الگوی مدیریت خارمیانه از شش سده پیش تا ابتدای سده بیستم، مدل فئودالی و استعماری خلافت عثمانی بود. از جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم در تمام سرزمینهای عربی مدل استعماری انگلیسی و فرانسوی بود. از جنگ جهانی دوم به اینسو مدل اصلی مدیریت بر پایه منافع و هژمونی سیاست آمریکا است. در همین دوران، تشکیل دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸، جنگهای اعراب و اسرائیلیها، انقلاب دینی در ایران و ظهور جمهوری اسلامی در سال ۱۹۷۹ و همچنین مداخلههای نظامی آمریکا در عراق، از جمله رویدادهای مهم منطقه بودهاند. در دل دگرگونیهای سیاسی خاورمیانه، استقرار جمهوری اسلامی بمعنای آغاز و گسترش الگوی استعماری شیعه خمینیسم بود.
الگوی بازوی مسلح خاورمیانه
از فردای انقلاب خمینیستی امپریالیسم شیعه تلاش نمود تا همه منطقه را تابع منافع خود کند و آمریکا و متحدان او را به حاشیه براند. رایج نمودن ایدئولوژی ضد آمریکائی و کینه ورزی علیه اسرائیل، لازمه امپریالیسم دینی جمهوری اسلامی بود. این هدف چگونه تعریف شد و چگونه به مرحله اجرایی رسید؟
جمهوری اسلامی اعلام کرد انقلاب شیعه تا کربلا در عراق و سپس تا قدس در اسرائیل و در پایان، جهاد علیه کفرجهانی و گسترش نظام امامزمانی در دنیا. این ایدئولوژی جنگ طلبانه مستلزم ایجاد پایگاه اجتماعی و ارتش جنگی و تروریسم بود. سال ۱۹۸۲ میلادی رژیم خمینی حزب الله لبنان را بوجود آورد. در اکتبر سال ۱۹۸۳ سازمان جهاد اسلامی و حزب الله و سپاه قدس رژیم خمینی با انفجارهای تروریستی و بمب گذاری خود، تعداد ۲۴۱ سرباز آمریکایی و ۵۸ چترباز فرانسوی را که توسط سازمان ملل در بیروت پایتخت لبنان مستقر شده بودند را به قتل میرسانند. این ترورها، سرآغاز فعالیت بازوی مسلح رژیم در منطقه و مداخله مستقیم سپاه قدس در کشورهای منطقه مانند لبنان، سوریه، عراق، یمن، بحرین، بود. سپاه قدس با سرپرستی احمد وحیدی بمدت دهسال و سپس قاسم سلیمانی بمدت ۲۵ سال، کشورهای مختلف را بی ثبات و ناآرام نموده و دهها سازمان و گروه تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی با بودجه ایرانی بوجود آوردند.
زیر نظر سپاه قدس حزب الله به رهبری حسن نصرالله در چهار دهه، به یک نیروی پرقدرت نظامی و سیاسی و جاسوسی در لبنان تبدیل شد. نیروی نظامی حزب الله با تمام موشکها و پهپادها و مهمات و فرماندهان و هزاران افراد مسلح، نیروی نظامی اصلی لبنان شد. اقتدارگرائی حزب الله تمام نیروهای سیاسی لبنانی را محکوم به سکوت کرد. زیر نظر سپاه قدس رژیم بشار اسد از سقوط نجات پیدا کرد و سوریه تبدیل شد به حیات خلوت جمهوری اسلامی تا او بتواند عملیات نظامی گوناگونی سازماندهی شود. زیر نظر سپاه قدس، وضع عراق بیش از پیش آشفته شد و به گرد «حشد شعبی»، گروههای متعدد شیعه ساخته شد و سیاستمداران شیعه مزدور خامنهای در قدرت سیاسی عراق وارد میدان شدند. امروز مناطق وسیعی از عراق زیر کنترل مستقیم سپاه قدس و نیابتیهای شیعه است تا بتوانند به سوی اسرائیل موشک پرتاب کنند. سازمان تروریستی حماس که با ایدئولوژی سنی است با توجه به دو عامل مهم به جمهوری اسلامی پیوست. در واقع کسب امکانات مالی گسترده از خامنهای از یکسو و از سوی دیگر، همسوئی یهودستیزانه و استراتژی هدفمند نابودی اسرائیل، اتحاد حماس و خامنهای را میسر ساخت و افزون بر آن حمله تروریستی ۷ اکتبر ۲۰۲۳ علیه اسرائیلیها و کشتار ۱۲۰۰ نفر با اطلاع جمهوری اسلامی و حزب الله بوده است. حوثیهای یمن تجهیزات و آموزشهای نظامی بسیاری را از سپاه قدس، حزبالله و گروههای طرفدار جمهوری اسلامی در عراق دریافت کردند. جمهوری اسلامی برای این گروه “مراکز عملیات مشترک” در عراق و لبنان به منظور هماهنگی عملیات نظامی ایجاد کرده است. دامنه انتقال تسلیحات و فناوری نظامی و همچنین حمایت مالی ایران از حوثیها به وسعت بیسابقهای رسیده است. بر اساس برخی برآوردها شمار شبهنظامیان حوثی در اواسط سال ۲۰۲۴ به ۳۵۰ هزار جنگجو رسیده است.
