ایران وایر
اقدامات مخرب میراث فرهنگی استان فارس چنان در ماههای اخیر پرتعداد و هشدار برانگیز بود که نخستین پرسشهای خبرنگاران از «رضا صالحی امیری»، وزیر جدید میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، در مورد همین اتفاقات بود.
***
پاسخهای رضا صالحی امیری درباره وضعیت آشفته میراث فرهنگی استان فارس نه تنها افکار عمومی را قانع نکرد، بلکه نگرانیها را در مورد آینده حفاظت از بناهای باستانی پرشمار استان فارس، بیشتر کرد.
تداوم فعالیت معدنکاوی در «کوه مهر» (کوه رحمت) تخت جمشید، ساخت مسیر بتنی تردد در شهر باستانی «بیشاپور»، تخریب سنگنگارههای تخت جمشید با گسترش پدیده گلسنگ، ساختوساز مترو در نزدیکی حافظیه و فعالیتهای عمرانی مخرب در بافت تاریخی شهر شیراز از جمله خبرهایی بوده که طی هفتههای اخیر بارها در رسانههای داخلی ایران بازتاب داشته است.
وزیر جدید و واکنشی که تازگی ندارد
رضا صالحی امیری در گفتوگو با خبرنگاران گفت که در یک ماه و نیمی که به وزارت رسیده در مورد تخریب بناها و بافت تاریخی در استان فارس منفعل نبوده و اقداماتی انجام داده است. او توضیح داد که وزارت میراث فرهنگی به استاندار فارس تذکر داده و در مورد فعالیتهای مخرب هم شکایت حقوقی کرده است.
این سخنان او در حالیست که برخی اقدامات مخربی که هماکنون مورد انتقاد کارشناسان میراث فرهنگی است، پیشتر هم با شکایت قضایی روبرو بوده، اما دوباره از سر گرفته شده است. فعالیت معدنکاوی در محوطه کوه مهر(کوه رحمت) در حریم درجه دو تخت جمشید در حالی در هفتههای گذشته آغاز شد که حدود ۹ سال پیش با دستور قضایی متوقف شده بود.
فعالیت سنگین و پر آسیب معدنکاوی در حالی در محدوده درجه دو تخت جمشید اتفاق افتاده که این محدوده در پرارزشترین محوطههای باستانی از دوره هخامنشی تا اوایل دوره اسلامی در ایران قرار گرفته است. اهمیت این کوه به اندازهای است که یونسکو درخواست گسترش بیش از پیش حریم تخت جمشید را بهدلیل وجود میراث ارزشمند تاریخی به ایران ارائه داده است.
با این حال، بیتوجهی به احکام قضایی و بازگشت معدنکاوی در کوه مهر نشان میدهد که ظاهرا برخورد با فعالیتهای غیرقانونی و مخرب میراث فرهنگی در دورههای مختلف از اولویت مسوولان خارج میشود و حالا هم معلوم نیست تذکرهای وزیر جدید میراث فرهنگی تا کی موثر بیفتد.
یک باستانشناس و کارشناس میراث فرهنگی فعال در ایران در این مورد به «ایرانوایر» گفت که اتفاقات مخرب در حوزه میراث فرهنگی و انفعال مدیران به دلیل نبود ثبات مدیریتی و البته تخصص است.
او که نخواست نامش اعلام شود توضیح داد که تنها در سه سال گذشته مدیر میراث فرهنگی استان سه بار تاکنون تغییر کرده است و همین تغییرات باعث عدمثبات مدیریتی میشود.
این کارشناس میراث فرهنگی یادآوری کرد که اتفاقات میراث فرهنگی اخیر در دوره تغییرات در دولت رخ داده و در این دوره هم مدیران ترجیح میدهند که با سکوت درباره اتفاقات این حوزه، از تغییرات مدیریتی و سیاسی به سلامت عبور کنند.
این کارشناس میراث فرهنگی به نکته دیگری در ارتباط با تعدد تخریبهای میراث فرهنگی در استان فارس اشاره کرد و گفت: «متاسفانه هیچکدام از افرادی که به مدیریت میرسند، مدیر متخصص نیستند. در بین مدیران میراث فرهنگی استانهای مختلف، افراد معدودی تخصص دارند و حتی گاه در ردههای مدیریتی بالا هم افراد متخصص یا دارای تجربهکار مرمت و باستانشناسی وجود ندارد.»
