سایت ملیون ایران

استقبال زنان ایرانی از اکسیون “آزادی یواشکی” + تصویر

تفکر زن ستیزانه حاکم بر جمهوری اسلامی در کنار نقض گسترده حقوق زنان، اتخاذ سیاست های محدودکننده در زمینه آموزش و اشتغال و پوشش و کوشش برای حذف تدریجی زنان از عرصه های عمومی، از طرف زنان بی پاسخ نمانده و زنان آگاه و جامعه مدنی ایران در هر فرصتی علیه آن اعتراض و در برابر آن مقاومت نموده اند.

یکی از اقدامات اخیر در این راستا تحت عنوان “آزادی های یواشکی زنان ایران” است: زنان طی آن عکس های بدون حجاب خود را در فیس بوک و اینترنت انتشار میدهند. صفحه فیس بوکی تحت این عنوان اکنون نزدیک به پانصد هزار عضو دارد.

 

ساده بگویم؛ ما حق انتخاب می خواهیم.

چالوس


اینجا تبریز و من میخوام ازاد باشم اگر نمیتوانی ازادی من را ببینی بر چشمانت پوششی ببند

یه جایی مثل مترو نفس راحت کشیدن


من خودم توی تلویزیون ایران شنیدم
که یک روحانی میگفت علت باران های سیل آسای اروپا و امریکا بی حجابی زنان است من هم روسری از سرم برداشتم و به اسمان نشانش دادم تا بارانش را ببارد بر سر زاینده رودمان شهر من بیزنده رود و من با روسری همیشه غمگین است

من ایران و آزادی ام
از ما نترسید ما فقط می خواهیم خودمان باشیم و شبیه به خودمان زندگی کنیم.

من زنم قوی و آزاد
نه همچون مرواریدی درون صدف
آزادی یواشکی در صحن مسجد جامع اصفهان

دو نما از آزادی ام در مقابل وزارت امور خارجه ایران

من این دو عکس را در روز جمعه گرفتم. یکی در بک گراندش دروازه مشق است و اینجا محدوده باغ ملی است و دیگری روبروی وزارت خارجه است در لحظه ای که نگهبان نبود.

من به هیچ گروه سیاسی تعلق ندارم و فقط این عکس را گرفتم که بگویم نمی شود یک حصار دور ایران کشید ویک طرز تفکر را به زور به مردم ایران تزریق کرد . مشگل ما فقط یک روسری نیست بلکه این است که نمی توانیم خودمان باشیم و این خود نبودن ها و وانمود کردن ها برای پذیرفته شدن در جامعه باعث پرورش صفت ریاکاری و دو رویی در بین ایرانی ها شده است.

چون اگر کسی بخواهد کار دولتی پیدا کند باید از صد تا گزینش عقیدتی سیاسی عبور کند و دانش و تجربه کاریش ملاک نیست بلکه باید بداند نماز جمعه چند خطبه دارد یا فلان جمله مال کدام یکی از دعاهای مفاتیح است …..

به بزرگان دین اسلام احترام می گذارم و دینم را در حد و اندازه خودم فهمیده ام . حتی امام حسین ( ع ) فرموده اند ( اگر دین ندارید آزاده باشید ) و یا در آیه الکرسی آمده است ( هیچ اجباری در دین نیست . هدایت از گمراهی آشکار است ) …. مسلمان در کلمه یعنی کسی که تسلیم خداوند است . حضرت علی ( ع ) هم فرموده اند خلاصه تعالیم همه انبیا در یک جمله خلاصه می شود : ( همسایه ات را به گونه ای محبت کن که دوست داری به خودت محبت شود ) ….. اصول دین که شامل توحید و معاد و نبوت است پذیرفته ام و فروع دین را می شناسم . در هیچ یک از آنها از روسری صحبت نشده است.

بسیاری از خانم هایی که حجاب کامل ، یا همان حجاب اسلامی ، را رعایت نمی کنند بر این تصور اند که خداوند “حجاب” را واجب نکرده و نیروهای حکومتی دست اندر کار که طی سالهای گذشته به شکل های مختلف خواسته اند به زور، حجاب را در ایران بر پا دارند، نمی توانند این اجبار تلخ را به حکم خدا و رسول مبتنی بدانند.استاد مطهری اعتقاد دارند که خداوند بزرگ، حجاب را نه واجب بلکه مطلوب هم نمی داند؛ آن چه واجب است حفظ نوع خاصی از پوشش(ستر) است که اجازه ندهد خانم ها به مثابه ابزارهایی برای لذت جویی مردان هوسباز، مورد بهره برداری قرار گیرند.ایشان می گویند حقیقت امر این است که در مسأله پوشش – و به اصطلاح عصر اخیر حجاب – سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان ؟ روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثنای زنا ببرد یا نه؟اسلام که به روح مسائل می نگرد جواب می دهد : خیر ، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین می توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجویی کنند ، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است . و زنان نیز از این که مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع می باشند.

حجاب به معنای روسری و چادر و چاقچور نیست بلکه به این معنا است که یک حریمی را در حد متعارف رعایت کنی و با هر کسی وارد رابطه نشوی . به عبارتی حجاب درونی داشته باشی . من هم فکر نمی کنم این عکس مستهجن باشد یا بنده خودم را عریان کرده باشم زیرا مخالف پوشش های غیر متعارف تحریک کننده هستم . به صورت متعارف لباس بر تن دارم و اگر مردی با دیدن این عکس تحریک شود به نظرم از تعادل ذهنی برخوردار نیست و به قدری عقده فروخورده دارد که با کوچکترین تلنگری ذهنش از کنترل خارج می شود . این جملات آخر را از این باب نوشتم که می توانم حدس بزنم بعضی ها چه نوع کامنت های توهین آمیزی ممکن است زیر عکسم بنویسند . تمامی حرف من در یک کلمه خلاصه می شود و آن تعادل است …. تعادل .


ساده بگویم…

من حق انتخاب دارم…

من با روسری از مادر متولد نشده ام…

پل هوایی خیابان پیروزی


اینجا کاخ نیاوران است. چکمه ها همیشه نمایش قدرت ، تحکم و اجبار است ، اما قدرت آزادی آنقدرهاست که میشود چکمه ها را بغل کرد و به آزادی لبخند زد
آقایون گشت ارشاد ، بند چکمه هاتان را محکمتر ببندید!

اینجا تهران است

اجبار نه… تبعیض نه…
من انسانم…
مرا به زور به بهشت نبرید…
رهایم کنید…
حقم را مىدانم و خودم آنرا میگیرم… آنرا به زور به من ندهید…
من حق انتخاب میخواهم نه مترى پارچه …
آن را بر میدارم، هنوز هم انسانم …

اینجا شاهگلى تبریز، نوچ نوچ نکنید، با نفرت نگاهم نکنید

من روسریم ُ دقایقى برداشتم نه براى اینکه موهام هوا بخوره, ما به روسرى عادت کردیم , ورداشتم که بگم از نگاهها و قضاوتهاى مردم خسته ایم. وقتى داشتم میومدم پیاده روى از عرض میدون ساعت که میگذشتم با صداى دو تا خانوم برگشتم که با نفرت شلوارم نگاه میکردن و نوچ نوچ میکردن, هر چند خیلى سخت بود اما روسریم چند لحظه یى به نشان اعتراض انداختم و از کنارشون گذشتم…

 

خروج از نسخه موبایل