شکست هلال شیعه
این مجموعه نظامی تروریستی، ارتش مزدوران و وابستگان عرب هستند که توسط سپاه قدس سازماندهی شده و بازوی نظامی جمهوری اسلامی در خاورمیانه را تشکیل میدهند. در جنگی که اسرائیل از اکتبر ۲۰۲۳ علیه حماس و حزب الله آغاز کرد، ضربات مهلکی به بازوی نظامی رژیم وارد. شکست نظامی و تخریب حماس و حزب الله قدرت جمهوری اسلامی را در منطقه بشدت کاهش داد. رژیم اسلامی این نیروهای تروریستی را رشد داد تا جنگ با اسرائیل خارج از ایران صورت بگیرد. ولی شکست نیروهای وابسته، جمهوری اسلامی را به دو حمله نظامی مستقیم علیه اسرائیل کشاند. پیرو این حملههای موشکی ناموفق ایران، ارتش اسرائیل نیز بامداد روز شنبه ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ در عملیاتی تلافیجویانه که «روزهای توبه» (ایام الحساب) نامیده است، ۲۰ تأسیسات نظامی ایران را هدف قرار داد. حدود ۱۴۰ جنگنده نیروی هوایی ارتش اسرائیل در این عملیات نقش داشتند. به گفته دولت اسرائیل تمامی هواپیماهای اسرائیلی به سلامت به پایگاههای خود بازگشتند و آنها تاسیسات تولید موشکهایی که ایران در طی سال گذشته به سوی اسرائیل شلیک کرده بود را هدف قرار دادند. در این حمله سامانههای پدافندی رژیم ضربه خورد و بنا به گفته متخصصان سیستمهای «اس ۳۰۰» ایران کاملا منهدم شدند. به معنای دیگر ایران برهنه شده است و آسمان ایران فاقد امنیت هوائی است.
با توجه به اینکه رژیم قادر نبوده که کوچکترین بازدارندگی در برابر جنگندهها و موشکهای اسرائیل بوجود بیاورد و همه جهان شاهد تحقیر شدن خامنهای بودند، بدنبال درخواست سرداران جنگ طلب ضدملی، خامنهای دوباره اعلام کرد جنگ ادامه دارد. چرا خامنهای خواهان جنگ است. به دو فرضیه میشود فکر کرد: فرضیه یکم، میشود گفت کارزار پروپاگاند کنونی رژیم برای مصرف داخلی است. شاید با توجه به واقعیت ضعف نیروهای نظامی قوای ایران، تصمیم گیران اسلامی محتاط باقی بمانند و دست به اقدام نظامی نزنند زیرا یک حمله قوی تر از حملههای پیشین، مثلن با شرکت ۱۰۰۰ موشک بالیستیکی، منجر به واکنش نظامی اسرائیل با اهداف نظامی و نفتی و اتمی و ترور شخصیتها و جنگ سایبری گردد. فرضیه دوم، میتوان گفت که کارزار اعلام جنگ توسط خامنهای واقعی است و حمله سوم برای پاسخگوئی به اسرائیل بوده زیرا حفظ «آبروی» رژیم به اقدام نظامی او وابسته است. انگیزه رژیم از چه ناشی میشود؟ در این فرضیه دوم، عقلانیتی در کار نیست. شور اسلامی و عاشورایی، خواست سرداران فاسد، خواست لایههای فناتیک و امامزمانی، روحیه انتقام گیری نزد خامنهای، بر ماشین تصمیم گیری حکومتی غلبه یافتهاند و راه ادامه جنگ انتخاب شده است.
برای حکومت خامنهای، مصالح ایران و ملت کوچکترین اهمیتی ندارد. این غارتگران حکومتی به پیروی از محمد رسول و امام علی و خلیفه عمر، فقط اهل تجاوز و غارت و خشونت و تخریب هستند. روانشناسی اسلامی با خشونت پیوند ارگانیک دارد. خشونت و شکنجه علیه افراد غیرمسلمان یک لذت طلبی دینی است. یک اسلامگرای حاد از کشتن و اضطراب غیرخودیها لذت میبرد.
خامنهای در پیرامون خود مشتی از مداحان، فتنه گران، توطئه چینان، جنگ طلبان، شعبده بازان، رمالان، مرشدها، نظامیان بی شخصیت، فاسدان اخلاقی، کارچاق کنها، چاپلوسان، نوحه خوانها، قرآن خوانها، آخوندهای مزدور را جمع کرده است. این فضای مسموم دینی، فقط تصمیمهای ضدعلمی و ضد اجتماعی و ضدملی و خرافی تولید میکند. خامنهای محصول این محیط ناسالم و شخصیت اسلامی و کینه جویی خود است. خامنهای همیشه این چنین بوده است. او نیز مانند نظام ولایت فقیهی خود فاسد و گندیده است. تفکر متعصبانه و ایدئولوژیک خامنهای اجازه نمیدهد که جهان کنونی را با رئالیسم و هوشیاری نگاه کند زیرا الگوی مذهبی او پدیدههای جهان حاضر را برپایه قرآنی «حلال و حرام» و با معیار شیعی «حسین و یزید» میسنجد. این ذهن مرتجع مدام در حال جهاد علیه کفر است و به همین خاطر نمیتواند با دنیای غرب آشتی داشته باشد و خواستار همزیستی مسالمت آمیز با جهان باشد.
