آرسن نظریان
شنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۴
به نظر میرسد که جمهوری اسلامی و غرب به نوعی توافق نانوشته در منطقه قفقاز جنوبی(۱) در رابطه با ارمنستان رسیدهاند. به این معنا که غرب، و به ویژه اتحادیه اروپا به ارمنستان کمک میکند تا بنیه نظامی و اقتصادی خود را تقویت کند و جمهوری اسلامی نیز مانعی بر سر آن ایجاد نمیکند، زیرا هدف هر دو توانمند ساختن ارمنستان برای مقابله با رژیم باکو است. هر دو طرف، البته منافع و مصالح خاص خود را در تعقیب این هدف دنبال میکنند که در سطور بعدی به آن خواهم پرداخت.
روسیهی پوتین با درگیر کردن خود در باتلاق اوکراین، خود ابزارهای نفوذ و تاثیرگذاری در حیات خلوت سابقاش ارمنستان را به میزان زیادی از دست داده است، ولی در عوض تلاش دارد موقعیت خود را در منطقه به
روسیهی پوتین با درگیر کردن خود در باتلاق اوکراین، خود ابزارهای نفوذ و تاثیرگذاری در حیات خلوت سابقاش ارمنستان را به میزان زیادی از دست داده است، ولی در عوض تلاش دارد موقعیت خود را در منطقه با ضربه زدن به “متحد کوچک” سابق خود به دست رژیم باکو حفظ نماید. هدف نهایی از نقشههای تجاوزکارانه این دو کشور علیه ارمنستان تحقق بخشیدن به طرح کذایی “گذرگاه زنگِزور” است که اکنون با مخالفت جدی ایران روبرو میشود، در حدی که اخیرا سفیر روسیه در تهران به وزارت خارجه فرا خوانده شد و در مورد زیادهخواهیهای این کشور در عمق راهبردی ایران اعتراض شده است.
“پیمان صلح” میان آذربایجان وارمنستان
پس از جنگ ۴۴ روزه که به شکست ارمنستان انجامید، مدتی است آذربایجان و ارمنستان مشغول طنابکشی سیاسی در رابطه با تدوین و امضای موافقتنامه صلح هستند که قرار است به حالت جنگی میان دو کشور پایان دهد.
تا مدتی نمایندگان دو کشور در پلاتفرمهایی که اتحادیه اروپا یا روسیه در اختیار آنها میگذاشتند مذاکره میکردند. در کنفرانس پراگ در اکتبر ۲۰۲۲ طرفین از جمله توافق کردند که بر اساس مرزهای اتحاد شوروی سابق، که در اعلامیه آلماآتا (یا آلماتی پایتخت سابق جمهوری قزاقستان) در ۱۹۹۱ در زمان فروپاشی شوروی تصریح شده بود، سرحدات دو کشور را مشخص و معاهده صلح را امضا نمایند. لکن، رژیم باکو با بهانهجوییهای مداوم از جمله تغییر مقدمه قانون اساسی ارمنستان که در آن اشاره به قره باغ شده و یا طرح این خواست که ارمنستان نباید مسلح شود و غیره از تصویب معاهده شانه خالی میکند.
در عوض رژیم علییف، حتی پس از تصزف قرهباغ، دست از تعرضات و ادعاهای ارضی نسبت به ارمنستان برنداشته است، چنانکه بطور رسمیاعلام میشود که ارمنستان “آذربایجان غربی” است و حتی یک “دولت در تبعید آذربایجان غربی” با حمایت و تحت توجهات رهبر علییف در جمهوری آذربایجان ایجاد شده است.
از راست به چپ: شارل میشل رییس شورای اتحادیه اروپا، نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان، امانوئل ماکرون
رییس جمهور فرانسه و الهام علییف رییس جمهور آذربایجان در کنفرانس پراگ / اکتبر ۲۰۲۲
کنفرانس جهانی درباره تغییر اقلیم در باکو COP29
در چارچوب پیماننامه سازمان ملل متحد در باره تغییرات آب و هوا، قرار است بیست و نهمین کنفرانس بینالمللی مربوط به این موضوع (۲) امسال در ماه نوامبر در باکو پایتخت جمهوری آذربایجان برگزار شود.
