در سال ۱۴۰۲، اختلاف درآمد و هزینه در خانوارهای شهری ایران براساس وضعیت شغلی سرپرست خانوار به وضوح دیده میشود. طبق آمار، مدیران با درآمد متوسط سالانه ۴۸۵ میلیون تومان و هزینه ۳۹۴ میلیون تومان، در بالاترین سطح درآمد و هزینه قرار داشتند، در حالی که کارگران ساده با درآمد ۱۷۴ میلیون تومان و هزینه ۱۴۰ میلیون تومان، پایینترین جایگاه را داشتند. همچنین، کارفرمایان با درآمد ۵۳۶ میلیون تومان بیشترین درآمد و کارگران فامیلی بدون مزد با درآمد ۳۸۳ میلیون تومان در رتبههای بعدی قرار گرفتند. این ارقام نشاندهنده تأثیر شغل و جایگاه شغلی بر سطح رفاه و الگوی مصرف خانوارهای شهری است.
اقتصادآنلاین – ندا مؤمن؛ در بین گروههای مختلف شغلی در خانوارهای شهری، گروهشغلی قانونگذاران، مقامات عالی رتبه و مدیران بیشترین درآمد متوسط سالانه را داشتند. خانوارهای این گروه به طور میانگین درسال ۱۴۰۲ به میزان ۴۸۵ میلیون تومان درآمد داشتهاند.
گروه شغلی متخصصان علمی و فنی با درآمد متوسط سالانه ۴۱۱ میلیون تومانی در جایگاه دوم کسب بیشترین درآمد در سال ۱۴۰۲ قرار گرفتند.
پس از آن، خانوارهای گروه کارمندان امور اداری و دفتری به طور میانگین به میزان ۳۴۴ میلیون تومان درآمد داشتهاند و در جایگاه سوم کسب بیشترین درآمد قرار گرفتند. خانوارهای گروه تکنیسینها و دستیاران به طور میانگین به میزان ۳۰۵ میلیون تومان درآمد داشتهاند و در جایگاه چهارم کسب بیشترین درآمد قرار گرفتند.
همچنین خانوارهای گروه کارگران ماهر کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری، به طور میانگین درسال ۱۴۰۲ به میزان ۲۳۶ میلیون تومان درآمد داشتهاند و در جایگاه هفتم کسب درآمد قرار گرفتند. خانوارهای گروه صنعتگران و کارکنان مشاغل مربوط، به طور میانگین درسال ۱۴۰۲ به میزان ۲۳۳ میلیون تومان درآمد داشتهاند و در جایگاه هشتم کسب درآمد قرار گرفتند.
در انتها، خانوارهای گروه کارگران ساده به طور میانگین درسال ۱۴۰۲ به میزان ۱۷۴ میلیون تومان درآمد داشتهاند و در جایگاه آخر کسب درآمد قرار گرفته و کمترین درآمد را در بین گروههای شغلی داشتهاند. از سوی دیگر میتوان گفت که در سال گذشته مدیران حدود ۲.۷ برابر بیشتر از کارگران ساده درآمد داشتهاند. نمودار زیر متوسط درآمد سالانه خانوار شهری در گروههای شغلی مختلف سرپرست خانوار در سال ۱۴۰۲ را نشان میدهد.
مدیران ۲.۸ برابر بیشتر از کارگران خرج میکنند
در بین گروههای مختلف شغلی در خانوارهای شهری، گروهشغلی قانونگذاران، مقامات عالی رتبه و مدیران بیشترین هزینه متوسط سالانه را داشتند. خانوارهای این گروه به طور میانگین درسال ۱۴۰۲ حدود ۳۹۴ میلیون تومان را صرف هزینههای خود کردند.
گروه شغلی متخصصان علمی و فنی با هزینه متوسط سالانه ۳۴۲ میلیون تومانی در جایگاه دوم بیشترین هزینه در سال گذشته قرار گرفتند. پس از آن، خانوارهای گروه کارمندان امور اداری و دفتری به طور میانگین درسال ۱۴۰۲ به میزان ۳۱۵ میلیون تومان را صرف کل هزینههای خود کردهاند و در جایگاه سوم بیشترین هزینه قرار گرفتند. خانوارهای گروه تکنیسینها و دستیاران به طور میانگین در سال قبل به میزان ۲۵۱ میلیون تومان را صرف کل هزینههای خود کردهاند و در جایگاه چهارم بیشترین هزینه قرار گرفتند.
