سایت ملیون ایران

انتخابات غیرمنتظره و فشار مضاعف بر خانواده‌های دادخواه

عکس شماری از کودکان کشته‌شده در اعتراض‌های ایران

انتخابات غیرمنتظره و فشار مضاعف بر خانواده‌های دادخواه

ایران وایر

با مرگ «ابراهیم رئیسی»، انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران با قید فوریت و بسیار غیرمنتظره برگزار می‌شود. در روزهای اخیر، کاندیداهای بسیاری برای نامزدی در انتخابات شرکت کرده‌اند.  آسیب‌دیدگان اعتراضات، خانواده‌های دادخواه، کشته‌شدگان، اعدامیان و آن‌ها که زیر حکم اعدام هستند، این روزها بارها درباره انتخابات پیش رو در شبکه‌های اجتماعی نوشته‌اند، برخی از خانواده‌های دادخواهان می‌گویند با اینکه تحت فشار نیروهای امنیتی قرار دارند اما هرجا که می‌توانند با یادآوری جنایت‌های جمهوری اسلامی از مردم می‌خواهند در انتخابات شرکت نکنند. 

 دادخواهان درباره انتخابات غیرمنتظره جانشین «ابراهیم رئیسی» چه می‌گویند و  چه بر آن‌‌ها می‌گذرد؟

*** 

ابراهیم رئیسی دی۱۴۰۱ در سفری به استان کردستان و دیدار با  خانواده‌های نیروهای امنیتی کشته شده در جریان اعتراضات جنبش «زن‌، زندگی‌، آزادی»، اقدام معترضان را به «وحشی‌گری و بی‌رحمی‌» تعبیر کرد. بدون هیچ‌گونه شگفتی اعتراضات را «اغتشاشات» خواند و «بانیان و عاملان اصلی» آن را یادآور رفتارهای «داعشی» عنوان و تاکید کرد: «امنیت خط قرمز جمهوری اسلامی ایران است و همه کسانی که در قضایای اخیر مرتکب قتل و ایجاد جراحت برای مردم و نیروهای حافظ امنیت شده‌اند، باید به دست عدالت سپرده شوند.»

حالا ابراهیم رئیسی در یک سقوط غیرمترقبه کشته شده است و باید انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شود.  

آن‌هایی که رای بدهند را نمی‌بخشیم

در دوران ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی، خانواده دادخواهان تحت فشار بسیاری قرار گرفتند. 

عضو یکی از خانواده دادخواهان در مورد مرگ ابراهیم رئیسی می‌گوید‌: «هیچ‌وقت از مرگ کسی راضی نبودم، ولی امیدوارم تک تک افرادی که به بچه‌های ما ظلم کردند به این درد دچار شود. من هرگز این افراد را نمی‌بخشم و امیدوارم ظلمی که به ما کرده‌اند، به خودشان بازگردد.»

این فرد خطاب به کسانی که برای انتخابات تبلیغ می‌کنند و قصد شرکت در انتخابات را دارند نیز می‌گوید: «متاسفم برای کسانی که پای صندوق‌های رای می‌روند. من مردمی که پای صندوق رای بروند را نمی‌بخشم و از آن‌ها نمی‌گذرم. متاسفم برای کسانی که این ظلم‌ها را دیدند و چشمان خود را بستند. تا زمانی که جمهوری اسلامی در قدرت باشد، شرایط ایران درست نمی‌شود.»

یکی از خانواده‌های دادخواه اهل کردستان می‌گوید: «بعید می‌دانم کسی در منطقه ما رای بدهد؛ مثل انتخابات قبلی. کسانی هم رای می‌دهند به‌خاطر شغل خود این کار می‌کنند؛ یا کارمند هستند یا معلم و با زور و اجبار برای رای دادن می‌روند.»