این کنفرانس مهم که سران کشورهای امضاکنندهی پیماننامه در آن شرکت میکنند، بطور دورهای میان پنج منطقه جغرافیایی جهان میچرخد. در مرحله تدارک و تعیین محل کنفرانس، هم آذربایجان و هم ارمنستان از جمله کشورهایی بودند که به عنوان کاندیدا برای محل برگزاری این کنفرانس درخواست داده بودند. اما طی یک معامله سیاسی میان دو کشور در دسامبر سال گذشته، ارمنستان حاضر شد از کاندیداتوری خود در ازای آزادی ۳۲ اسیر جنگی بازمانده از جنگ ۴۴ روزه در آذربایجان صرف نظر کند.
رژیم باکو اکنون از این کنفرانس به عنوان وسیلهای برای کسب وجهه سیاسی و تقویت موقعیتاش چه در داخل و چه در خارج از آذربایحان استفاده میکند.
لازم به یادآوری است که جمهوری آذربایجان خود از آلودهترین کشورهای جهان است. همچنین از لحاظ محدودیت آزادیهای سیاسی، نقض حقوق بشر و سرکوب مخالفین در ردههای پایین جدول آزادیها قرار دارد.
در ماههای اخیر مقامات باکو ۱۰ روزنامه نگار مستقل را دستگیر کردند. توفیق یعقوبلو فعال سیاسی مخالف هم در ماه دسامبر به همین سرنوشت دچار شد.
گئورگی گوگیا کارشناس قفقاز جنوبی در سازمان غیردولتی “دیده بان حقوق بشر” HRW با اشاره به انتخابات گفت: “…جمهوری آذربایجان یکی از سرکوبگرترین کشورهای منطقه است”.
اکنون صاحبنظران سیاسی غیرمحتمل نمیدانند که رژیم باکو قصد دارد با کش دادن امضای معاهده صلح با ارمنستان و عدم امضای آن تا پس از برگزاری کنفرانس تغییرات اقلیمی، زمانی که انتظار دارد موقعیت بینالمللیاش تثبیت یابد، به حمله جدیدی به ارمنستان با حمایت روسیه دست بزند.
اتحاد نامقدس
همانطور که گفته شد، روسیه در پی ضربه زدن به ارمنستان به دست رژیم باکو است. در ۱۸ اوت گذشته پوتین رییس جمهور روسیه به باکو سفر کرد و با علییف و همسرش دیدار و گفتگو نمود. بنا به گزارشها، این دو نفر راجع به مسائل راهبردی میان دو کشور و دیگر موضوعات مورد علاقه از جمله روابط آذربایجان و ارمنستان بحث و گفتگو کردند.
یکی دو روز بعد از اتمام سفر پوتین معلوم شد که طرح کذایی “کریدور زنگزور” از جمله موضوعات اصلی گفتگوهای آنها بوده است. لاورف وزیر امور خارجه روسیه با لحنی خشن از “تخریب توافق ۹ نوامبر ۲۰۲۲ مسکو توسط ارمنستان” صحبت کرد. بیانیه سهجانبه مورد اشاره لاورف، از جمله استقرار صلحبانان روسی در منطقه، تامین امنیت ساکنان ارمنی آن و باز گذاشتن عبور ومرور آزاد از گذرگاه لاچین بود که تنها شریان حیاتی منطقه با دنیای خارج به شمار میرود. اما در مدتی که گذرگاه توسط ارتش رژیم باکو بسته شد و ساکنان منطقه بیش از ۹ ماه در محاصره بودند، این به اصطلاح صلحبانان اقدامی در باز کردن گذرگاه و تامین عبور و مرور ساکنان و کالاها از آن به عمل نیاوردند. دست آخر هم گذاشتند تا رژیم باکو با نیروی نظامی و خشونت منطقه را در اختیار بگیرد و ساکنان آن را اخراج نماید. روسیه و آذربایجان نه تنها مواد بیانیه را اجرا نکردند، بلکه درست خلاف مواد و محتوای آن عمل کردند. بنابراین، مواد اصلی اعلامیه سهجانبه اجرا نشد و توافق به عمل آمده در آن زمان اکنون دیگر باید باطل شده تلقی شود. در این رابطه سفیر جمهوری اسلامی در ارمنستان اعلام کرده است که “…عدم اجرای مفاد بیانیه ۹ در مورد سکنه ارمنی قرهباغ که به میل خود از سرزمین خود خارج نشدهاند میتواند به مثابه زخمی در آینده نیز باز شود“.