خانوارهای گروه کارکنان خدماتی و فروشندگان به طور میانگین درسال گذشته به میزان ۲۰۹ میلیون تومان را صرف هزینههای خود کرده و در جایگاه پنجم دارای بیشترین هزینه قرار گرفتند. خانوارهای گروه متصدیان، مونتاژکاران ماشینآلات و دستگاهها و رانندگان وسایل نقلیه، به طور میانگین درسال قبل به میزان ۱۹۰ میلیون تومان را صرف کل هزینههای خود کردهاند و در جایگاه ششم بیشترین هزینه قرار گرفتند. خانوارهای گروه صنعتگران و کارکنان مشاغل مربوط، به طور میانگین درسال گذشته به میزان ۱۸۶ میلیون تومان را صرف هزینههای خود کرده و در جایگاه هفتم بیشترین هزینه کل قرار گرفتند.
همچنین خانوارهای گروه کارگران ماهر کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری، به طور میانگین درسال قبل به میزان ۱۶۳ میلیون تومان را صرف هزینههای خود کرده و در جایگاه هشتم بیشترین هزینه قرار گرفتند.
در انتها، خانوارهای گروه کارگران ساده به طور میانگین درسال ۱۴۰۲ به میزان ۱۴۰ میلیون تومان را صرف هزینههای خود کرده و کمترین هزینه را در بین گروههای شغلی داشتهاند. مدیران در سال گذشته حدود ۲.۸ برابر بیشتر از کارگران ساده صرف هزینههای خود کردهاند. نمودار زیر متوسط هزینه کل سالانه خانوار شهری در گروههای شغلی مختلف سرپرست خانوار در سال ۱۴۰۲ را براساس گزارش درآمد و هزینه مرکز آمار نشان میدهد.
چرا کارفرماها بیشتر از بقیه درآمد دارند؟
طبق دادههای مرکز آمار ایران، میانگین درآمد یک خانوار شهری در سال ۱۴۰۲ برابر با ۲۵۶ میلیون تومان میباشد. بیشترین میانگین درآمد سالانه متعلق به گروه کارفرمایان است که حدود ۵۳۶ میلیون تومان میباشد. این نتیجه معمولاً به دلیل این است که کارفرمایان در کسبوکارهای خود مالکیت دارند و به طور بالقوه از سود بیشتری نسبت به سایر گروهها بهرهمند هستند.
گروه کارگر فامیلی بدون مزد با ۳۸۳ میلیون تومان درآمد متوسط سالانه در رتبه دوم قرار دارد. گرچه ممکن است این آمار غافلگیرکننده باشد اما در برخی موارد خانوارهایی که توسط کارگران فامیلی بدون مزد حمایت میشوند از منابع درآمدی دیگری نیز بهرهمند هستند.
گروه شغلی مزد و حقوقبگیر عمومی با ۳۴۲ میلیون تومان در رتبه سوم قرار دارد. این افراد اغلب کارمندان دولت یا کارگران در بخش عمومی هستند که درآمد ثابت و نسبی دارند.
گروه کارگران مستقل با ۲۶۰ میلیون تومان در رتبه بعدی قرار دارند. این گروه شامل افرادی میشود که به صورت خوداشتغال فعالیت میکنند و درآمدهای آنها معمولاً کمتر از کارفرمایان است.
گروه غیر شاغلها با درآمد سالانه ۲۴۲ میلیون تومان در انتهای نمودار قرار دارد. خانوارهایی که سرپرست آنها غیر شاغل است و عموماً به منابع دیگری مانند پسانداز یا کمکهای دولتی وابسته هستند.
دو گروه شغلی مزد و حقوقبگیر تعاونی و خصوصی گروه به ترتیب با ۲۴۰ و ۲۳۰ میلیون تومان کمترین میزان درآمد سالانه را دارند. این امر نشاندهنده درآمد کمتر در بخش خصوصی و تعاونی نسبت به بخش عمومی است.
نمودار زیر نشان میدهد که کارفرمایان و افرادی که در مشاغل عمومی فعالیت میکنند، از درآمد بالاتری برخوردار هستند. از سوی دیگر، سرپرستان خانواری که در بخش خصوصی یا تعاونی کار میکنند، درآمد پایینتری دارند. این الگو میتواند نشاندهنده تفاوتهای موجود در مزایای شغلی، دستمزدها و فرصتهای درآمدی در بخشهای مختلف اقتصادی باشد. نمودار زیر متوسط درآمد کل سالانه خانوار شهری در وضعیتهای شغلی مختلف سرپرست خانوار در سال ۱۴۰۲ را براساس گزارش درآمد و هزینه مرکز آمار نشان میدهد.
