سایت ملیون ایران

به مناسبت روز جهانی کودک: تضییع حقوق کودکان در جوامع اقلیت ایران

ایران امروز

هم‌زمان با روز جهانی کودک، کمپین حقوق بشر ایران بر این نکته تاکید دارد که کودکان جوامع اقلیت‌های قومی و مذهبی در ایران به‌طور گسترده و آشکار با نقض شدید و نظام‌مند حقوقشان در تمامی جنبه‌های زندگی فردی و جمعی مواجه‌اند، در حالی که بسیاری از این موارد از سوی جامعه بین‌المللی نادیده گرفته می‌شود. این کودکان که با بدترین اشکال فقر و تبعیض روزانه دست‌وپنجه نرم می‌کنند، آسیب‌پذیرترین بخش جامعه‌‌اند و از کم‌ترین حمایت‌ها برخوردارند.

کنشگران حقوق بشر سال‌هاست که وضعیت حقوق کودکان در جمهوری اسلامی ایران را بحرانی توصیف کرده‌اند. پدیده‌هایی مانند «کودک‌همسری»، «کودکان کار»، و «کودک‌سرباز» از جمله چالش‌های شناخته‌شده در این حوزه‌ها است.

با این حال، کودکان جوامع اقلیت نه‌تنها این معضلات را به شکلی حادتر تجربه می‌کنند، بلکه با پیامدهای ناشی از خشونت و سرکوب‌های نظام‌مند حاکمیت جمهوری اسلامی که دهه‌ها بر این جوامع اعمال می‌شود نیز روبه‌روند و به‌نوعی قربانی ستم‌های تقاطعی و چندلایه می‌شوند.

هادی قائمی، مدیر اجرایی کمپین حقوق بشر ایران، با طرح این پرسش که «چه کسی برای کودکان جوامع اقلیت ایران که قربانیان خاموش جنایات و فجایع بسیاری هستند، سخن خواهد گفت؟» تاکید کرد: «شعار امسال روز جهانی کودک، ‘ هر کودک، هر حق’ است، اما در جمهوری اسلامی، هیچ حقی برای کودکان اقلیت وجود ندارد. خشونت و تبعیضی که این جوامع تحت ستم تجربه می‌کنند، تاثیرات فاجعه‌باری بر کودکان آن‌ها دارد.»

کمپین حقوق بشر ایران از سازمان ملل متحد و تمامی کشورهای دموکراتیک و متعهد به حقوق بشر می‌خواهد به مسئله نقض نظام‌مند و ساختاری حقوق کودکان در ایران، به‌ویژه کودکان جوامع اقلیت قومی و مذهبی، توجه ویژه داشته باشند. این کمپین تأکید می‌کند که جامعه جهانی نباید در برابر موارد متعدد نقض جدی حقوق کودکان در ایران سکوت کند و باید این موارد را به‌صورت مستقیم و قاطعانه با مقام‌های جمهوری اسلامی ایران در میان بگذارند.

زیست روزمره کودکان زیر سایه فقر و خشونت

یکی از فعالان حوزه کودکان در سیستان و بلوچستان، در گفت‌وگو با کمپین حقوق بشر ایران، مهم‌ترین معضلات و بحران‌های کودکان در مناطق محروم این استان را چنین توصیف کرد:

«اگر بخواهم در یک کلمه خلاصه کنم، باید بگویم “فقر”. اما لازم است بدانیم که این فقر دقیقا به چه معناست. متاسفانه، نگاه رایج به فقر صرفا به عنوان یک مشکل اقتصادی، اغلب مسئله را به خطا می‌برد و منجر به ایجاد رویکردی خیریه‌محور در قبال تبعیض علیه کودکان در مناطق محروم، از جمله در سیستان و بلوچستان، می‌شود. از سوی دیگر، اینکه بخواهیم فقر اقتصادی را با مفهوم فقر فرهنگی جایگزین کنیم نیز برای توضیح کامل مسئله تبعیض کافی نیست.

به‌عنوان مثال، می‌توان در مناطقی که مدرسه ندارند، مدرسه‌سازی کرد، اما این کافی نیست. چطور می‌توان کمبود شدید معلمان را جبران کرد؟ یکی از چالش‌های اصلی برای دختران دانش‌آموز در بسیاری از شهرهای سیستان و بلوچستان، ازدواج اجباری است.

وقتی فضای آموزشی مناسبی برای این دختران وجود ندارد و هیچ جایگزینی نیز فراهم نیست که آنها بتوانند از طریق آن آینده‌ای برای خود بسازند، چگونه می‌توان خانواده‌ها را قانع کرد که از ازدواج اجباری دخترانشان جلوگیری کنند؟ در سال‌های اخیر، شاهد موارد متعددی از خودکشی دختران نوجوان در شهرهای این استان بوده‌ایم.»

