ارزیابی اولیه از نتایج دور دوم انتخابات

حمید فرخنده

۱. مشارکت نسبت به دور اول  ۱۰ درصد افزایش یافت و به ۵۰ درصد رسید (۴۹٫۸درصد). تعدادآرا حدود ۳۰٫۵ میلیون است که از این میان مسعود پزشکیان  ۱۶٫۵(۵۳٫۷ درصد از کل آرا) و سعید جلیلی ۱۳٫۲ میلیون(۴۴٫۳درصد از کل آرا) رای کسب کردند. میزان آرای باطله کمتر از دور قبل و کمتر از یک میلیون است (۱٫۹۹درصد). آرای پزشکیان حدود ۶ میلیون افزایش یافت و به آرای جلیلی نیز نسبت به دور اول تقریبا ۳٫۵ میلیون افزوده شد. البته آرای جلیلی در دور دوم تقریبا معادل مجموع آرای اصول‌گرایان در دور اول است. هرچند می‌شود تخمین زد حدود یک میلیون از این آرا نتیجه هوادارانش بسیج روزهای آخر است. یک نمونه چنین فعالیت‌هایی به نفع جلیلی فرستادن طلاب جوان به روستاها و ترساندن آنها از پیروزی پزشکیان است.

۲. اگر  در نظر بگیریم که حداقل ۳۰ درصد آرای قالیباف در دور اول به سبد آرای پزشکیان در دور دوم ریخته شده باشد، در مجموع آرای جلیلی نشان می‌دهد که او حدود ۲درصد از این افزایش ۱۰ درصدی مشارکت را به خود اختصاص داده است. ۸ درصد از این افزایش در دور دوم نیز به نفع پزشکیان به صندوق‌ها ریخته شده است.

۳. میزان مشارکت حدود ۳ درصد بیش از آخرین پیش‌بینی‌ای بود که پنج‌شنبه شب از سوی موسسه معتبر افکارسنجی آرا تخمین زده شده بود. این می‌تواند نشان از روند افزایش مشارکت تا روز انتخابات باشد. این افزایش می‌تواند نتیجه دعوت نخبگانی که برخی در دور اول نیز مشارکت نکرده بودند و همچنین نگرانی بخشی از مردم از پیروزی جلیلی باشد.
سابقه مشارکت در دور دوم انتخابات در ایران قبلا کمتر از دور اول بوده است(سال ۸۴). اما این‌بار افزایش ۱۰ درصدی مشارکت در دور دوم نشان از اهمیت انتخابات اخیر و اختلاف زیاد میان برنامه‌های دو کاندیدای حاضر در دور دوم بود.

۴. یکی از مهم‌ترین رویدادهای این انتخابات قرار گرفتن صحنه سیاست ایرات در آستانه صف‌بندی‌های جدید سیاسی بین نیروهای سیاسی داخل و خارج است. در داخل کشور اصلاح‌طلبان با بدست گرفتن ابتکار سیاسی و وارد شدن به عرصه انتخابات بطور نسبی از انزوا بیرون آمدند، یک پیروزی بدست آوردند و کاندیدای خود را به پاستور فرستادند.

۵. می‌توان گفت تا اطلاع ثانوی ثقل تحولات سیاسی و تحول‌خواهی در ایران حول رئیس جمهور جدید شکل خواهد گرفت. با در نظر گرفتن اینکه میرحسین موسوی، مصطفی تاج‌زاده و طیف جنبش سبز در انتخابات شرکت نکردند، احتمال از دست دادن ابتکار سیاسی از سوی آنها افزایش می‌یابد.

۶. اینکه کاندیدای اصلاح‌طلبان در انتخاباتی با پایین‌ترین میزان مشارکت، در دور اول انتخابات نفر اول می‌شود گویای ریزش در صف اصول‌گرایان به نفع اصلاح‌طلبان است. نشانه‌های چنین ریزشی در صف اصول‌گرایان معتدلی که می‌خواهند صف خود را از اصولگرایان تندرو مانند جبهه پایداری، جلیلی و نیروهای اطراف او جدا کنند برخی فرماندهان اسبق سپاه و اصول‌گرایان و افرادی مانند ناطق نوری هستند که در این انتخابات از پزشکیان حمایت کردند. نشانه‌های این تحول در صفوف اصول‌گرایان از سرکوب خونین سال ۹۶ به بعد و همچنین در انتخابات ۱۴۰۰ دیده شده بود اما در انتخابات اخیر نمود روشن یافت. بعید نیست شاهد تولد تشکلات جدید از سوی چنین اصول‌گرایانی و یا نزدیک شدن بیشتر آنها به اصلاح‌طلبان باشیم.