ضربهای که روسیه به این شکل به ارمنستان و به مردم قرهباغ وارد کرد و باعث شد که آنها از خانه و کاشانه خود رانده شوند برای ارمنیان فراموشنشدنی است و به جرأت میتوان گفت شکافی که بر اثر این واقعه شوم میان روسیه و ارمنستان ایجاد شده احتمالا تا دههها و حداقل تا زمان تصدی پوتین و تغییر رژیم در روسیه پر نخواهد شد.
حساسیت روسیه نسبت به حرکتهای استقلالطلبانه ارمنستان
روسیهی پوتین دولت مستقل ارمنستان را که خارج از کنترلاش باشد تهدیدی برای حضور و نفوذ خود در قفقاز جنوبی تلقی میکند. رهبران روسیه رویکرد متکبرانهای نسبت به ارمنستان از خود نشان میدهند و از ارمنیان انتظار تبعیت بی چون و چرا از سیاست و مواضع روسیه را دارند. از منظر روسیه، ارمنستان به دلیل موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک خود حامی دیگری غیر از روسیه نمیتواند داشته باشد و مجبور است دائم دست به دامن روسیه باشد.
دلیل دیگر، به سیاست جهانی و دیدگاه عمومی پوتین نسبت به نظم جهانی مربوط میشود. در حالی که یک مسیر ارتباطی از راه ایران جمهوری آذربایجان را به بیرون از مرزهای این کشور، نخجوان متصل میسازد، روسیه، به ویژه پس آغاز تهاجم به اوکراین بر آن شده است تا این مسیر از راه ارمنستان بگذرد و خود کنترل آن را در دست داشته باشد. روسیه قصد دارد از این مسیر به عنوان خط انتقال انرژی از آسیای میانه تا ترکیه و روسیه و تامین هزینه جنگ اوکراین استفاده کند. این نقشه طبعا با نقشههای رژیم باکو و ترکیه، که هر دو از دیرباز در فکر ضربه زدن به ارمنستان در حد حذف آن از روی نقشه جهان هستند کاملا همخوانی دارد و از پشتیبانی فعالانه هر دو برخوردار است.
حدود دو قرن از زمانی که منطقه قفقاز از ایران جدا شد، ارمنستان پایگاه اصلی روسیه برای تحکیم و گسترش نفوذ خود در منطقه بوده است. بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و مستقل شدن جمهوریهای تشکیل دهنده آن از جمله ارمنستان، دهههای متوالی، در رایگیریهای مجامع بینالمللی، ارمنستان برخلاف میل خود در کنار کشورهایی مثل کره شمالی، سوریه، کوبا و امثالهم به نفع روسیه رای داد و انتقاد و خشم مجامع بینالمللی و کنشگران حقوق بشر را علیه خود خرید. همه این حاتمبخشیها برای جلب حمایت در روز مبادا بود. اما همه این انتظارات نقش بر آب شد. روسیه تحت تصدی پوتین به چنان مسخ سیاسی و اخلاقی رسیده، که نفع هر کشوری که به منافع و مصالح مردم خود پایبند است، فاصله گرفتن هرچه بیشتر از آنست. روسیهی پوتین یک کشتی در حال غرق شدن است که میتواند همدستانش را هم با خود به قعر دریا ببرد.