این فعال مدنی محلی، در پاسخ به پرسشی درباره تأثیر رویکردهای تبعیض‌آمیز مقام‌های دولتی-حکومتی نسبت به اقلیت‌ها بر زندگی کودکان در سیستان و بلوچستان گفت:

«ببینید، بسیاری از کودکان سیستان و بلوچستان اساسا فرصت تجربه کودکی را ندارند. برای بسیاری از آنها که به نحوی درگیر مسئله سوخت‌بری هستند و اغلب در این کار به پدران یا برادران بزرگ‌ترشان کمک می‌کنند، هیجان‌انگیزترین لحظات زندگی‌شان زمانی است که ماشین‌های سوخت‌بر با سرعت زیاد حرکت می‌کنند. از طرف دیگر، بسیاری از کودکانی که سرپرست خانواده‌شان به دلایلی مانند سوخت‌بری کشته شده یا به‌دلیل جرایم مرتبط با مواد مخدر به حبس‌های طولانی‌مدت یا حتی اعدام محکوم شده‌اند، با واقعیت‌های تلخ زندگی روبه‌رو می‌شوند.

به نظر من، کودکان در بسیاری از مناطق سیستان و بلوچستان بسیار زودتر از همسالان خود و به شکلی ملموس‌تر با مفاهیمی مثل اعدام آشنا می‌شوند. شاید هیچ‌جای دیگری در کشور چنین مفاهیم تلخ و غیرانسانی، مانند کشته شدن در جاده‌ها یا اعدام، تا این اندازه به زندگی روزمره کودکان نزدیک نباشد.»

موارد زیر از جمله چالش‌های اصلی و تأثیرات ویرانگر بر زندگی کودکان در جوامع اقلیت به شمار می‌آید:

خشونت کشنده حکومتی علیه کودکان معترض:
* در جریان «جمعه خونین» زاهدان، دست‌کم ۱۹ کودک بلوچ در میان بیش از ۱۰۰ نفری بودند که به دست عوامل انتظامی و سپاه پاسداران و سایر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی کشته شدند.
* همچنین در طی خیزش «زن، زندگی، آزادی»، دست‌کم ۱۶ کودک کرد جان خود را از دست دادند.
* گزارش عفو بین‌الملل نشان می‌دهد بیش از ۶۰٪ از کودکان کشته‌شده در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» از اقلیت‌های بلوچ و کرد بوده‌اند، که این آمار نشان‌دهنده ابعاد گسترده تبعیض و سرکوب علیه این جوامع است.

اعدام نوجوانان:
* ایران یکی از معدود کشورهایی است که هنوز نوجوانان را پای چوبه دار می‌برد و اعدام می‌کند. اغلب این نوجوانان از اقلیت‌های قومی و، مذهبی هستند. به عنوان مثال مهدی برهویی، نوجوان ۱۷ ساله بلوچ که مهرماه ۱۴۰۳ اعدام شد.

از دست دادن والدین به دلیل خشونت و سرکوب حکومتی:
* بسیاری از کودکان اقلیت‌ها والدین خود را به دلیل استفاده ناعادلانه از مجازات اعدام یا خشونت حکومتی علیه معترضان از دست می‌دهند.
* کودکان بهایی در ایران به دلیل زندانی شدن والدینشان، تنها به دلیل باورهای دینی‌شان، متحمل آسیب‌های فراوانی می‌شوند. این کودکان نه تنها از محبت و حمایت والدین محروم می‌شوند، بلکه تحت فشارهای روانی و اجتماعی قرار می‌گیرند و در برخی موارد از امکانات آموزشی و اجتماعی هم محروم می‌شوند.

ازدواج کودکان:
* ازدواج کودکان در ایران قانونی است (برای دختران از ۱۳ سالگی یا حتی کمتر با رضایت قاضی و والدین). تنها در یک بازه زمانی ۹ ماه (ابتدای سال ۱۴۰۱ تا پایان پاییز همان سال) بیش از ۲۰ هزار ازدواج دختران زیر ۱۵ سال و ۱,۰۸۵ زایمان در این سن ثبت شده است.

خشونت خانگی و حمایت ناکافی قانونی:
* کودکان در ایران، به ویژه در مناطق اقلیت‌نشین، از حمایت قانونی کافی در برابر سوءاستفاده‌های جسمی و جنسی برخوردار نیستند. این مناطق که اغلب با محدودیت‌های شدید اقتصادی و اجتماعی مواجه‌اند، دسترسی به خدمات حمایتی مانند مشاوره، خانه‌های امن و مراقبت‌های پزشکی را به‌طور چشمگیری محدودتر است.

مدارس ناکافی:
* مناطق اقلیت‌نشین در ایران با کمبود شدید مدارس ابتدایی و متوسطه مواجه هستند. به دلیل نبود مدارس در نزدیکی محل زندگی، بسیاری از دانش‌آموزان از دسترسی به آموزش محروم می‌شوند و اغلب مجبور به ترک تحصیل می‌شوند.