۷ . علیرغم فعالیت گسترده اصلاح‌طلبان و هواداران پزشکیان و سفرهای فشرده به استان‌ها و علیرغم دعوت گسترده‌ برای مشارکت از سوی نخبگان سیاسی و مبارزان خوشنامی مانند علی‌رضا رجایی و کیوان صمیمی، اقتصاددانان معتبر  و دیگر شخصیت‌هایی که در دور اول مشارکت نکرده بودند، باز هم نباید فراموش کرد ۵۰ درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند.
تحریم کنندگان که بیشتر آنها از نسل جوان و بویژه دختران هستند، گذشته از اینکه اصولا چندان به تحول اصلاح‌طلبانه در بالا امیدوار نیستند، به دلیل سرکوب‌ها، تبعیض‌ها و بویژه سرکوب خونین جنبش زن، زندگی، آزادی و تنوبه قربانیان این جنبش، با سد و مانع اخلاقی برای مشارکت روبرو بودند، که باعث شد مشارکت حتی در دور دوم چندان افزایش نیابد.

۸. نیروهای سیاسی خارج کشور که طرفدار انقلاب و براندازی نیستند اما حاضر نشدند حتی در دور دوم باری مقابله با خطر پیروزی جلیلی وارد مشارکت شوند نیز احتمالا در صفوف خود شاهد جابجایی‌هایی خواهند شد. اتحاد جمهوری ‌خواهان ایران که ظاهرا از زمان ورود به «همگامی جمهوی‌خواهان» دست و پای خود برای ابتکار سیاسی را بسته است، بخشی از نیروهای ملی-مذهبی طرفدار جنبش سبز و گروهی از نیروهای چپ مانند حزب چپ شامل این نیروها هستند.

۹. بخشی از چپ‌های «محور مقاومتی» یا «ضدامپریالیست» با حمایت از سعید جلیلی نشان دادند تا چه میزان حاضرند بخاطر امریکاستیزی سنتی خود و اولویت دانستن این راهبرد با تاریک‌ترین و تندرو‌ترین نیروهای سیاسی کشور متحد شوند.

۱۰. سلطنت‌طلبان و بخشی از چپ‌های افراطی زیر عنوان «چالش شرمساری» یا به بهانه دفاع از قربانیان جنبش زن، زندگی، آزادی این‌بار نمایش فحاشی و توهین به رای‌دهنگان خارج کشور را گسترده‌تر از پیش اجرا کردند. رهبران این نیروها بویژه شاهزاده رضا پهلوی با محکوم نکردن چنین روش‌های غیر‌دموکراتیکی بیش از پیش خود را در انزوای سیاسی فرو خواهند برد.
بجز بخشی کوچک و افراطی، مردم ایران نیز با دیدن چنین صحنه‌هایی علیرغم نارضایتی از حکومت جمهوری اسلامی، از این نیروها و از راهبرد براندازانه، انقلابی یا حذفی و اصولا چشم‌اندازی که این نیروها برای آینده ایران ترسیم می‌کنند فاصله خواهند گرفت.

۱۱. شواهد مختلفی، از جمله برخی صحبت‌های رهبر جمهوری اسلامی نیز گویای این است که احتمالا او و هسته سخت قدرت، دولت جدید مسعود پزشکیان را مانند دولت‌های خاتمی و روحانی زمین‌گیر نکنند. طبیعی است که آنها از زاویه خطراتی که آینده نظام را تهدید می‌کند به این نتیجه رسیده‌اند. البته برای داوری دقیق‌تر در این مورد باید شاهد تشکیل دولت جدید و برنامه ۱۰۰ روزه و چالش‌های پیش روی آن باشیم. آنچه مسلم است نیروهایی که سال‌ها قدرت اصلی را در دست داشته‌اند، به آسانی از منابع ثروت و قدرت خود دست نخواهند کشید.
ادامه مطالبه‌گری از سوی مردم کمک بزرگی به رئیس جمهور جدید در راه سختی که پیش رو دارد خواهد بود و نهایتا این موازنه قواست که تعیین خواهد کرد پزشکیان چقدر در اجرای وعده‌های خود موفق خواهد شد.

از: ایران امروز

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل