلسه رسمی خود که پیش از تایید اعتبارنامه آنها در صحن علنی مجلس برگزار شد، اعضای هیاترییسه سال اول را برگزیدند.
با رای منتخبان مجلس دوازدهم و از میان ۶۳ منتخبی که برای عضویت در هیاترییسه، اعلام داوطلبی کرده بودند، «محمدباقر قالیباف» توانست کرسی ریاست را حفظ کند. «حمیدرضا حاجی بابایی»، منتخب همدان و «علی نیکزاد»، منتخب اردبیل بهعنوان دو نماینده پرسابقه مجلس بر کرسی نایبرییسی تکیه زدند و مابقی کرسیهای هیاترییسه به «مجتبی بخشیپور»، «احمد نادری»، «روحالله متفکر آزاد»، «مجتبی یوسفی»، «محمد رشیدی» و «علیاکبر رنجبرزاده (دبیر)»، «غلامرضا نوریقزلچه»، «علیرضا سلیمی» و «جلیل میرمحمدی»، منتخبان بستان آباد، تهران و تفت و میبد (ناظر) رسید.
***
انتخابات هیاترییسه سال اول مجلس دوازدهم اگرچه شگفتی خاصی رقم نزد، اما حامل چند پیام مهم بود:
اول. رادیکالها در اقلیتاند نه اکثریت!
نتایج انتخابات هیاترییسه مجلس نشان داد که برخلاف تبلیغات گستردهای که اعضای جبهه پایداری به راه انداخته بودند و از پیروزی قاطع در انتخابات مجلس دوازدهم خبر میدادند، رادیکالها و طیف افراطی جریان اصولگرا در اقلیت محض قرار دارند. آنها نهتنها اکثریت مجلس را در اختیار ندارند، بلکه اقلیتی فاقد قدرت تاثیرگذاری در مجلس دوازدهم هستند، هرچند ممکن است صدای بلندی داشته باشند. «مجتبی ذوالنوری»، منتخب قم و نامزد افراطیون برای ریاست مجلس، تنها ۶۰ رای و «حمید رسایی»، نامزد آنها برای نایبرییسی مجلس، تنها ۳۶ رای کسب کرد که نشان میداد آنها مهرههایی کم اثر در مجلس دوازدهم خواهند بود و نباید صدای بلند آنها را نشانه قدرت نفوذ آنها در مجلس دانست.
دوم. رادیکالها پیروز انتخابات کمرمقاند!
قرار گرفتن طیف افراطی و رادیکال جریان اصولگرا در اقلیت مجلس دوازدهم، نشان داد که آنها پایگاه رای مردمی چندانی ندارند و اگر سطح مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم کمی بالاتر بود، آنها حتی به مجلس راه نمییافتند. مجتبی ذوالنوری، «قاسم روانبخش»، حمید رسایی، «مرتضی آقاتهرانی»، «مهدی کوچکزاده»، «بیژن نوباوه»، «کامران غضنفری»، «امیرحسین بانکیپور»، «نصرالله پژمانفر» و سایر اعضای راهیافته جبهه پایداری به مجلس دوازدهم، از کلان شهرهایی به مجلس راه یافتهاند که سطح مشارکت در آنها بسیار پایین بوده است؛ در واقع آنها پیروز انتخابات کمرمق هستند. تحریم انتخابات، بهترین هدیه برای جبهه پایداری است که میتواند در غیاب رایدهندگان، خود را در قامت پیروز انتخابات ببینند.
