بهناز میرمطهریان – ایران وایر
لباس کاروان ورزشی ایران در مقایسه با پوشش سایر ورزشکاران از دیگر کشورها بهوضوح فاقد زیبایی است. در کنار این پوشش که از سوی کاربران شبکههای اجتماعی بهسختی مورد انتقاد قرار گرفته، انتخاب عنوان «خادمالرضا» برای کاروان، کوشش برای پررنگ کردن وجه مذهبی و سیاسی حضور ایران در المپیک است.
در حالیکه ورزشکارانش باید رویاهای ورزشی خود را در المپیک پیگیری کنند و فرهنگ و ملیتشان فارغ از گرایش سیاسی و مذهبی، الهامبخش باشد جمهوری اسلامی از راه پوشش هم در حال تبلیغ ایدئولوژی خود است.
مردان کاروان ایران با کت سفید و شلوار و تیشرت مشکی و زنان با مانتوهای سفید و مقنعه و شلوار مشکی در مراسم افتتاحیه شرکت کردند. کمیته ملی المپیک، حتی حاضر نشد پیش از اعزام ورزشکاران در مراسمی رسمی، از این لباس رونمایی کند و تا پیش از روز افتتاحیه تنها تصاویر مبهم و بیکیفیتی از لباس ورزشکاران در شبکههای اجتماعی لو رفته بود.
این لباسها اما از چه طریقی به کاروان ورزشی ایران راه پیدا کردند؟ چه معیاری، عامل انتخاب آنها بوده و صاحب این برندها چه ارتباطی با ورزش دارد؟
تأمین لباس المپیکیها از عمدهفروشی کت و شلوار در خیابان فردوسی
لباس رسمی ورزشکاران ایران در المپیک پاریس را پوشاک «پاشادوخت» تامین کرده است.
فروشگاهی که در صفحه اینستاگرامش اینطور معرفی شده است: «تولید و پخش عمده کت و شلوار». آدرس فروشگاه کجاست؟ خیابان فردوسی تهران.
شکل و شمایل صفحه اینستاگرام و معرفی آن درست به بیسلیقگی طراحی همین لباسهاست که بر تن ورزشکاران در المپیک پاریس میبینید.
لباس رسمی ورزشکاران در مراسم افتتاحیه از «برند کارینلی (Carinelli)» است که پاشادوخت دوزنده آنهاست.
لباسها و ملزومات ورزشی ورزشکاران از برند «هکتاتون (Hectaton)» و کفشها از برند «دنیلی (Danielle)» هستند که مالکیت همه این برندها متعلق به علی اژدرکش است.
مالک هکتاتون یا مافیای نمایندگی برندهای اروپایی در ایران؟
علی اژدرکش را یک پزشک کارآفرین معرفی میکنند. کسی که در حال حاضر رییس انجمن صنفی کفش و صنایع وابسته ایران است.
در معرفی اژدرکش در سایت دانشکده مدیریت دانشگاه آمده که دوره تخصصی پزشکی ورزشی از «کالج آمریکایی پزشکی ورزشی» (American College of Sport Medicine) را دارد و در سال ۱۳۸۲ با نمایندگی انحصاری کفش «اکو (Ecco)» در ایران وارد صنعت فروش پوشاک شده است.
اژدرکش مدعی است که تاکنون نمایندگی ۱۴ برند معتبر اروپایی را گرفته است. خرید مالکیت برند ایتالیایی دنیلی (Daniellee) و تاسیس برند ورزشی هکتاتون از دیگر موارد ذکر شده در معرفی دکتر اژدرکش است.
او همزمان با همه این فعالیتها در فدراسیونهای ورزشی هم سمت داشته است. اژدرکش از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ عضو هیاترییسه فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری تهران بوده و از سال ۱۳۹۹ عضو هیاترییسه فدراسیون انجمن ورزشهای رزمی است.
ارتباطات اژدرکش با مدیران کمیته ملی المپیک منجر به انتخاب نشانهای تجاری زیرمجموعه او و تبلیغ آنها در المپیک شده و این باتوجه به کیفیت نازل لباسهایی که در کارگاههای او تولید میشوند، شائبهبرانگیز است.