چند کلمهای راجع به “فرمت ۳+۳”
مقصود از فرمت (Format) “سه باضافه سه” یعنی طرحی برای ایجاد فرصت و موقعیت برای مشورت و احیانا توافق راجع به مسائل مورد علاقه توسط شش کشور ایران، ترکیه، روسیه از یکسو و آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، از سوی دیگر. ظاهر قضیه چیز بدی به نظر نمیرسد، اما، این طرح درواقع ابزاری است برای منع ارمنستان از بازسازی ارتش و اقتصاد خود به کمک غرب و اجبار به ماندن آن در چارچوبی که حداقل سه کشور عملا و علنا با آن خصومت میورزند. سه کشور روسیه، ترکیه و آذربایجان، هر سه قصد نهایی تضعیف هرچه بیشتر ارمنستان و در اختیار گرفتن بخشهایی از خاک آن را دارند. ایران البته مخالف این نقشه است، اما قدرت مقابله با سه حریف دیگر را ندارد و در چنین فرمتی بعید است که به شعارهای ضدغربی سه قدرت دیگر نپیوندد و از سیاست نزدیکی به غرب ارمنستان حمایت کند. گرجستان به نوبه خود اعلام کرده است در هیچ فرمتی که روسیه در آن حضور داشته باشد شرکت نخواهد کرد. البته شرکت ارمنستان در نشست اول این فرمت که در اکتبر ۲۰۲۳ در تهران برگزار شد، به احترام همسایه تاریخیاش ایران بود، وگرنه ارمنستان کاری در این باشگاه کشورهای دارای نظامهای اتوکراتیک ندارد.
نتیجهگیری
- روسیه تحت مدیریت پوتین، با وجود دارا بودن بزرگترین ذخیره سلاحهای هستهای در جهان در موقعیت یک قدرت رو به اضمحلال است. فراموش نکنیم که اقتدار اتمی همواره عامل بازدارندگی یا امنیت برای دارنده آن نیست. روسیه خود اکنون مورد حمله نیروهای اوکراین قرار گرفته و بخشی از خاکش به تصرف خصمی در آمده است که خیال داشت ظرف سه روز وی را به زانو در آورد.
احتمالا سرنوشتی مانند آنچه بر سر شوروی سابق در افغانستان آمد در انتظار روسیه پوتین در اوکراین نیز خواهد بود.
به نفع کشور و مردم ایران است که دولت جمهوری اسلامی ارسال سلاح و کمک به رژیم تجاوزکار پوتین را متوقف کند. همراهی با روسیه نه فقط باعث تداوم جنگ و ریختن خون افراد بیگناه میشود، بلکه مشکلات خود ایران و مردم را هم چند برابر خواهد کرد. به عکس، متوقف ساختن این بازی خطرناک به احتمال نزدیک به یقین راه را برای خروج جمهوری اسلامی ایران از زیر تحریمها هموار خواهد ساخت.
- جمهوری اسلامی میتواند بجای معامله سلاحهای مرگبار برای گرفتن آذوقه و نیازمندیهای مصرفی از روسیه، که خود زیر تحریمهای شدید است، با استفاده از موقعیتی که حضور اتحادیه اروپا در همسایگی آن برای وی به وجود آورده، روابط اقتصادیاش را با این اتحادیه گسترش دهد. اکنون با پیشروی عملیات احداث خط شمال- جنوب با کمک اتحادیه اروپا چشمانداز استفاده از مسیری که قرار است از بندر بمبئی هند آغاز و از چاه بهار ایران و کاجاران ارمنستان به گرجستان و دریای سیاه و سپس به اروپا امتداد یابد روشنتر شده است.
تونل کاجاران که قرار است جنوب ارمنستان را به پایانه مرزی نوردوز در شمال غرب ایران متصل سازد
- توافق نانوشته ایران و اتحادیه اروپا در مورد تقویت ارمنستان برای مقابله با رژیم علییف، هدف هر دو، ضمن تعقیب منافع و مصالح خود، جلوگیری از تحقق طرح کذایی “”کریدور زنگزور” است.
احداث مسیر انتقال انرژی از آسیای میانه و از راه آذربایجان، ارمنستان و ترکیه، به شرطی که هر بخش از آن مسیر تحت حاکمیت و اداره کشوری باشد که مسیر از آن عبور میکند درواقع باصرفهترین مسیر از میان گزینههای متعدد به شمار میرود و به نفع همه کشورهای مرتبط با طرح، از جمله ارمنستان نیز هست. اما قصد رژیم باکو که با دارا بودن منابع سرشار، ظاهرا نیازی به چنین مسیری نمیبیند، بالا نگه داشتن وضعیت جنگ و تنش و سعی در گرفتن امتیازات هرچه بیشتر از دولت (ضعیف) پاشینیان است.
درواقع، تا زمانی که توازن نظامی میان آذربایجان و ارمنستان برقرار نشود، رژیم باکو همچنان از موضع قدرت با ارمنستان صحبت خواهد کرد و هیچ تضمینی نیز در برقراری صلح و آرامش میان دو کشور، حتی در صورت انعقاد پیمان صلح وجود نخواهدداشت.