سوم. مجلس محل بده بستان است و برای امتیازگیری باید از حداقل قدرت برخوردار بود
ویژگی مجلس این است که رای نماینده تهران با رای نماینده کوچکترین حوزههای انتخابیه تفاوتی ندارد. به همین دلیل، تعداد آرا بالا به فراکسیونها قدرت چانهزنی میدهد. در انتخابات هیاترییسه سال اول مجلس دوازدهم، سه خانم به نامهای «سمیه رفیعی»، «سارا فلاحی» و «زینت قیصری» برای عضویت در هیاترییسه اعلام کاندیداتوری کردند، ولی هیچکدام موفق به جلب آرا اکثریت نمایندگان نشدند. فارغ از بیاعتمادی جریانهای سیاسی به زنان، دلیل اصلی شکست زنان در انتخابات هیاترییسه را باید در فقدان قدرت چانهزنی آنها بهدلیل حضور کمرنگ در مجلس جستوجو کرد.
اعضای فراکسیون ۱۴ نفره زنان، بهطور طبیعی قادر به کرسی نشاندن رای خود در مجلس نیستند و نمیتوانند نقشی تاثیرگذار برای خود قائل باشند؛ چون عدد رای آنها قابل توجه نیست. اگر فراکسیون مستقلها (مرکب از اصلاحطلبان و اعتدالیون) توانستند یکی از کرسیهای مهم هیاترییسه را از آن خود کنند، گواهی این است که تعداد آرا فراکسیون مسقلها، تعیین کننده است. آنها این امتیاز را در برابر رای به ریاست قالیباف کسب کردند. در واقع غلامرضا نوریقزلچه نماینده اصلاحطلب بستانآباد، با تکیه بر قدرت چانهزنی فراکسیون مستقلها توانست به هیاترییسه راه یابد. از این نکته هم نباید غافل شد که سابقه فعالیت نمایندگی در کسب کرسیهای تاثیرگذار مجلس پراهمیت است، ولی زنان مجلس دوازدهم عموما سابقه نمایندگی چندانی ندارند. نیمی از اعضای فراکسیون زنان مجلس دوازدهم اولین تجربه پارلمانی خود را در کارنامه ثبت میکنند و نیم دیگر، تنها یک دوره سابقه نمایندگی دارند، یعنی هنوز در مجلس تازهکار به شمار میآیند.
از این رو، آنها شانس چندانی در هیاترییسه کمیسیونهای تخصصی مجلس هم نخواهند داشت. بنابراین زنان اگر میخواهند صدای رساتری در مجلس داشته باشند، باید سطح مشارکت خود را افزایش دهند. افزایش کاندیداهای زن و رای به زنان، شانس حضور بیشتر آنان در مجلس و به تبع آن قدرت تاثیرگذاری آنها در نظام سیاستگذاری را افزایش خواهد داد.
چهارم. انتخابات، فرصتی ممتاز برای منتقدان و مخالفان
در انتخاباتهای بسته مثل انتخابات در نظام جمهوری اسلامی، منتقدان و مخالفان شانسی برای رقابت ندارند، چراکه حکومت با اعمال سیاستهای حذفی و مهندسی انتخابات، امکان رقابت عادلانه را از آنها سلب میکند، بااینوجود نمیتوان منکر این واقعیت شد که انتخابات حتی در نظامهای بسته، میتواند فرصتهایی برای مخالفان و منتقدان ایجاد کند؛ یکی از این فرصتها، قدرت رایدهندگان در جذب سیاستمداران است.
سیاستمداران میدانند که در نظامهای انتخاباتی حتی در انتخابات بسته، برای پیروزی نیاز به رای دارند، از این حیث، شانس اینکه افرادی از درون قدرت به سمت مردم بیایند بیشتر میشود. این معادله در انتخابات هیاترییسه سال اول مجلس دوازدهم نیز خود را نشان داد.