«نچیروان معروفی»، معترضانی که یکی از چشمانش را در پی تیراندازی نیروهای حکومتی در شهر سقز در سال ۱۴۰۱ از دست داد، در پی افزایش تهدید ماموران اطلاعات و احتمال بازداشتش، ایران را ترک کرده است. او در مورد شرکت مردم در انتخابات پیش رو می‌گوید: «من زخمی چشم هستم و از مردم می‌خواهم در انتخابات شرکت نکنند و به یک دیکتاتور دیگر، قدرت ندهند.»

نچیروان جوان ۲۰ ساله است. او  ۱۸ ساله بود که روز ۲۶شهریور۱۴۰۱، در تجمعی برای تشییع پیکر «مهسا (ژینا) امینی»، نزدیک فرمانداری سقز شرکت کرده بود و هدف گلوله ساچمه‌ای نیروهای حکومتی قرار گرفت.

اصابت سه گلوله در چشم‌اش، سبب نابینایی او شده است و گلوله ساچمه‌ای که به بدنش اصابت کرده، بر عملکرد دستانش تاثیر گذاشته است.

نچیروان به «ایران‌وایر» می‌گوید‌: «کسانی که به این دیکتاتوری رای می‌دهند، کسانی هستند که امضای اعدام‌های دیگر را صادر می‌کنند.»

او تاکید می‌کند که مرگ ابراهیم رئیسی برای ما، به‌خصوص مردم کردستان، بسیاری خوشحال‌کننده بود. چون دست‌کم از یک دیکتاتور بی‌رحم که به‌آسانی حکم اعدام فرزندان و عزیزان مردم را صادر می‌کند، خلاص شدیم. 

او در ادامه می‌گوید: «از مردم می‌خواهیم با صدای “زن، زندگی، آزادی” جلو بروند و پای صندوق‌های رای نروند. صدای خانواده‌های دادخواه و آسیب‌دیدگان در اعتراضات باشید. همه ما خودمان را برای روزی که این دیکتاتوری به پایان برسد، آماده می‌کنیم.»

باز هم بهانه برای فشار بر دادخواهان؛ این‌بار انتخابات

به گفته یکی از اعضای خانواد‌ه‌های دادخواه، طی چند روز گذشته نهادهای امنیتی به شماری از خانواده‌ها فشار مضاعف وارد کرده‌اند تا از تحریم انتخابات صحبت نکنند. 

«میلاد محمدی»، برادر «شهریار محمدی»، از کشته‌شدگان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» در بوکان می‌گوید: «با اینکه حقوق‌بشر همیشه برای ما در اولویت بوده است، ولی خبر مرگ رئیسی برای ما بسیار خوشایند بود؛ چون خبر مرگ یک فرد جانی، کسی که به دستور او مردم بی‌گناه بسیاری کشته شده‌اند، خوشایند است. یک جانی از میان جانیان کم شد.»

آقای محمدی ادامه می‌دهد: «روز جمعه۱۲خرداد که شماری از خانواده‌های دادخواه در مراسم تولد “عرفان خزائی” در خانه آن‌ها جمع شده بودند و روز شنبه۱۳‌خرداد که بر مزار “عرفان” گرد هم آمده بودند، تلاش کردند باز این جنایت را یادآوری کنند. به کشتار جوانان و کودکان، تجاوز به زنان و دختران اشاره کرده‌بودند و در مورد اینکه مردم به هیچ‌عنوان در انتخابات شرکت نکنند، صحبت کرده بودند. خانواده‌ها در این مراسم گفتند هر شخصی در انتخابات شرکت کند، به قاتلین بچه‌های خود رای خواهند داد. امروز نوبت فرزندان آن‌ها نبود، ولی قطعا فردا نوبت بچه‌های خودشان خواهد بود.»

«عرفان خزایی»، اهل شهریار، ۳۰شهریور در اعتراضات ۱۴۰۱ کشتە شد.

