صدای آمریکا
سازمان حقوق بشر ایران در گزارشی اعلام کرد که با اعدام جمشید شارمهد به بهانه طراحی انفجار در حسینیه شیراز در سال ۱۳۸۷، تاکنون ۷ تن در ارتباط با این موضوع اعدام شدهاند.
در گزارشی که این سازمان در روز جمعه ۱۱ آبان منتشر کرده، آمده است این اعدامها در شرایطی انجام شده که «بیگناهی برخی از آنها محرز است.»
سازمان حقوق بشر ایران تاکید کرد: «اعدام این ۷ زندانی سیاسی درحالی صورت گرفت که حتی موضوع عمدی بودن این انفجار بارها زیر سوال رفته است. مقامات امنیتی در ابتدا اعلام کرده بودند که این انفجار یک خرابکاری نبوده و احتمالا به علت سهلانگاری بوده است. اما پس از مدتی این انفجار را به یک گروه سیاسی بهنام انجمن پادشاهی ایران نسبت دادند که عقاید ملیگرایانه و ضد اسلامی را ترویج میداد.»
بر اساس این گزارش، اولین گروهی که در رابطه با انفجار در حسینیه شیراز اعدام شدند، محسن اسلامیان، ۱۹ ساله، علیاصغر پشته، ۲۰ ساله، هر دو دانشجو و روزبه یحییزاده، ۳۲ ساله بودند که در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۸۸ در زندان مرکزی شیراز (عادلآباد) اعدام شدند. این سه تن درطول روند دادرسی اجازه دسترسی به وکیل انتخابی را نداشتند و از آنها اعترافات اجباری نیز اخذ شده بود.
به گفته سازمان حقوق بشر، «دومین گروهی که در ارتباط با این پرونده اعدام شدند، آرش رحمانیپور و محمدرضا علیزمانی بودند که در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۸۸ اعدام شدند. در زمان اعدام این دو زندانی سیاسی، دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که این دو تن در ارتباط با اعتراضات عاشورای ۱۳۸۸ بازداشت و اعدام شدند. اما خیلی زود معلوم شد که بازداشت این دو به مدتها پیش از این اعتراضات بر میگردد.»
بر اساس این گزارش، در بهمن ماه همان سال، محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تایید کرد که آرش رحمانیپور و محمدرضا علیزمانی ماهها پیش از انتخابات در زندان بوده و اتهام آنها بمبگذاری فروردین ۱۳۸۷ در حسینیه شیراز بودهاست. آرش رحمانیپور در زمان وقوع این انفجار زیر ۱۸ سال داشته و کودک محسوب میشده است.
بر همین اساس، اعلام شده است که آرش رحمانیپور، در زمان انفجار ۱۷ ساله بود که پس از تهدید علیه خانوادهاش به این جرمِ ناکرده اعتراف کرده بود.
یکی دیگر از این اعدام شدگان هم مهدی اسلامیان بود که بدون هیچگونه فعالیت سیاسی، تنها به خاطر فعالیتهای سیاسی برادرش اعدام شد.
سازمان حقوق بشر ایران یک نامه منتشر نشده از مهدی اسلامیان را منتشر کرده که در بخشی از آن تاکید شده است: «کسانی که به خاطر اهداف شوم و از قبل طراحی شده، جوانان روشنفکر ما را بهپای چوبهدار میبرند تا زیباییهای خداوندی را در راه خود بهگور ببرند، بندگان خدا نیستند. کسانی که بهخاطر بهتر شدن زندگی مردم عزیز کشورمان نظریه میدهند و با سناریوهای شوم مبارزه میکنند، حق شان غل و زنجیر و زندان است؟»
مهدی اسلامیان نوشته بود: «من یکی از آنانم که به خاطر برادر بودنم و مهر و عاطفه و غریزه، سالیان سال است که در سیاه چالهای شما میپوسم و بدون هیچ دشمنی با خدا و دین اسلام و کشور عزیزمان در برابر چوبهدار ایستادهام.»
در این نامه آمده است: «من هم یکی از جوانان این مرز و بومم که متهم به انسانیتم و فدای یک سناریو و پازل کثیف بعضی اشخاص سیاهدل و کریه هستم که میخواهند بدون هیچ دلیل و مدرکی با کشتن من دشمنی دیرینه خود را با مردم این مرز و بوم و دنیا بیشتر کنند و دشمنی خود را بهپای ایران عزیز بگذارند.»
در این نامه تاکید شده است: «آیا کمک مالی ناچیز، آنهم به برادر کوچکتر از خودم، محاربه است؟ آیا شما تعریف محاربه را میدانید؟ کمک ۲۰۰ هزار تومانی به برادر کوچکتر از خودم، محاربه است؟»
بنابر گزارشها، شواهد و مدارکی که پس از اعدام مهدی اسلامیان منتشر شد، ثابت کرد که او یک راننده تاکسی بود که هیچ نوع فعالیت سیاسی نداشت و تنها به خاطر این که به برادر دانشجوی خود مبلغ ۲۰۰ هزار تومان پول داده بود، اعدام شده است.
در زمان رسیدگی به پرونده، دادستانی تهران اتهامات مهدی اسلامیان را مشارکت در بمبگذاری حسینیه شیراز اعلام کرده و مدعی شده بود که نوع همکاری او با برادرش «تلاش برای فراری دادن» و «خارج کردن برادرش محسن اسلامیان» بوده است.