محمدباقر قالیباف که در انتخابات مجلس دوازدهم نتوانسته بود توافق همه اصولگرایان را جلب کند و حتی موقعیتاش را در خطر میدید، برای اینکه در انتخابات هیاترییسه شکست نخورد، متوجه شد که باید برای جلب آرا اعضای فراکسیون مستقلها بکوشد، قطعا او وعدههایی به نمایندگان مستقل مجلس دوازدهم داده و اثر آن را در طول چهار سال آینده خواهیم دید. ورود یک نماینده اصلاحطلب به هیاترییسه و شکایت نکردن نسبت به اعتبارنامه منتخبان اصلاحطلب، میتواند اولین نشانههای این ائتلاف نانوشته باشد. فراموش نکنیم که مجلس یازدهم به اعتبارنامه «غلامرضا تاجگردون»، منتخب گچساران ایراد وارد و مانع از حضور او در مجلس شد، چون در مجلس یازدهم فراکسیون مستقلها قدرت چانهزنی لازم را نداشت، ولی در این دوره فضا تغییر کرده و صحبتی از اعلام شکایت نسبت به اعتبارنامه تاجگردون که بار دیگر در مجلس حضور دارد، نیست. حتی اگر امروز در آخرین فرصت اعلام شکایت، کسی ایرادی هم به اعتبارنامه تاجگردون یا سایر نمایندگان وارد کند، خیلی بعید است که مثل دوره گذشته این شکایت به اخراج آنها از مجلس منجر شود.
پنجم. تشکیک در شمارش آرا و تغییر عمده تعداد آرا نواب رییس
اعلام نتایج انتخاب نواب رییس مجلس، نشان داد که اگر نظارتی بر شمارش آرا در انتخابات نباشد، جابهجایی آرا خیلی ساده اتفاق میافتد. در جریان انتخابات هیاترییسه، شماری از نمایندگان به تعداد آرا نواب رییس تشکیک وارد کردند تا آرا مورد بازشماری قرار گیرد. نتایج بازشماری آرا اگرچه منجر به تغییر نواب رییس نشد، ولی کاهش آرا دو منتخب پیروز آنقدر چشمگیر بود که بتوان بر آن صفت «شگفتانگیز» گذاشت. در نتیجه بازشماری آرا، مجموع آرا حمیدرضا حاجی بابایی، نایبرییس اول مجلس از ۱۷۵ به ۱۵۴ و آرا علی نیکزاد، نایبرییس دوم از ۱۶۹ رای به ۱۴۲ رای کاهش یافت. آرا «عبدالرضا مصری» نیز از ۱۱۵ به ۹۶ و آرا «حسینعلی حاجی دلیگانی»، از ۹۶ به ۹۰ رای کاهش یافت و تنها یک رای به مجموع آرا حمید رسایی اضافه شد.
ششم. لایحه حجاب و عفاف و طرح فیلترینگ اینترنت را هوا شده باید فرض کرد
مجلس یازدهم تبلیغات و تلاش گستردهای برای تصویب لایحه حجاب و عفاف و طرح صیانت از فضای مجازی (بخوانید تثبیت فیلترینگ اینترنت) داشت، ولی هیچکدام از این دو پیشنهاد در مجلس یازدهم به تصویب نرسید. با نتایج حاصله از انتخابات هیاترییسه و مشخص شدن وزن فراکسیونهای سیاسی مجلس دوازدهم، از حالا میتوان این دو طرح را هوا شده فرض کرد.
خیلی بعید است که رادیکالها بتوانند طرح نیمه کاره خود را در مجلس دوازدهم با اکثریتی میانهرو، به نتیجه برسانند. ضمن اینکه تغییر دولت و پیروزی احتمالی کاندیدایی میانهرو نیز، میتواند به تلطیف بیشتر فضای مجلس کمک و رادیکالها را بیشتر به حاشیه براند.
طی روزها و هفتههای آینده تصویر دقیقتری از رویکرد مجلس دوازدهم و وزن حقیقی فراکسیونهای سیاسی آن حاصل میشود و دقیقتر میتوان نسبت به خروجی این مجلس قضاوت کرد، ولی این مجلس در گام اول نشان داد که با تبلیغات صورت گرفته فاصله زیادی دارد و حضور اقلیتی افراطی و رادیکال، نمیتواند ملاک خوبی برای پیشداوری نسبت به مجلس دوازدهم باشد.
از: ایران وایر