بلاهت و خودکشی خامنهای
با همین دیدگاه، خامنهای و همه حاکمان سیاسی و نظامی، طرح خاورمیانه مذهبی را تنظیم کردهاند. الگوی شیعی خاورمیانه از درون هذیانهای یک ذهنیت بیمار بیرون میآید. تفکر خامنهای چیست؟ خاورمیانه را با دستههای نظامی و تروریستی به خون کشیدن به امید استقرار امپریالیسم مذهبی شیعه امامزمانی، اینست چکیده تفکر خامنهای. عدم شعور برای درک زمان کنونی، عدم درک واقعیت سیاسی و جغرافیایی منطقه، عدم درک اهمیت تناسب قوا در خاورمیانه و در جهان، عدم درک نوع رابطه با غرب، عدم درک اهمیت وجود اسرائیل برای غرب، عدم یک برنامه اقتصادی و رفاهی، عدم درک خواست ملتها، عدم درک مصالح ملت ایران، این عدم درک مسائل اساسی، ویژگی تفکر منحط و اسلامی و جاه طلبانه خامنهای است. بقیه سران جمهوری اسلامی نیز همین گونهاند و با چاکرمنشی کور و بلاهت خود، عروسک هایی در دست مستبد بزرگ هستند.
طرح خاورمیانه و بازوی نظامی رژیم شکست خورد. البته جریانهای تروریستی مانند حماس و حزب الله بازهم برای زنده ماندن تلاش میکنند. ولی دوران آنها سپری شده است. جمهوری اسلامی باز تلاش میکند که خود و حامیان منطقهای را بازسازی کند. ولی جمهوری اسلامی در روند فروپاشی است. این رژیم توتالیتر مذهبی بازهم مردم ما را خواهد کشت. ولی رژیم فاشیستی از درون پوسیده است. جنبش مردمی با زور خود رژیم الهی خامنهای را به درماندگی کامل میکشاند و سقوط آنرا قطعی میکند. جنگی را که رژیم خامنهای علیه اسرائیل بپاکرده، نظام موجود را شکننده تر میکند. مبارزه برای دمکراسی و حکومت دمکراتیک لائیک محور اساسی تغییر سیاسی در ایران است.
میگویند عقرب زمانی که در محاصره آتش است، خودش را میکشد. حال اگر خودکشی هم نباشد گرمای آتش پروتئینها و اسیدهای بدن را فلج نموده و نابود میکند. خامنهای همان عقربی است که در محاصره آتش است. خشم و اعتراض و مبارزه مردم ایران علیه جمهوری اسلامی از یکسو و بحران و جنگی که رژیم در خاورمیانه و با اسرائیل به پانموده از سوی دیگر، گرمایش را به اندازهای بالا برده که خامنهای را در خود میسوزاند.
جلال ایجادی
جامعه شناس، دانشگاه فرانسه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جلال ایجادی در کتابهای گوناگون در باره اسلام و قرآن و تروریسم اسلامی و نیز جنبشهای اجتماعی در جهان و انقلابهای ایران نوشته است. آخرین کتاب او «انقلاب برای گسست، جامعه شناسی انقلاب زن زندگی آزادی»، ۳۳۰صفحه انتشارات فروغ. این نویسنده تا کنون کتاب «نواندیشان دینی، روشنگری یا تاریک اندیشی»، ۳۱۰ صفحه، نشر مهری، کتاب «جامعه شناسی آسیبها و دگرگونیهای جامعه ایران»، ۴۰۰ صفحه، انتشارات نشرمهری، کتاب «بررسی تاریخی، هرمنوتیک و جامعه شناسی قرآن»، ۳۸۰ صفحه، و کتاب «اندیشه ورزیها در باره جامعه شناسی، فلسفه، زیستبومگرایی، اقتصاد، فرهنگ، دین، سیاست»، ۷۲۰ صفحه، چاپ نشر مهری، منتشر شده است. جلال ایجادی هر هفته پنج برنامه تلویزیونی در زمینه انقلاب، لائیسیته، دمکراسی، فلسفه، جامعه شناسی و نقد قرآن و اسلام، تهیه و پخش میکند. این برنامهها را در یوتوب میتوانید مشاهده کنید. ایجادی آخرین اثر خود را بنام «بحران بزرگ زیستبوم جهان و ایران» در ۴۸۰ برگ، انتشارات فروغ، منتشر نمود. بزودی کتاب تازهای به نام «گیتی مداری و لائیسیته، قدرت سیاسی در ایران» از جلال ایجادی توسط انتشارات فروغ منتشر میشود.
از: گویا