هکتاتون و استانداردهای لباس ورزشی
با توجه به تحریم بانکی ایران، استفاده از مواد اولیه استاندارد و مورد نیاز برای تامین لباسهای تخصصی برای ورزشکاران مسیر سختی در پیش دارد. حتی بسیاری از برندهای ورزشی ایرانی پیش از هکتاتون هم به دلیل بسیاری از همین محدودیتها، گاهی لباس ورزشی را از چین میخریدند و با نام و برند خود در بازار عرضه میکردند. تولید لباس و کالای تخصصی ورزشی در ایران کیفیتی ندارد که درسطح حرفهای قابل استفاده باشد.
حتی درباره برند آلمانی که تا مدتها تامینکننده پوشاک ورزشی ورزشکاران ایران بود، کاشف به عمل آمد که لباسهای این برند، مخفیانه در ایران تولید میشدند و تحت عنوان کالای اصلی به فدراسیون فوتبال فروخته میشدند.
هکتاتون با چه کیفیتی و براساس کدام استانداردها لباسهای ورزشی ورزشکاران ایران در مسابقات مهم المپیک پاریس را تولید کرده است؟ ورزشکارانی که سرنوشت حرفهایشان در گرو موفقیت در این مسابقات است و بدونشک لباس، نقشی اساسی در عملکرد حرفهای آنها خواهد داشت، چرا باید با لباسی در المپیک حاضر شوند که یک تولیدکننده تخصصی پوشاک ورزشی نیست؟
به عنوان مثال در رشته ورزشی شنا، «سامیار عبدلی» یا رشته دوومیدانی، «فرزانه فصیحی» و «حسن تفتیان» که به مراتب بیشتر از سایر رشتهها، لباس نقشی اساسی در عملکرد ورزشکار ایفا میکند، هکتاتون آیا میتواند انتظارات را برآورده کند؟ کسانی که این برند را برای ورزشکاران ایران انتخاب کردهاند، تا چه اندازه همه این موارد را مدنظر قرار دادهاند؟
طراحی لباس ایران، طراحی لباس کشورهای دیگر
بحث درباره طراحی لباس رسمی برای رژه کاروان المپیک ایران اساسا زمانی میتواند شکل بگیرد که طرحی در میان باشد. وقتی هیچ ایده و تفکری برای لباس کاروان ایران در میان نبوده، صحبت کردن درباره آن هم خالی از معناست.
بیتوجهی به طراحی لباس ورزشکاران ایرانی را در کنار وسواسی بگذارید که در این دوره در طراحی لباسهای ورزشکاران کشورهایی چون مغولستان یا حتی کویت به کار گرفته شده و جزییات آن مورد توجه قرار گرفته است. یا ثباتی که طی دورههای مختلف المپیک کاروان ورزشی آمریکا در طراحی لباس ورزشکارانش داشته است و در عین سادگی، حفظ هویت رنگهای پرچم و سیاست کشور تغییر چندانی نداشته است.
حال آنکه لباس ورزشکاران ایرانی که تا پیش از المپیک پکن، هرگز نه دغدغه مسوولان بود و نه مردم، از سال ۲۰۰۸ به بعد، محل بحثها و کشمکشهای مردم، طراحان لباس و حکومت شده است.
برای حکومتی که تنها معیارش برای انتخاب لباس، نمایش زن ایرانی با حجاب اسلامی و رعایت موازین اسلامی است، طراحی با هویت ایرانی معنایی نخواهد داشت.
در نهایت نتیجه همین میشود. به جای اینکه دستکم مانند المپیک توکیو از ماهها قبل فراخوانی برای طرح لباس داده شود و طرح نهایی هم با اعمال تغییراتی از سوی کمیته المپیک، کجسلیقگی مسوولان ورزشی ایران را به نمایش بگذارد، ترجیح دادند از تولیدی پوشاک پاشادوخت کت و مانتوهای سفید بخرند و از آن رونمایی هم نکنند.
از: گویا