عدم مشارکت گسترده در انتخابات و عصبانیت و نارضایتی مردم
“حازم کلاس” در یادداشتی در “العربی الجدید” تحت عنوان “پزشکی در میانه میدان مین؛ پزشکیان و جامعهای ناراضی” با اشاره به دشوار بودن مسیر پیش روی پزشکیان رئیس جمهور منتخب ایران مینویسد: “محمد فاضلی” که به عنوان مشاور در مناظرهای در جریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری به همراه “مسعود پزشکیان” به استودیوی صدا و سیما رفته بود. او بر سر کارشناس برنامه فریاد زد و با عصبانیت میکروفون را روی زمین پرتاب کرد و از استودیو خارج شد.
این رفتار جامعه شناس ایرانی باعث برانگیختن نظرات مختلفی در میان کاربران رسانههای اجتماعی در ایران شد. آداب و رسوم ایرانی این مقیاس از خشم را نمیپذیرد. نخبگان و سیاستمداران ایران همواره به صبر و استقامت شهره بودهاند و همین امر باعث تشبیه آنان به قالیبافانی بوده که ماهها و ساعتها مینشینند تا فرشی را به پایان رسانند که در نهایت تبدیل به اثری گرانبها و بی بدیل میشود. از این رو سیاستهای آنان به عنوان “سیاستهای پستهای” توصیف میشود، زیرا همیشه عادت داشتهاند پسته را روی میزهای بحث بگذارند و در حالی که مهمانان به سرعت آن را میخورند خود یک به یک پستهها را چرخانده و آنچه را که دوست داشتهاند انتخاب کردهاند و تا به خود زمان تامل کردن بدهند.
این تنها صحنهای نیست که در حافظه ایرانیان از انتخابات زودهنگام اخیر به یاد مانده است. صحنههای به یاد ماندنی زیادی وجود داشتند: لغو یک تجمع انتخاباتی مسعود پزشکیان در تهران دقایقی قبل از آغاز جلسه در ورزشگاه در مرکز تهران و هجوم هوادارانش به خیابانهای اطراف برای تشویق او و سردادن شعارهایی که شاید اگر در زمانی غیر از کارزار انتخاباتی بود، سر دهندگان آن شعارها با بازداشت مواجه میشدند. پزشکیان در میان معادلات پیچیده به ریاست جمهوری رسید و اولین چیزی که گفت این بود: “من صدای بی صدایان خواهم بود”.
پزشکیان متوجه شده که با وجود این که ۱۶ میلیون رای کسب کرده، این میزان رای تنها یک چهارم آرای رای دهندگان را تشکیل میدهد. او همچنین متوجه شده که ۶۰ درصد واجدین شرایط رای دهی در دور اول انتخابات پای صندوقهای رای نیامدند و ۵۰ درصد آنان در دور دوم انتخابات نیز علیرغم همه تلاشهای دولت و رسانههای رسمی باز هم در خانه باقی ماندند.
معنای عدم مشارکت گسترده در انتخابات و معنای عصبانیت و نارضایتی در جریان چیست؟ محمد فاضلی که خود با عصبانیت استودیو را ترک کرد در کتاب اش به نام “ایران بر لبه تیغ” بسیاری از ایرانیان امروز را “ناامید و ناآرام” توصیف کرده و نوشته دلیل این ناامیدی انباشته شدن مشکلات بدون راه حل پیش روی آنان بوده است و بحرانهای فراوانی که به دلیل ناکارآمدی راه حلها، توالی حوادث و اشتباهات لاینحل باقی ماندهاند، باعث ایجاد نارضایتی شده که در وهله نخست خود را در اعتراض به شرایط معیشتی و اقتصادی نشان میدهد. نتیجه مطالعات “ایسپا” نیز تایید تحلیل فاضلی است. ۳۳ درصد از ایرانیها زود عصبانی میشوند و بیش از ۲۳ درصد ممکن است زود عصبانی شوند بدون ان که عصبانیت شان به مرحله بروز خشونت برسد.
روانشناسان و جامعه شناسان خشم را به مثابه “آتش زیر خاکستر” توصیف میکنند و معتقدند پیامدهای شعلهور شدن آن بر جامعه، حکومت و نظام تأثیر میگذارد. در چنین شرایطی “مسعود پزشکیان” سکان هدایت کشتی را به دست میگیرد تا به وعدههایی که در کارزار انتخاباتی خود داده بود و امید را در دل برخی زنده کرد، عمل کند. این امید بر اقتصاد نیز تاثیر گذاشت.ارزش سهام در بازار بورس تهران با رشدی ۴ درصدی همراه بود و ارزش ریال در برابر دلار نیز ۴ درصد بهبود یافت.
پزشکیان به وضوح مخالفت خود را با خشونت علیه زنان اعلام کرد. پزشکیان در طول تبلیغات خود بر لزوم انتخاب مسئولان از میان کارشناسان دارای صلاحیت و به دور از گرایشهای حزبی و سیاسی تاکید کرد. پزشکیان با آرامش تابوها را میشکند تا جایی که صدا و سیمای دولتی مجبور شد خبر دیدار او با “محمد خاتمی” رئیس جمهور دولت اصلاحات که سالها ممنوع التصویر بود را پخش کند”.
کلاس در پایان مینویسد:” سیاستمداران در مورد بحرانها اتفاق نظر دارند، اما ممکن است در مورد راه حلها رویکردهای متفاوتی داشته باشند. سه سال پیش “محمدباقر قالیباف” نامزد وقت انتخابات ریاست جمهوری ایران و رئیس امروز مجلس شورای اسلامی گفته بود: “ما چارهای جز موفقیت نداریم. موفقیتی که در راه حلهای مورد انتظار امروز نهفته است نه در فردا” آیا “مسعود پزشکیان” جراح قلب در مورد تمام بحرانهای ایران قادر به عمل جراحی موفق خواهد شد”؟