- آذربایجان به عنوان طرف پیروز جنگ میتوانست با عقد قرارداد صلح با ارمنستان به ایجاد آرامش در منطقه، که مردمان آن نیاز بسیار به آن دارند، کمک کند. پس از پیروزی جنگ ۴۴ روزه، اکنون جامعه مدنی، کنشگران سیاسی و مردم آذربایجان از خود میپرسند حال که ما در جنگ پیروز شدهایم، چرا معاهده صلح منعقد نمیشود تا فرزندان و اعقاب ما در صلح و آرامش زندگی کنند و مثل ما قربانی ندهند؟
علییف اما به جنگ نیاز دارد تا لزوم ادامه حکومت فامیلیاش را برای مردم توجیه کند. ترس وی از صلح آنست که مردم درباره تلفات جنگ، نقض حقوق بشر، آلودگی محیط زیست کشور و غیره وی و رژیماش را مورد پاسخگویی قرار دهند و پایههای سیاسی حکومت ۲۱ ساله خانوادهاش را بلرزانند.
بجاست یادآوری شود که هیات نمایندگی جمهوری آذربایجان در مجمع پارلمانی شورای اروپا که نهاد قانونگذاری شورای اروپاست و ۴۶کشور اروپایی و غیر اروپایی عضو آن هستند، دستکم به مدت یک سال از این مجمع اخراج شده و در این مدت تنها در صورت انجام تعهدات حقوق بشری خود میتواند به این مجمع بازگردد.
دلیل این اخراج، بنا به اعلام نماینده این مجمع وضعیت زندانیان سیاسی در جمهوری آذربایجان و آوارگی خشونتآمیز اهالی قرهباغ کوهستانی پس از گرفتن این منطقه توسط نیروهای این کشور بوده است.
- شکاف محتمل میان باکو و آنکارا – علی یف، به عنوان برنده آسان جنگ ۴۴ روزه، خود را یک قهرمان و یک “تاریخساز” برای آذربایجانیان و همه ترکزبانان تصور میکند و ضمن تلاش برای فریب افکار عمومی راجع به امضای موافقتنامه صلح با ارمنستان از هیچ تلاشی برای کاشتن بذر نفرت نسبت به ارمنیان فروگذار نمیکند، چنانکه پس از اشغال بخشی از قرهباغ (آرتساخ) در جنگ ۴۴ روزه با لحنی وقیحانه گفته بود “دیدید که چطور ارمنیان را مثل سگ از اینجابیرون راندیم“.
در گرما گرم بحران غزه، تهدید متفرعنانه اردوغان رییس جمهور ترکیه علیه اسراییل که “همانطور که ما در قرهباغ و سوریه وارد شدیم، به اسراییل هم وارد میشویم” باعث اعتراضات و خشم گستردهای در آذربایجان شد حاکی از اینکه آذربایجان فقط کمکهای سیاسی از ترکیه دریافت کرده و پیروزی نظامی را خود آذربایجان به تحقق رسانده است. اردوغان در این مورد البته حقیقتی را ابراز کرده بود، زیرا علی یف بدون کمک همهجانبه ترکیه، علاوه بر کمک اسراییل و پاکستان و شرکت جهادیون سوری در جنگ، هیچگاه نمیتوانست بر ارمنستان فائق آید. به هر جهت داعیه رهبری دنیای ترک و اتکای روزافزون باکو به روسیهی پوتین، بعلاوه پارهای اختلاف نظرهای مهم میان روسیه و ترکیه (از جمله درباره کریمه) میتواند به تدریج شکاف میان باکو و آنکارا را عمیقتر کند.
*آرسن نظریان مترجم، پژوهشگر و فعال سیاسی ساکن هلند
پانویس:
۱-قفقاز جنوبی شامل کشورهای جمهوری آذربایجان، ارمنستان،و گرجستان است.
۲-کنفرانس تغییر اقلیم سازمان ملل متحد ۲۰۲۴: ۲۰۲۴ United Nations Climate Change Conference (UNFCCC) که بیشتر با نام کوپ۲۹ (COP29) شناخته میشود.