سایت ملیون ایران

حمایت ۱۰ زندانی سیاسی زن از شهروندان بهائی: تا پایان‌دادن به رنج مضاعف در کنارشان ایستاده‌ایم

صدای آمریکا

ده تن از زندانیان سیاسی در بند زنان زندان اوین در بیانیه‌ای اعلام کردند دیدگاه‌های سیاسی‌شان مانع حمایت از «هم‌وطنان بهائی» نمی‌شود و تا پایان «رنج مضاعفی»‌ که بر این دسته از شهروندان ایران تحمیل می‌شود، کنارشان می‌ایستند.

این بیانیه را محبوبه رضایی، هستی امیری، سمانه اصغری، سکینه پروانه، مریم یحیوی، ناهید تقوی، نرگس محمدی، آنیشا اسداللهی، سپیده قلیان، و گلرخ ایرایی را امضا کرده‌اند و روز دوشنبه ۲۸ خرداد در اینستاگرام منتسب به نرگس محمدی منتشر شده است.

در این بیانیه تأکید شده که «هموطنان بهائی‌مان طی دهه‌ها استبداد همواره از تمام حقوق اجتماعی محروم بوده‌اند» و «در دهه ۶۰ با حذف فاجعه‌بار مخالفان سیاسی و دگراندیشان، نزدیک به ۳۰۰ نفر» از آنان «توسط حکومت سر به نیست، مفقودالاثر یا اعدام» شدند و «هزاران نفر نیز بی‌بهره از کمترین حقوق اجتماعی از خانه‌های خود بیرون رانده شدند.»

امضاکنندگان این بیانیه اعدام ۱۰ زن بهائی در دهه ۶۰ را «یکی از تکان‌دهنده‌ترین روایت‌ها» از جامعه بهائی دانسته‌اند که «با هم به قتل‌گاه برده شدند و در مقابل چشم دیگری به ترتیب اعدام شدند.» آنها گفته‌اند: «تا آخرین‌شان که نوجوانی زیر ۱۸ سال بود (که طبق معاهده‌های بین‌المللی کودک محسوب می‌شود) و پیش از بازداشت مشغول به تحصیل بود و تدریس به کودکان خردسال. نوجوانی که تنها تضادش با سیستم باور و عقیده‌ای بود که در زندگی اجتماعی‌اش نیز نمودی نداشت.»

همچنین ببینید:

چهلمین سال اعدام ۱۰ زن بهائی در شیراز؛ «ویروس ستم و تبعیض» همه‌گیر است


این ۱۰ زندانی سیاسی زن در بیانیه خود گفته‌اند: «با سال‌ها حبس و هم‌زیستی با زنان بهائی و مشاهده فشارها و محرومیت‌هایی که به سبب تفاوت عقیده، بر خود و خانواده‌هاشان تحمیل شد و شنیدنِ روایت‌هاشان از گذشته تا کنون و قیاسِ آن با آنچه همواره بر دگراندیشان تحمیل می‌شود، درمی‌یابیم که به واقع داستان ما یکی است.»

آنها تأکید کرده‌اند: «ما را که همواره به سبب تفاوت دیدگاه سیاسی یا عقیدتی به طرق مختلف از عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی حذفمان کرده‌اند و برخی‌مان را از حق حیات محروم نموده‌اند. سلب حق حیات و محروم کردن از حقوق اجتماعی، شهروندی، مدنی، و در پی آن مصادره یا تخریب اموال و داشته‌های بهائیان از دیرباز رخ می‌داد و به روالی برای سیستم سرکوبگر بدل شد.»

امضاکنندگان این بیانیه، همچنین «روایت مادری در یکی از روستاهای شمال ایران که با چهره‌ای رنج‌کشیده و کمری خمیده در حین کار بر زمین کشاورزی مورد هجوم تخریب‌گران قرار گرفته بود و تلاش می‌کرد مأموران را از تخریب باغ و کاشانه‌اش منع کند» را «اندوه بزرگی» خوانده و افزوده‌اند: «مادری که فرزندش را در جنگ ایران و عراق از دست داده بود و حالا نیز به سبب عقیده‌ای مورد کین رژیم، خاکش را، خانه‌اش را و زمینی که منبع معاش و ماحصل یک عمر زندگی‌اش بود را ویران، بی‌بهره یا از او دریغ کردند.»

خروج از نسخه موبایل