رحیم قمیشی
آقای پزشکیان!
هنوز رسماً ریاست جمهوری را برعهده نگرفتهای، میدانیم!
هنوز نه وزیری داری و نه معاونی و نه مشاوری رسمی، میدانیم.
اما ۱۱ روز است به وظیفه دینی تألیف قلوب، و بدست آوردن دل دشمنان، خود را موظف دانستهای از این هیأت به آن هیأت، از این محفل به آن محفل، سرکشی کنی، تا به آن ۲۰ درصد بگویی اگر چه باختید، اما من سعی میکنم رئیس جمهور شما هم باشم.
خوبست که این همه به فکر یکپارچگی کشور هستی.
تألیف قلوب تو با آنها که شلاقها به کمر این مردم زدند، البته که لازم است، شاید خجالت بکشند و این بار آرامتر ما را بزنند!
اما آقای پزشکیان
ایران همهاش آن ۱۰- ۲۰ درصدی که قدرت دارند نیستند، جلیلی و زاکانی و قالیباف و نظامیان و اهالی بیت و روضهخوانهایی که تا لحظه آخر تو را و ما را شمر و یزید توصیف میکردند همه ایران نیستند.
تو با اینکه قدرت را در دست نگرفتهای بخوبی توانستی به حسن نصرالله و هنیه و حوثیها و طرفداران داخلیشان بفهمانی که آنها بیکس نخواهند ماند.
شاید همه اینها شرط تحلیفت بوده، ما که نمیدانیم.
اما عده دیگری هم تألیف قلوب لازم دارند، با آنکه هنوز رئیس جمهور رسمی نشدهای.
عده دیگری هستند که تنها سری به آنها بزنی احساس میکنند فراموش نشدهاند.
دخترانی هستند که به جرم راه رفتن در خیابان چشمشان را از دست دادند.
پسرانی هستند که تمام تنشان پر شد از ساچمه.
خانوادههای هستند که بیجرم و گناه فرزندانشان را ازشان گرفتند.
و امکان یک عزاداری هم نداشتند.
فکر میکنی آنها تألیف قلوب نمیخواهند؟
آفای پزشکیان!
من به هر آسیب دیدهای که سر زدم گفتند یک مقام محلی هم سراغی از آنها نگرفته. یک ریال به آنها کمک نشده، حتی برای درمان.
آزادهای هست هشت ساله و جانباز این کشور، تنها پسرش را سوراخ سوراخ کردند، به آنها گفتند تنها بگو پسرمان بسیجی بوده تا ما او را در لیست شهدا قرار دهیم و چون نگفت حتی از برگزاری عزای پسرشان منعش کردند. آنها نیاز به تألیف قلوب ندارند؟
و بسیار بسیار مانند آنها.
آقای پزشکیان!
هنوز کسی به خانوادههای کشتهشدگان حوادث سالهای اخیر نگفته چرا فرزندانشان کشته شدند.
هنوز کسی از آن ۶۰ درصدی که حاضر نشدند در نمایش انتخاباتی شرکت کنند نپرسیده نارضایتی آنها از چه بوده، چرا با نظام قهرند، فکر نمیکنی آنها برای تألیف قلوب مهمتر باشند!؟
۱۱ روز است فقط با اهالی قدرت دیدار میکنی، واقعاً خسته نشدی؟
رفتی به خانوادههایی که نانآورشان را در حادثه زاهدان از دست دادند هم سری بزنی و بپرسی آیا کسی به آنها رسیدگی کرد؟
رفتی کولبرانی را که جانشان را میگذارند تا حداقل درامدی برای نمردن داشته باشند هم دلداری بدهی؟
و بگویی این وضع پایان مییابد.
آقای پزشکیان!
ما معنای تألیف قلوب را میفهمیم.
ما نمیخواهیم با قدرتمندان دیدار نکنی.
ما انتظار نداریم اجرای آنچه را قول دادی همین حالا شروع کنی.
اما یک تلفن به پدر و مادر مهسا امینی
یک احوالپرسی از آسیب دیدهها
یک پیام برای آنها که گفتند تو هم مثل همه آن دیگرانی
یک اشاره به اینکه تو نمیخواهی نوکر اصحاب قدرت باشی
آنهم تألیف قلوب است.
قلوب اکثر مردم ایران.
مرهم گذاردن بر دلهایی که سالها نداری و فقر و ورشکستگی را بخاطر اهداف آن ده بیست درصد چشیدهاند.
آنها که تمام سرمایهشان را در زد و بندهای مافیای قدرت باختهاند.
تو رئیس جمهور آن هشتاد درصدی که این روزها فقط اخبار را میخوانند و دلهایشان میلرزد، نیز هستی.
نکند فراموش کردی به همین سرعت.
ما هنوز با فیلترشکن با تو سخن میگوییم.
ما هنوز خوشحالی و شاخ و شانه کشیدن طرفداران تحریم را میبینیم.
ما هنوز احساس بیکسی میکنیم در قدرت.
وقتش نشده حالی از ما هشتاد درصد زخم خورده و دلشکسته بپرسی.
پرسیدن حال اکثریت مردم و یادآوری آنکه بر عهدهایت پایبندی، انتظار زیادی نیست!
به جوانها بگو نروند
دختران را بگو دیگر نترسند
در همان تهران تایمز
بنویس من به مردم زخم خورده از خشونتهای بیدلیل
پشت نخواهم کرد.
آقای پزشکیان!
اگر تألیف قلوب با دشمنانت تمام شد
یک حالی از مردم کف جامعه هم بپرس
از آن درصد انبوهی که به فقر مطلق افتادهاند.
با آنکه دو شیفت کار میکنند.
همان مردمی که صبرشان زیاد است
و در سختترین شرایط هم
امید را از دست نمیدهند
و اگر آنها نبودند
تو هیچ نبودی!
از: گویا