گزارشهای بینالمللی و رسمی جمهوری اسلامی نشان میدهد که موضع هر دو جناح در باره صادرات نفت و قیمت آن اشتباه است و آنها آمارهای گمراهکننده ارائه میدهند.
آمارهای شرکت اطلاعات کالا، کپلر، نشان میدهد صادرات نفت ایران با روی کار آمدن دولت جو بایدن و در آخرین سال ریاست جمهوری حسن روحانی دو برابر شد و به نزدیک ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسید.
طی سه سال گذشته نیز هر سال بطور متوسط ۳۰ درصد به حجم صادرات نفت ایران اضافه شده و در بهار امسال، متوسط صادرات نفت خام ایران حدود یک میلیون و ۵۶۰ هزار بشکه بوده است.
بدین ترتیب، آهنگ رشد صادرات نفت ایران در آخرین سال دولت روحانی، از سه سال گذشته بسیار بیشتر بوده است.
جواد اوجی وزیر نفت ایران و سعید جلیلی، نامزد جناح تندرو به اشتباه تکرار میکنند که صادرات نفت کشور تا زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی، روزانه ۳۰۰ هزار بشکه بوده است.
درآمدهای نفتی
نکته دیگر تاکید مقامات ارشد دولت روحانی به همراه مسعود پزشکیان نامزد اصلاحطلب رقیب جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری بر تخفیفهای گسترده دولت رئیسی به پالایشگاههای چینی است.
این ادعا در حالی است که آمارهای حجم صادرات، قیمت نفت و درآمدهای نفتی ایران نشان میدهد از زمان اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران در دولت حسن روحانی، جمهوری اسلامی همواره برای صادرات نفت به پالایشگاههای چینی تخفیف داده و بخش قابل توجهی از درآمدهای نفتی در پروسه دور زدن تحریمها، هدر رفته است.
این وضعیت در سال جاری نیز ادامه دارد؛ بطوری که آمارهای گمرک ایران نشان میدهد جمهوری اسلامی در بهار امسال ۱۲ میلیارد دلار درآمد صادرات نفت، میعانات گازی و مازوت داشته است.
با توجه به قیمت حدودا ۸۵ دلاری نفت، همچنین صادرات روزانه یک میلیون و ۵۶۰ هزار بشکه نفت خام و میعانات گازی به همراه صادرات روزانه ۲۵۰ هزار بشکه مازوت، ایران میبایست در بهار امسال حدود ۱۴ میلیارد دلار درآمد نفتی میداشت نه ۱۲ میلیارد دلار. به عبارتی ساده، بخش قابل توجهی از درآمد نفتی ایران در پروسه دور زدن تحریمها تلف شده است.
پیشتر خبرگزاری رویترز گزارش داده بود ایران در سال گذشته برای هر بشکه نفت ۱۳ دلار به پالایشگاههای چینی تخفیف داده است؛ اما جواد اوجی وزیر نفت ایران روز سهشنبه هفته جاری مدعی شد تخفیفها به تعداد انگشتان او نیز نمیرسد؛ یعنی کمتر از ۹ دلار برای هر بشکه نفت تخفیف داده میشود.
اینکه چه میزان تخفیف به پالایشگاههای نفتی چین داده میشود و چه میزان سهم دلالهای بینالمللی است، اهمیتی ندارد و به هر حال آمارهای گمرکی ایران و گزارشهای بینالمللی نشان میدهد در مجموع پارسال ۲۲ درصد از درآمدهای نفتی ایران در پروسه دور زدن تحریمها تلف شد.
دریافت پول از چین
آمارهای گمرکی نشان میدهد درآمدهای نفتی کشور در بهار امسال نسبت به فصل مشابه پارسال ۳۷ درصد رشد داشته است. این آمار با گزارشهای بینالمللی نیز مطابقت دارد؛ بطوری که آمارهای کپلر نشان میدهد حجم صادرات نفت ایران در دوره یاد شده ۳۰ درصد رشد داشته و قیمت نفت در بازارهای جهانی نیز ۵ دلار بالاتر از دور مشابه پارسال بوده است.
اما نکته اینجاست که طی ماههای گذشته آشفتگی بازار ارز ایران ادامه داشته و بهرغم رشد ۳۷ درصدی درآمدهای نفتی، ایران با کمبود گسترده ارز مواجه بوده؛ بطوری که با اعمال محدودیت بر تخصیص ارز به بازرگانان، واردات کشور تنها ۱.۵ درصد افزایش یافته است.
