۲۴ شهریور ماه سالروز اعدام صادق قطب زاده است در ۱۳۶۱ش.
🔻قطب زاده بسیار ساده و زودباور و در عین حال مثل کثیری از جوانان دهه چهل و پنجاه افراطی بود، هم او بود که باور داشت و اصرار داشت که محمدرضاشاه را مانند آیشمن در قفس کرده و در سالن امجدیه تهران به نمایش بگذارند…!
🔻قطب زاده با حزب توده دشمنی شدیدی داشت و همان سادگی و زودباوری اش باعث شد که در تله ی حزب توده بیفتد و دیگر زنده بیرون نیامد…
آن زمان حزب توده چون تلاش می کرد قدرت را در ایران به زیر نفوذ سوسیال امپریالیسم شوروی بکشد و ناگزیز از تبعیّت از امام خمینی و پذیرفتن حکومت مذهبی بود و از گروههای مخالف نظام خبر جمع می کرد و به اطلاع مقامات حکومت می رساند.
رهبران حزب توده چنین می پنداشتند که این حکومت مذهبی بیش از شش ماه دوام نخواهد یافت و بعد، نوبت به خود آنها خواهد رسید!
پس از دستگیری قطب زاده که با تلاش حزب توده صورت گرفته بود «در حوزه حزبی رفیقی گفت: جانمی جان، زور ما به قطب زاده چربید، دیگر چیزی نمانده! یک کم دیگر جای پایمان را سفت کنیم، بعد یک کودتائی، چیزی،…بعدش هم شوروی را می گوئیم بیاید مثل افغانستان….به به!».
(با گامهای فاجعه، شیوا فرهمندراد…)
پرتوی در خاطراتش می گوید ارتش شوروی به تازگی افغانستان را اشغال کرده بود سرهنگ عطاریان در دیدارش با کیانوری گفت:
«رفیق کیانوری ما چیزی از رفقای افغان مان کم نداریم!».
(اندیشه پویا، شماره ۳۸، مورخه مهر و آبان ۱۳۹۵)
🔻قطب زاده که در تور حزب توده افتاد و قربانی شد هرگز نفهمید که ضربه را از حزب توده خورده است و مدام در اعترافات تلویزیونی اش از دو افسر صحبت می کرد که همان کبیری و عطاریان افسران وابسته به حزب توده بودند!
اما قطب زاده فکر می کرد که آنها ارتشی های سلطنت طلب هستند و می خواست با همکاری آنها کودتا کند! در اعترافات خود می گوید:
«آنها یک عده ای سلطنت طلب و عناصر نابابی بودند»!
و می گوید که من اشتباه بزرگی مرتکب شدم که با این اشخاص سلطنت طلب سروکار داشتم!
(بنگرید به: فیلم اعترافات تلویزیونی قطب زاده ، اردیبهشت ۶۱)
🔻البته در زندان قبل از اعدامش نیز توده ای ها ولش نکردند، در بیرون از زندان، ﮐﻤﻴﺘﻪ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺣﺰب توده در اﻃﻼﻋﻴﻪ ای از ﻗﻄﺐزاده شکایت کرده اعلام جرم می نمود ! و در درون زندان نیز وقتی لاجوردی، قطب زاده را به روی سن آورد تا سخن بگوید، توده ای های زندانی به همراه گروههای دیگر شعار می دادند که:
«ﺟﻤﺎران ﮔﻞ ﺟﻤﺎران، ﻗﻄﺐ زادﻩ ﺗﻴﺮﺑﺎران…».
🔻قطب زاده در ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ش اعدام شد. قبل از آغاز کودتا و دستگیری گفته بود «انقلاب از مسیرش خارج شده، انقلاب را ما کردیم و من از حلقوم اینها می کشم بیرون.»
پس از اینکه قطب زاده با دسیسه های حزب توده به تور افتاد، کیانوری در نشریه پرسش و پاسخ می گوید:
«…قطب زاده افشا شد، ولی قطب زاده های را دیگر پیدا کنید! واقعیت اینست که قطب زاده یک پدیده اجتماعی در میهن ماست.
فقط نمونه ای است از یک پدیده. برای اینکه اگر ما به برخی اسامی نگاه کنیم، می بینیم که قطب زاده یکی نیست. امیرانتظام، بنی ضدر، متین دفتری، نزیه، مقدم مراغه ای…این صورت را می شود همینطور ادامه داد و دهها نمونه دیگر هم پیدا کرد، ابوالفضل قاسمی را می شود پیدا کرد. گردانندگان جبهه ملی را می شود پیدا کرد. گردانندگان گروهک ها…».
(نشریه پرسش و پاسخ، شماره ۲، مورخه ۲۴فروردین ۱۳۶۱)
🔻اولین بار مجله چپی آهنگر وابسته به حزب توده از حرف اول نام سه نفر یعنی بنی صدر، یزدی و قطب زاده که از مسافرین پاریس بودند استفاده کرده و «مثلث بیق» را بکار برد، نشریات چپی، به این خاطر آن سه نفر را «بیق» می نامیدند که معتقد بودند آنها، وابسته به امپریالیسم سرمایه داری هستند!
(. بنگرید به: نشریه آهنگر، شماره ۴ مورخه۱۸اردیبهشت ۱۳۵۸)
و اکنون حزب توده خوشحال بود که یکی از بیق های وابسته به امپریالیسم سرمایه داری از سر راه برداشته شده! و حزب توده در بولتن داخلی خود نوشت:
«این عامل سیا و عنصر نفوذی در بالاترین رده های حکومتی پس از پیروزی انقلاب به سزای خیانتهای سنگین خود رسید…» .
(بولتن داخلی حزب توده ایران، مورخه ۲۸شهریور۱۳۶۱)
گفته شده که نورالدین کیانوری دوبار از ته دل و بلند خندیده بوده و یکی از آنها وقتی بوده که شنید قطب زاده را اعدام کردند!
از: گویا