میلاد، برادر شهریار محمدی می‌گوید: «خانواده‌های دادخواه با اینکه زیر فشار بسیار زیادی هستند، ولی تلاش دارند از مردم بخواهند به هیچ قیمتی در انتخابات شرکت نکنند.» او تاکید می‌کند که همه خانواده‌ها مخالف این انتخابات هستند، چون می‌گویند هیچ کاندیدایی با دیگری فرق ندارد و همه هم‌دست هستند. 

شماری از خانواده‌های دادخواه در انتخابات مجلس شورای اسلامی، با عکس فرزندان کشته شده خود در برخی شعب رای‌گیری حضور پیدا کردند تا مردمی که برای رای دادن وارد شعبه می‌شوند، با دیدن تصاویر کشته‌‌شدگان خیزش «زن، زندگی، آزادی» متوقف شوند. یکی از مادران،‌ دایه مینا مادر شهریار محمدی بود. 

شهریار محمدی روز ۲۵آبان۱۴۰۱، دوست بسیار صمیمی خود «محمد‌حسن‌زاده» را از دست داد. محمد در اعتراضات بوکان کشته شد و شهریار تا صبح کنار پیکر محمد نشست که مبادا پیکر رفیق‌ او توسط نیروهای امنیتی ربوده شود. پس از خاکسپاری محمد،‌ شهریار به خون‌خواهی دوست خود در اعتراض‌های بوکان شرکت کرد و به فاصله دو روز از کشته شدن محمد، کشته شود. 

تصویر شهریار پیش از کشته شدن در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست چرخید. عکسی که در آن، شهریار در کنار پیکر دوست قدیمی‌ خود محمد حسن زاده نشسته بود. معترضان در شبکه‌های اجتماعی هشتگ زدند: #رفاقت_تا_پای_جان

دایه مینا، مادر شهریار محمدی، روز رای‌گیری برای انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به‌همراه گروهی از خانواده‌های دادخواه به مراکز رای گیری رفت. آن‌ها تصاویر فرزندان کشته شده خود را همراه برده بودند، در مراکز رای‌گیری ازجمله مساجد می‌ایستادند، تا مردم زمانی که برای رای دادن داخل حوزه رای‌گیری می‌شوند، عکس جوانان‌شان را ببینند و  شرمنده شوند. دایه مینا گفته بود هیچ‌‌کس در رای گیری شرکت نکرد. 

 انتخابات و حکومت دروغ، دروغ، دروغ

«کاملیا سجادیان»، مادر زنده‌یاد «محمد حسن ترکمان»، روز یکشنبه۱۴خرداد، در یک پست اینستاگرامی نوشت: «و متظاهران و مترسک‌های اعتقادی و نامردان، باوجود منحوسشان به تباهی و زوال کشانده‌اند، مردم سرزمینم،را در زیر ظلم و ستم و بی‌عدالتی و دروغگویی در فشار و تنگنا قرار داده و برای رسیدن به اهداف و قدرت‌های کثیف‌شان، از هیچ کاری دریغ نکرده و تو را هم ناظر بر اعمال شوم خود نمی‌دانند، پس لطفا فراخوان خود را برای بزدلان و دروغگویانی که روی قوم مغول را هم سفید کرده‌اند، آغاز کن، دروغ، دروغ، دروغ. دروغگویان را رسوای زمانه گردان، تا انسانیت و شجاعت و شهامت در این سرزمین باز جوانه زده و مردم کشورم به عدالت و آزادی و شادی و آرامش برسند. من شک ندارم که صدای درونی همه مردم کشورم را شنیده‌ای، پس ما منتظریم تا فراخوان خدا، ریشه قدرت‌های پوشالی را در هم بکوبد، باشد تا درس عبرتی باشد برای دغل‌بازان و قاتلان و ظالمان و ستمگران و خیانت کاران.»

محمد حسن ترکمان، یکی از معترضان خیزش ۱۴۰۱ ایران بود که در روز ۳۰شهریور۱۴۰۱ در ۲۶ سالگی در بابل، با تیراندازی نیروهای امنیتی کشته شد. 

خروج از نسخه موبایل