کار کودکان:
کودکان اقلیت‌ها سهم زیادی از نیروی کار کودکان در ایران را تشکیل می‌دهند، که ناشی از فقر عمیق در این مناطق است. طبق آمارها، ۸٪ از کودکان ایران کارگر هستند و از این میان، ۱۰٪ آنها به مدرسه نمی‌روند. این وضعیت نشان‌دهنده مشکلات جدی در دسترسی به آموزش و شرایط زندگی کودکان در مناطق اقلیت‌نشین است.

فقر شدید:
* کودکان اقلیت‌ها در استان‌های بسیار محروم زندگی می‌کنند که از خدمات ضروری مانند آموزش و بهداشت بی‌بهره‌اند.

کودکان خیابانی:
* تعداد زیادی از کودکان جوامع اقلیت‌ها در ایران به عنوان «کودکان خیابانی» شناخته می‌شوند. این وضعیت آن‌ها را در معرض خطرات جدی مانند مواجهه با گروه‌های تبهکار و قاچاق مواد مخدر و بهره‌کشی جنسی قرار می‌دهد. این کودکان، که غالبا به دلیل فقر شدید و مشکلات اجتماعی مجبور به زندگی در خیابان‌ها می‌شوند، از حمایت‌های قانونی و اجتماعی لازم بی‌بهره‌اند.

رفتار جمهوری اسلامی ایران با کودکان اقلیت‌های قومی و مذهبی به‌طور جدی ناقض قوانین داخلی و بین‌المللی است. این رفتار، نقض آشکار چندین ماده از قانون اساسی ایران و همچنین تعهدات این کشور تحت میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (ICESCR) است. به‌ویژه در میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که تأکید دارد:«تدابیر ویژه‌ای برای حمایت و کمک به کودکان و جوانان، بدون هیچ‌گونه تبعیض به دلایل مربوط به تبار یا شرایط دیگر، اتخاذ شود. کودکان و جوانان باید از استثمار اقتصادی و اجتماعی محافظت شوند.»

علاوه بر این، ایران تعهدات خود تحت اصول بنیادین سازمان بین‌المللی کار (ILO) که کار کودکان را به‌طور جدی ممنوع می‌کند، نقض می‌کند.

استفاده از خشونت علیه اعتراض‌های مسالمت‌آمیز، به‌ویژه در مناطق اقلیت‌نشین، و همچنین خشونت علیه کولبران، نقض صریح اصول اولیه سازمان ملل متحد در مورد استفاده از زور و سلاح گرم توسط ماموران دولتی است. این اصول آشکارا تاکید می‌کنند که «استفاده عمدی و مرگبار از سلاح گرم، تنها زمانی مجاز است که به‌طور مطلق اجتناب‌ناپذیر باشد و برای حفاظت از جان انسان ضرورت داشته باشد.»

جمهوری اسلامی ایران چندین ماده از مفاد پیمان‌نامه حقوق کودک (CRC) را که امضا هم کرده است نقض کرده است. از جمله این نقض‌ها، اجرای حکم اعدام برای افراد زیر سن قانونی است که به‌طور کامل در کنوانسیون حقوق کودک  ممنوع شده است. حکومت ایران علنا اعلام کرده است که هیچ بندی را که «با قوانین اسلامی یا قوانین داخلی مغایرت داشته باشد» اجرا نخواهد کرد.

جمهوری اسلامی ایران همچنین پروتکل اختیاری مربوط به فروش کودکان، بهره‌کشی جنسی از کودکان و هرزه‌نگاری کودکان (۲۰۰۷) را تصویب کرده، اما اجرای مفاد این پروتکل، به‌شدت ناقص و ناکافی بوده است.

سعید دهقان، وکیل حقوق بشری و عضو کانون بین‌المللی وکلا با اشاره به مساله نقض حقوق کودکان در ایران به کمپین حقوق بشر ایران گفت: «در برابر نقض نظام‌مند حقوق کودکان در جمهوری اسلامی ایران و تخلفات پرشمار از پیمان‌نامه حقوق کودک (با وجود امضای آن)، ما به‌عنوان جامعه مدنی ایران باید در راستای اقدامات عملی که تضمین‌کننده پاسخ‌گویی قانونی از طریق سازوکارهای بین‌المللی، به‌ویژه در چارچوب سازمان ملل متحد، باشد، تلاش کنیم.»

هادی قائمی، مدیر اجرایی کمپین حقوق بشر ایران، نیز افزود: «وقتی از کودکان جوامع اقلیت در ایران صحبت می‌کنیم، تنها از اعداد و ارقام سخن نمی‌گوییم؛ آن‌ها انسان‌هایی هستند که خشونت، فقر و تبعیض‌های نظام‌مند و ساختاری حاکم، زندگی‌شان را نابود کرده است. جامعه بین‌المللی باید مطمئن شود که کودکان در جوامع اقلیت ایران قربانیان فراموش‌شده نیستند.»

خروج از نسخه موبایل