همه اینها در حالیست که فعالیت معدنی در حریم تخت جمشید از سوی شهرداری مرودشت صورت میگیرد؛ نهادی حکومتی که اگر با برخورد استانداری فارس مواجه شده بود، اقداماتش را متوقف میکرد.
اظهارات متناقض درباره بتنریزی شهر بیشاپور
شاید خبرسازترین اتفاق در حوزه میراث فرهنگی ایران که انتقاد بسیاری از کارشناسان را به دنبال داشت، بتنریزی در محوطه شهر باستانی بیشاپور بود. شهر بیشاپور بخشی از محور باستانی ساسانی است که در سال ۱۳۹۷ به ثبت جهانی یونسکو رسید.
این شهر که در ۲۵ کیلومتری کازرون قرار گرفته یکی از آثار مهم در معماری تاریخی ایران محسوب میشود. بیشاپور که حدود ۱۷۰۰ سال پیش ساخته شده شامل بخشهایی چون معبد «آناهیتا»، ایوان موزائیک، کاخ و تالار تشریفات شاپور و همچنین بازار و کاروانسرا است.
بهتازگی پیمانکاران میراث فرهنگی استان فارس برای ایجاد مسیر پیادهروی برای گردشگران، یک مسیر ۲۵۰ متری در این شهر را بتنریزی کردهاند؛ اقدامی که بهعقیده کارشناسان هم منظره این محوطه تاریخی را زشت کرده است و هم احتمال آسیب به این محوطه را بهدلیل جنس مصالح به کار رفته، بالا برده است.
بهدنبال اعتراض کارشناسان و رسانهها به این اقدام، «محمد ثابت اقلیدی»، مدیر کل میراث فرهنگی استان فارس گفت که ساخت این مسیر سیمانی طبق ضوابط و با نظر شورای فنی میراث صورت گرفته است.
او در حالی این اقدام را از نظر کارشناسی تایید شده دانست که، «اصغر فخاری»، فعال میراث فرهنگی بیشاپور گفت، شورای فنی، کارشناسان و مسوولان اداره میراث فرهنگی بیشاپور مخالف اجرای این طرح بودهاند.
مرمت آثار تاریخی بهدست پیمانکاران ناشی
بتنریزی کف شهر بیشاپور که به اسم ایجاد مسیر تردد گردشگران ایجاد شده، بسیاری را به یاد سپردن پروژههای آثار تاریخی به پیمانکاران ناشی انداخت. اقدامی که به جای مرمت آثار، لطمههای جبرانناپذیر به آنها وارد کرد.
در سالهای گذشته تصاویری از مرمت مخرب گنبد مسجد عباسی در میدان «نقش جهان» اصفهان منتشر شد که انتقادهای بسیاری برانگیخت.
کارشناس میراث فرهنگی در داخل ایران که نخواست نامش ذکر شود به ایرانوایر گفت که بتنریزی در محوطههای تاریخی که در یکی دو سال اخیر اتفاق افتاده، بهدلیل ارزانی و همچنین استفاده از پیمانکارانی است که سررشتهای در حوزه مرمت ندارند. به گفته او، این پیمانکاران در واقع شرکتهای ساختمانی هستند که رزومه مرمتی ندارند، در این زمینه تحصیل نکردهاند و رزومه بازسازی بافتهای فرسوده دارند به همین دلیل هم این اتفاقها دور از ذهن نیست.
اصغر فخاری، فعال میراث فرهنگی بیشاپور هم درباره پیمانکار بتنریزی در بیشاپور به خبرگزاری فارس گفته بود که پیمانکار این پروژه همان فردی است که پیشتر تحت عنوان مرمت و استحکام بخشی، سقف بازار وکیل را ایزوگام کرده بود.
کارشناس میراث فرهنگی به ایرانوایر گفت که استفاده از سیمان و بتن در میراث فرهنگی ایران نازیبا است و با معماری ایرانی ناسازگار است. معماری ایرانی بسته به این که در کجای ایران باشد یا خشتی، سنگی یا در برخی مناطق چوبی است.
به گفته این کارشناس، کجسلیقگی در استفاده از بتن و سیمان در کف شهر بیشاپور در حالیست که از قبل تجربههای موفق و اقدامات صحیح در ایجاد مسیر گردشگران در مناطق دیگر ایران صورت گرفته است. به طور مثال «صادق ملک شهمیرزادی»، باستانشناس برجسته، هنگامی که در تپههای سیلک کاشان حفاری میکرد، دستور داده بود برای عبور گردشگران الوارهایی روی محوطه سایت قرار دهند تا از آسیب دیدن محوطه جلوگیری شود.