این نکته نشان میدهد ایران در دریافت پول نفت صادراتی به چین با مشکل مواجه است و بخشی از درآمدهای نفتی، در واقع از طریق تهاتر نفت با کالاهای چینی انجام میشود.
گزارش گمرک چین نیز نشان میدهد واردات غیرنفتیاش از ایران در ۵ ماه ابتدایی ۲۰۲۴ کمتر از ۱.۸ میلیارد دلار بوده، در حالی که بیش از ۴.۱ میلیارد دلار در دوره یاد شده صادرات به ایران داشته است.
به عبارتی، بخشی از پول نفت صادراتی ایران به چین صرف خرید کالا از همان کشور شده است.
از طرفی آمارهای گمرکی چین نشان میدهد هیچ نفتی را مستقیما از ایران خریداری نمیکند. پیشتر کپلر و خبرگزاری رویترز نیز گزارش داده بودند که بیش از نیمی از نفت ایران از طریق دلالهایی در مالزی راهی چین میشود و بقیه نیز عمدتا از طریق واسطههایی در عراق، عمان و امارات به دست پالایشگاههای چینی میرسد.
نکته دیگر اینکه، مقامات جمهوری اسلامی اعلام نمیکنند هماکنون چه حجمی از داراییهای صادرات نفت ایران در چین نگه داشته میشود، اما در مناظرات انتخاباتی گفته شد چین پول نفت ایران را نگه میدارد و بخشی از همان پول را در قالب وام به پروژههای ایرانی تزریق میکند.
یعنی، چین پول خود ایران را به جمهوری اسلامی وام میدهد.
بخشی از نفت ایران نیز توسط سپاه و نهادهای نظامی ایران قاچاق میشود و اخیرا وزارت خزانهداری آمریکا شبکه گستردهای از واسطهها و شرکتهای دخیل در پولشویی میلیاردها دلار درآمد نفتی سپاه و وزارت دفاع ایران را تحریم کرد که شامل شرکتهایی از هنگکنگ تا امارات، ترکیه و جزایر مارشال بود.
البته همه این گرفتاریها در دولت خود روحانی نیز وجود داشت؛ بطوری که خزانهداری آمریکا گفته است شبکه یاد شده در سال ۲۰۲۰، یعنی قبل از روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی راهاندازی شده بود.
احیای برجام
مشکل اینجاست که حتی در صورت موافقت علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی با احیای برجام در دولت آتی ایران، شانس پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر آمریکا نیز بالاست و اینکه مسعود پزشکیان قول رفع تحریمها را میدهد، شاید اصلا عملی نباشد.
ترامپ موضعی بسیار سختگیرانه در مقابل جمهوری اسلامی دارد و توافق احیای برجام را به موضوعاتی فراتر از برنامه هستهای جمهوری اسلامی پیوند میزند؛ از جمله گسترش نفوذ ایران و به آشوب کشیدن کشورهای منطقه.
بسیار بعید است نهادهای نظامی و حکومتی ایران حمایت از نیروهای نیابتی خود در منطقه را متوقف کنند.
ترامپ در دور قبلی ریاستجمهوری خود، در اردیبهشت ۱۳۹۷ از برجام خارج شد، چون آن را سندی جامع برای مهار بلندپروازیهای جمهوری اسلامی نمیدانست و خواهان توافقی گستردهتر بود.
حتی اگر جو بایدن رئیسجمهور کنونی آمریکا نیز در انتخابات ماه نوامبر پیروز شود، حمایت نظامی ایران از تهاجم نظامی روسیه به اوکراین و جنگ غزه یک سد جدید و بزرگ مقابل دولت آتی ایران جهت توافق با غرب است و از طرفی احتمال کارشکنی مجلس، اصولگرایان و تندروها برای احیای برجام بسیار بالاست.
در این میان به غیر از کارشکنیهای روسیه، نقش اسرائیل را نیز نباید در جلوگیری از احیای برجام دست کم گرفت؛ خصوصا بعد از حملات خونین مهرماه پارسال حماس، از گروههای نیابتی ایران به این کشور دست اسرائیل در مخالفت با احیای برجام بازتر است.