- فرزاد صیفیکاران
- ,بیبیسی- فارسی
تعداد زیادی از زندانیان سیاسی محبوس در بند ۶ زندان اوین که به «بند کارگری» شناخته میشود، مجبور شدهاند در بازسازی بندهای تخریب شده بیگاری کنند و افرادی که سر باز زدهاند، به اجبار به بندهای ۴ و ۸ منتقل شدهاند.
یکی از زندانیان سیاسی که بهتازگی از بند ۶ منتقل شده، به بیبیسی فارسی گفت علت این انتقال بدون اطلاع قبلی، «افزایش زندانیان بند ۶ است زیرا اکثر زندانیان این بند کارهای خدماتی زندان را بدون مزد انجام میدهند.»
این منبع به بیبیسی گفت مسئولان زندان اوین قصد دارند بند ۷ را که مهرماه سال ۱۴۰۱ در آتش سوخت، با کار زندانیان بند ۶ بازسازی کنند.
شنبهشب، ۲۳ مهر ۱۴۰۱، در اوج اعتراضات سراسری بعد از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت، کارگاه خیاطی زندان اوین آتش گرفت و ساختمان این کارگاه و بخشهای بزرگی از بند ۷ اوین بهشدت تخریب شدند. پس از این آتشسوزی نیروهای امنیتی و گارد زندان اقدام به سرکوب زندانیانی کردند که قصد فرار داشتند و «دستکم هشت زندانی کشته شدند.»
بر اساس اطلاعاتی که در اختیار بیبیسی قرار گرفته ساخت و بازسازی این بند به عهده پیمانکارانی خارج از مجموعه زندان است اما از زندانیان بند ۶ «کار بدون مزد» میکشند.
یک زندانی سیاسی که قبلا در بند ۶ محبوس بوده و از موضوع مطلع است به بیبیسی گفت:
«پیش از شروع مرمت بند ۷، زندانیان بند ۶ را به امور فنی، نظافت، باغبانی، باربری و این دست کارها در زندان مشغول میکردند که به خودی خود بیگاری محسوب میشد، اما از زمانی که ساخت بند ۷ شروع شده، زندانیان از هشت صبح تا عصر و گاهی تا هشت شب مشغول به کار هستند. این زندانیان با دمپایی و بدون لباس ایمنی در ساختمانی مخروبه کار میکنند و همه میدانند اگر سانحهای اتفاق بیفتد با وجود بیتفاوتی زندانبانان ممکن است دچار آسیبهای جبرانناپذیر بشوند.»
به گفته این زندانی، مسئولان زندان و رئیس بند ۶ زندانیان مالی را تهدید کردهاند یا باید کار کنند یا هزینههایی را به بند پرداخت کنند، در غیر این صورت به بندی دیگر یا زندان تهران بزرگ منتقل خواهند شد: «زندانیان مالی نیز از ترس منتقلشدن به زندان تهران بزرگ تن به این بیگاری میدهند.»
به گفته این منبع، زندانیان مالی بند ۶ بر خلاف بند ۴، توان مالی کمی دارند و جرائم مالیشان کوچک است، به همین جهت بند ۶ را بهعنوان بند کارگران میشناسند.
این زندانی توضیح میدهد در بند ۶ چون زندانیان توانایی هزینه کردن برای بند را ندارند، تنها یک اتاقک کوچک وسط سالن بند وجود دارد که جز برای مراسمی مانند دعا و دیگر مراسمهای مذهبی کاربرد دیگری ندارد. باشگاه ورزشی و کتابخانه بند ۶ هم با کشیدن یک دیوار وسط یک اتاق خالی به دو قسمت تبدیل شده است.
این در حالی است که بند ۴، محل نگهداری زندانیان مالی کلان، به گفته این منبع ۴ اتاق مبله، یک سالن مختص امور فرهنگی با کتابخانهای بزرگ و کارگاههای آموزشی مختلف دارد.
این زندانی سیاسی میگوید پس از آنکه تصمیم گرفتند تعداد زندانیان مالی بند ۶ را افزایش دهند، آنها را بهاجبار به بندهای ۴ و ۸ منتقل کردند.
نکته نگرانکنندهتر این است که بعد از انتقال به بندهای دیگر، نه تنها تقسیمبندی زندانیان بر اساس تفکیک جرائم را اجرایی نمیکنند، بلکه بهدلیل تراکم، زندانیان این بند مجبور به «کفخوابی» اتاقها یا راهروها شدهاند.
این زندانی سیاسی میگوید: «بدترین اتفاق برای یک زندانی این است که به جایی خو گرفته باشد و یکمرتبه او را جابجا کنند.»
بیش از یک سال و نیم از آتشسوزی زندان اوین میگذرد و روایت مسئولان این زندان و قوه قضائیه فقط این بوده که در قرنطینه بند ۷ «درگیری، شورش، تخریب و آتشسوزی» رخ داده اما این روایت سوالات بسیاری را بیپاسخ گذاشته است از جمله آنچه در شب آتشسوزی در بندهای دیگر اوین گذشت.
اکنون ساختمانهای سوخته به معضل جدیدی برای زندانیان بند ۶ بدل شدهاند.