مرمت اصولی اولویت دولت نیست
مسوولان جمهوری اسلامی هنگام سخنرانی درباره ضرورت توسعه گردشگری، ایران را یکی از چند کشور اول دارای جذابیتهای گردشگری و میراث فرهنگی عنوان میکنند.
این در حالیست که مهمترین آثار تاریخی ایران در سالهای اخیر در خطر تخریب بوده یا با مرمتهای غیراصولی لطمه دیدهاند.
«هستی پودفروش»، کارشناس تاریخ، درباره این مشکل به ایرانوایر گفت که با توجه به میزان اختصاص بودجه بهنظر میرسد که اصولا حوزه میراث فرهنگی در اولویت دولت نبوده و به نظر نمیرسد که در دولت پزشکیان هم چنین باشد.
او گفت که حتی در خود وزارت میراث فرهنگی و گردشگری هم بحث مرمت یک موضوع درجه دو به حساب میآید. چرا که آنقدر در وزارت میراث و گردشگری هزینههایی مثل پرسنل، ثبت آثار، هزینه نگهداری و غیره وجود دارد که بودجه چندانی به مرمت نمیرسد.
این کارشناس تاریخ گفت: «بسیاری از سایتهای تاریخی ایران در حال حاضر حتی نگهبان ندارند. یعنی این وزارتخانه حتی توان هزینهکردن برای یک نگهبان را هم ندارد. بسیاری از امین اموالهای موزهها بازنشسته شدهاند و این وزارتخانه امکان آوردن نیروی جدید را ندارد. در چنین شرایطی بودجه به حوزه مرمت هم نمیرسد و مرمت آثار تاریخی از اولویت دولت خارج میشود.»
همین نکته هم باعث میشود که دولت به جای استفاده از کارشناسان باسابقه و باتجربه خارجی و داخلی، از افراد غیرکارشناس در حوزه مرمت استفاده کند.
هستی پودفروش گفت که وقتی در «چهل ستون» موضوع خورده شدن بنا توسط موریانه مطرح شد، استفاده از دانش کارشناسان ژاپنی مطرح شد یا در بحث گلسنگهای تخت جمشید هم میتوان از تجربه و دانش متخصصان ایتالیایی استفاده کرد، ولی وزارت میراث فرهنگی امکان صرف بودجه برای استفاده از این متخصصان را ندارد.
اطلاعرسانی محدود و دعوت گزینشی از خبرنگاران
مشکلات متعدد وزارت میراث فرهنگی و گردشگری در نگهداری از آثار تاریخی در حالیست که این وزارتخانه در اطلاعرسانی هم رویه غیرشفاف دارد و در ارتباط با خبرنگاران محدودیتهایی ایجاد کرده است.
کارشناس میراث فرهنگی که با این وزارتخانه همکاری میکند به ایرانوایر گفت که وزارت میراث فرهنگی اطلاعرسانی درباره هر پروژه را از طریق خبرگزاری میراث یا روابط عمومی ادارات و پژوهشکدهها انجام میدهد.
به گفته او، کارشناسان میراث اجازه گفتوگو با رسانهها را ندارند و این موضوع در قراردادهای آنها هم ذکر شده است. همین نکته باعث محدودیت در اطلاعرسانی میشود. گاه حتی اطلاعات ممکن است بهطور کامل و علمی بهدست مخاطب نرسد.
مسوولان این وزارتخانه در ارتباط با خبرنگاران هم گزینشی عمل میکنند بهطوری که حتی در نخستین روزهای فعالیت وزیر جدید، برخی از خبرنگاران باسابقه این حوزه را به رویدادهای خبری دعوت نکردند. از جمله «فاطمه علیاصغر» که در استوری اینستاگرامی خود از این اتفاق انتقاد کرد. یکی دیگر از خبرنگاران هم با اشاره به این موضوع، آن را رسمی دانست که از دورههای قبل در وزارت میراث فرهنگی باقی مانده است.
کنار هم گذاشتن همه این اتفاقات تصویر نگرانکنندهای از آینده میراث فرهنگی و آثار تاریخی ایران بهدست میدهد. وزارتخانه متولی بودجه ندارد، مراقبت و نگهداری از آثار و بناهای تاریخی غیرکارشناسی و غیراصولی است و در اطلاعرسانی هم سنگاندازی میشود. در چنین شرایطی معلوم نیست وزیر مربوطه تا کی میتواند ایران را در میان چند کشور اول دارای جذابیت میراث فرهنگی بخواند.