چرا سرکوب زن در سیستم توتالیتری همچون جمهوری اسلامی بیشتر و سخت از جنسیت های دیگر است؟
چرا زن نمیتواند اسارت را بپذیرد؟
در تاریخ خاورمیانه به دلیل وجود تنش دائمی در راستای منافع عده ای میتوان جغرافیاها را به قبل و بعد از درگیری ها چهارچوب بندی کرد.
در این راستا جامعه ای که به اجبار و دستور حاکم یا اماده میشود که در جنگ اینده شرکت کند یا تاثیرات جنگ پیشین را از سر میگذراند هیچ هنگام نمیتواند به آرامشی که لایق بشریت است دست یابد .
از این رو ایدئولوژی های متولد شده در این جغرافیا به کمک عرف های غیر انسانی میشتابند تا قوانینی هر چه محکم تر در راستای محدود کردن هر چه بیشتر جامعه از سرباز زنی در فرمانبرداری وضع و اجرا کنند
جغرافیای کنونی موسوم به ایران و کوردستان نیز از این قاعده مستثنا نبوده_
هر قشر برای فرمانبرداری زیر دست خود سعی در ایجاد تفکرات و چهارجوب هایی دارد
از این رو با بخش بندی انسان ها و ایجاد تفاوت بین آنها به شکل طبقات، اتنیک ها، ادیان، جنس و پر رنگ کردن تفاوت های جنسی سعی در فرمان برداری هر چه بیشتر عده ای از اقلیتی کرده اند
متاسفانه با وجود پیشرفت های فکری قرن حاضر باز به صورت چشمگیری میتوان وجود آن تفکرات ظالمانه گذشته را در جامعه روئیت کرد
این تفکارت را میتوان به دو شکل تقسیم بندی کرد
۱_افکار و عرف و فرهنگ متحجر اجتماعی
۲_ قوانین حکومتی
عرف یا فرهنگ غلط اجتماعی با استفاده از تفکرات گذشته سینه به سینه از نسل گذشته به نسل بعد منتقل شده و متاسفانه اگر این تفکرات غلط به سود حکومت وقت باشند، حکومت نیز به تقویت ان کمک خواهد کرد .
یکی از این تفکرات که میتوان یکی از بزرگترین و قدیمی ترین افکار دسته بندی انسان و تلاش برای فرمان برداری دانست جنس است.
بدین صورت که جنس متفاوت انسان را دیده و جنسیت مورد نیاز خود را تعریف کرده و تمایل دارن آنها به همان دستورات که به سود قانون گذاران است عمل نمایند
از این رو زن و مرد (جنس سوم و چندم) بوجود میایند
و زن مکلف میشود خواسته های مرد را در خانواده و جامعه بدون قید و شرط بیان کند. زن در جامعه ایرانی همیشه مورد تبعیض قرار گرفته است هم از طرف خانواده و هم از طرف حکومت که تا حدودی میشود به آنها اشاره کرد
۱_پوشش اجباری(حجاب) ۲_ ازدواج اجباری ۳_کودک همسری ۴_ قتل های ناموسی۵_اسید پاشی۶_ محدودیت های سیاسی و اجتماعی(حق حضانت فرزند) ۷_خشونت علیه زنان و……
چه عواملی باعث این تبعیضات شده است؟۱_تفسیر سنتی از دین ۲_ساختار اجتماعی وفرهنگی پدر سالارانه ۳_نقش زن فقط برای فرزند آوری(خانه داری و فرزند پروری)
عرف زن ستیزی در بند بند خاورمیانه تنیده شده واین عرف و فرهنگ غلط با توجه به قوانین حکومتی پیشین و حال تقویت گشته
تا جایی که یک زن در چندین نقطه مورد ستم قرار میگیرد
مثلا یک دختر در یک خانواده فقیر اگر توان خانواده در مخارج تحصیل فرزندان کفایت نکند اولین شخص دختر خانواده از تحصیل باز میماند
دختر خانواده همیشه به عنوان مهمان و سربار خانواده محسوب شده که موفقیت آن پیدا کردن یک شخص برای به عهده گرفتن مسئولیت وی بوده
یا یک زن نمیتوانسته مسئولیت سرپرستی چندین نفر را داشته باشد
و هزاران فعل سرکوب دیگر…
با توجه به نمونه های ذکر شده میتوان فهمید بیشترین تبعیض حتی در مجموع تبعیض های مختلف به زن ابلاغ شده است.
مثلا یک زن با دین متفاوت از حاکمیت و اتنیک پایین دست حاکمیت
ورای تبعیض ملی و دینی و جنسی حکومت در خانواده نیز مورد ستم قرار میگیرد
زن امروز برای مقابله با چنین فضایی سالهاست تلاش برای آماده سازی میکند
زن مبارز باید از قید و بند های عرف و فرهنگ غلط و قوانین ظالمانه رها شده و مقابله کند و همزمان با خانواده و حاکمیت بجنگد.
در یک کلام زن باید با همه موجودیت این جامعه ستیز کند و خود را برای اثبات حقانیت به چالش بکشد.
از این رو زن مبارز و سرکش در جامعه متحجر با قوانین و ایدئولوژی غیر انسانی بیشترین دشمنی را دارد و دشمن او هم بیشترین و ظالمانه ترین احکام را برای وی درنظر میگیرد که بتواند جامعه سرکش آینده را با این احکام ترسانده و جامعه را کنترل کند.
اما زن میداند برای اینکه این ستم روا شده بر او به نسل های دیگرش منتقل نشود باید ایستاد و انقلابی را منجر شد
زنان در طول تاریخ همواره نقش محوری در تحولات اجتماعی و سیاسی داشته اند ، از مبارزات برای حق رأی گرفتن تا جنبش های حقوق زنان ، حضور زنان در هرصه های مدنی و سیاسی همواره پررنگ بوده است و این حضور همواره با چالش هاو موانعی بسیار همراه بوده است.
زن فعال مدنی و سیاسی، زنی است که به صورت آگاهانه و داوطلبانه برای ایجاد تغییرات مثبت در جامعه، خانواده و بهبود وضعیت زنان و سایر اقشار جامعه تلاش میکند. این تلاش میتواند در اشکال مختلف از جمله شرکت در تظاهرات، سازماندهی کمپین ها،ایجاد گروههای مدنی، نوشتن مقالات و سخنرانیها و فعالیتها در سازمانهای غیر دولتی صورت گیرد .
زن، زندگی، آزادی را میتوان این انقلاب دانست که سال ۹۱ شروع گشته و امید است هر چه سریع تر به نتیجه قابل قبول منجر شود.
مریم عادلخانی