کدام شغل خرج بیشتری دارد؟
با بررسی هزینهی متوسط سالانهی خانوارهای شهری بر اساس وضعیت شغلی سرپرست خانوار میتوان مشاهده کرد که تأثیر نوع شغل و میزان درآمد سرپرست خانوار بر هزینههای زندگی خانوارهای ایرانی تاثیر دارد. با تحلیل این دادهها، میتوان الگوهای مهمی را دربارهی سطح زندگی گروههای شغلی مختلف شناسایی کرد و به درکی بهتر از فشارهای اقتصادی و تفاوتهای درآمدی در جامعهی شهری ایران دست یافت. گروه شغلی کارفرماها در سال ۱۴۰۲ بیشترین میزان هزینه سالانه را داشتهاند که حدود ۳۹۱ میلیون تومان بوده است. این میزان هزینه ناشی از درآمد بالاتر و به دنبال آن هزینههای بیشتر این گروه میباشد.
سرپرستان خانوارهایی که که در بخش عمومی حقوق میگیرند یعنی حقوقبگیر عمومی هستند، در جایگاه دوم هزینهها قرار دارند و هزینه سالانه متوسط آنها ۲۹۶ میلیون تومان بوده است.
سرپرستان خانوار شهری که در گروه شغلی کارکنان مستقل قرار دارند با داشتن ۱۹۶ میلیون تومان هزینه متوسط سالانه در رتبه سوم هزینهها هستند. کارکنان مستقل معمولا شامل کسب و کارهای کوچک یا افرادی که به صورت خوداشتغالی فعالیت میکنند، میشوند.
خانوارهایی که سرپرست آنها شغلی ندارد حدود ۱۹۵ میلیون تومان هزینه داشتهاند. با توجه به این که این گروه فاقد درآمد ثابت هستند احتمالاً هزینههای آنها از طریق منابع دیگر یا کمکهای دولتی تأمین میشود.
خانوارهای شهری با سرپرست مزد و حقوقبگیر در بخش تعاونی دارای هزینه متوسط سالانه ۱۹۴ میلیون تومانی در سال ۱۴۰۲ بودهاند. بخش تعاونی ممکن است در مقایسه با بخش عمومی از مزایای کمتری برخوردار باشد.
سرپرستانی که در بخش خصوصی حقوق میگیرند، با هزینه متوسط سالانه ۱۹۰ میلیون تومانی در رتبه ششم هزینهها قرار گرفتهاند. . با توجه به نوسانات درآمد در بخش خصوصی، این هزینه نسبت به بخش عمومی و تعاونی پایینتر است.
خانوارهایی که سرپرست آنها بدون دریافت مزد در کسب و کار خانوادگی فعالیت میکند با داشتن هزینه متوسط سالانه ۱۸۹ میلیون تومانی، کمترین میزان هزینه سالانه را در بین وضعیتهای شغلی مختلف داشتهاند.
این نمودار نشان میدهد که هزینههای خانوار در ایران به طور مستقیم با نوع شغل و سطح درآمد سرپرست خانوار مرتبط است. خانوارهای دارای سرپرست کارفرما و مزد و حقوقبگیر عمومی هزینههای بالاتری دارند در حالی که هزینههای خانوارهای با سرپرست غیر شاغل یا بدون مزد خانوادگی کمتر است.
نمودار زیر متوسط هزینه کل سالانه خانوار شهری در وضعیتهای شغلی مختلف سرپرست خانوار در سال ۱۴۰۲ را براساس گزارش درآمد و هزینه مرکز آمار نشان میدهد.
در سال ۱۴۰۲، اختلاف درآمد و هزینه بین گروههای شغلی مختلف در ایران به وضوح مشاهده میشود. گروههای شغلی با سطوح مدیریتی بالا، مانند قانونگذاران و مدیران، بیشترین درآمد و هزینه را دارند و نشاندهنده تاثیر نقشهای مدیریتی و مالکیتی در میزان درآمد و هزینههای خانوارهاست. به همین ترتیب، کارفرمایان و افرادی که در کسبوکارهای شخصی مشغول به کارند، به دلیل مالکیت بر منابع درآمدی و استقلال اقتصادی از سایر گروهها درآمد و هزینه بیشتری دارند. از طرف دیگر، گروههایی با درآمد پایینتر مانند کارگران ساده و مزدبگیران بخش خصوصی، با هزینههای کمتری نیز مواجه هستند که بیانگر تاثیر محدودیتهای درآمدی بر سبک زندگی و هزینههای آنان است. این تفاوتها نشان میدهد که سطح درآمد و نوع شغل بر توان هزینهکرد و سطح رفاه خانوارهای ایرانی تاثیر مستقیم دارد. در مجموع، دادهها نشاندهنده فشار اقتصادی بالاتری بر گروههای با درآمد پایینتر و توزیع نابرابر فرصتهای درآمدی بین بخشهای اقتصادی مختلف است. این الگوها، اهمیت توجه به سیاستهای حمایتی و اشتغالزایی برای کاهش شکاف درآمدی و بهبود سطح زندگی در جامعه شهری ایران را برجسته میکند.