سراجالدین حقانی، وزیر داخله حکومت طالبان
ضیا شهریار
یکشنبه این هفته مراسم فراغت طلاب مذهبی در مدرسهای در غرب کابل شاهد صحنه تقابل دو وزیر کلیدی کابینه حکومت طالبان بود که ریشه در اختلافات عمیقتر درونجناحی دارد.
سراجالدین حقانی، وزیر داخله حکومت طالبان معروف به «رهبر شبکه حقانی» در این نشست بلافاصله پس از صحبتهای ندا محمد ندیم، وزیر تحصیلات عالی حکومت طالبان، که از افراد نزدیک به هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان است، به صورت غیرمستقیم از «تنگنظری و ضعف» در رهبری طالبان انتقاد کرد.
بیبیسی دریافته است که آقای حقانی چند روز بعد از بازگشت از یک «نشست ناموفق» با هبتالله در قندهار در این مراسم شرکت و سخنرانی کرد.
ندا محمد ندیم در صحبتهایش پیش از سخنرانی آقای حقانی، با حرفهای رکیک به منتقدان طالبان تاخت و آنها را «دشمنان خدا، دشمنان نظام اسلامی، غلامان کفار، مرتد و کافر» خواند و به گفته او این «ملاها و علمای کرام است که میتواند با این افراد مقابله کند.»
سراجالدین حقانی در حالیکه وزیر تحصیلات عالی طالبان هنوز در این نشست حضورداشت، در صحبتهایش گفت: «برای ما مناسب نیست که در برابر مردم از کلمات تند استفاده کنیم، آنان را فاسد بخوانیم و طردشان کنیم. بلکه برعکس، به عنوان یک نظام اسلامی مسئولیت داریم که مفسدان را به مسیر اصلاح دعوت کنیم. اما اگر خدای نکرده مردم به سوی فساد و کفر نزدیک شوند، دلیل اصلی آن تنگنظری و ضعف ما خواهد بود».
ندا محمد ندیم، متولد قندهار، دستاندرکار تطبیق فرمانهای رهبر طالبان برای ممنوعیت آموزش زنان است و از نمایندگان هبتالله آخوندزاده در کابل به پنداشته میشود، هرچند او از چهرههای با نفوذ و سنگین وزن طالبان به شمار نمیرود و هچنین نقش نظامی مهمی در میان طالبان در گذشته نداشته است.
سراجالدین حقانی از زمان پردهبرداری از چهره خود در محضر عمومی برای نخستین بار در ماه مارس ۲۰۲۲، به یکی از رهبران طالبان تبدیل شده است که بیشترین سخنرانیهای عمومی را انجام داده است. علاوه بر این، اظهارات او به طور فزاینده و تدریجی لحن انتقادی پیدا کرده است، که در بسیاری موارد هدف آن رهبر طالبان و افرادی موسوم به «حلقه قندهار» قلمداد میشود.
در سخنرانی روز یکشنبه او نیز که واکنشهای زیادی در رسانهها بدنبال داشت، آقای حقانی هشدار داد که وضعیت به مرحلهای رسیده است که نظام طالبان به سوالهای مردم جواب ندارد و برخی همقطاران خود را به «انحصار و بدنام کردن دین اسلام» متهم کرد.
او گفت: «این تصور اشتباه را نباید داشته باشیم که اگر حاکم هستیم، مردم حتما هر حرف ما را بپذیرند وگرنه زمین به آسمان میخورد. در نمایندگی از دین نباید برخورد انحصاری داشته باشیم و فقط خود را نماینده آن بدانیم. مردم افغانستان چندین دهه قربانی دادهاند تا دین اسلام را حفاظت کنند.»
شکافها بر سر ممنوعیت آموزش زنان و تمرکز قدرت
در روزهای اخیر و در پی ممنوعیت آموزش زنان در نهادهای پزشکی، نشست کابینه حکومت طالبان به صورت ویژه در قندهار با حضور هبتالله آخوندزاده برگزار شد و گفته میشود که همین محدودیت تازه یکی از مسایل جنجالی مورد بحث در این نشست بوده است.
منابع به بیبیسی گفتند که گفتگویی هم میان هبتالله اخوندزاده و سراجالدین حقانی که دو روز را در قندهار گذراند، در همین مورد انجام شده که «قناعت دو طرف» فراهم نشده است.
منابع متعدد میگویند که شماری از اعضای ارشد طالبان موسوم به «رهبران کابلنشین» در دیدارهای خود با رهبر طالبان به صورت مستقیم نمیتوانند انتقادات خود را مطرح کنند، زیرا پیوسته با «استدلالهای مذهبی» هبتالله آخوندزاده مواجه میشوند و به همین دلیل در بازگشت به کابل بیشتر در سخنرانیهای عمومی و به صورت تلویحی نارضایتیها و انتقادات خود را ابراز میکنند.
برخی منابع دیگر میگویند که «بیاعتمادی» میان افراد نزدیک به آقای حقانی و افراد منصوب شده از سوی رهبر طالبان حتی در کابل مشهود است.
رهبر طالبان صلاحیتهای گسترده را در بسیاری از بخشها بدست خود گرفته است، روند تعیین مقامات ارشد در سراسر افغانستان را در اختیار گرفته است و اقدامات جدی برای تحت سلطه در آوردن نیروهای امنیتی انجام داده است. از جمله یک ماه پیش در فرمانی صلاحیت وزرای داخله، دفاع و نهاد استخبارات طالبان را در توزیع و استفاده از تجهیزات نظامی سلب کرد.
چندین منبع نزدیک به طالبان که با بیبیسی صحبت کردهاند اما نمیخواهند نامی از آنها گرفته شود، گفتهاند همچنین «اختلاف نظرها» میان شماری از چهرههای کلیدی کابلنشین طالبان و رهبر طالبان در قندهار بر سر موضوع ممنوعیت آموزش زنان، ممنوعیت نشر تصاویر «ذیروح» (جاندار) در تلویزیونها و نهادهای حکومت طالبان و تمرکز فزاینده قدرت از سوی هبتالله آخوندزاده افزایش یافته است.
به گفته این منابع در کنار آقای حقانی، محمد یعقوب مجاهد، وزیر دفاع، امیرخان متقی، وزیر خارجه، عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیر و عباس استانکزی، معاون وزیر خارجه حکومت طالبان «نگران» هستند که «رفتار به شدت تندروانه» رهبر طالبان به «تضعیف و حتی فروپاشی نظام» طالبان در افغانستان منجر شود.
اما آنها و دیگر اعضای ارشد ناراضی طالبان که به گفته ناظران «کم نیستند»، از انتقاد مستقیم و صریح از رهبر طالبان هراس دارند و «نمیخواهند به عدم اطاعت از امیر» خود متهم شوند که میتواند پیامدهای «خطرناکی» برایشان بدنبال داشته باشد.
این پیامدها میتواند شامل منزوی ساختن آنها، احضارشان به قندهار، برکناری و حتی متهم شدن به «بغاوت» (دشمنی با نظام) باشد.
«تنها منتقد علنی امیر طالبان در میان رهبران ارشد»
آنتونی جستوزی، تحلیلگر مسایل طالبان میگوید انتقادهای سراجالدین حقانی از «امیر طالبان» تازه نیست، «اما آنچه در سال ۲۰۲۴ تغییر کرده این است که بیشتر منتقدان دیگر امیر از انتقاد علنی خودداری کردهاند.»
به گفته آقای جستوزی «اوج انتقادهای اعضای ارشد طالبان از هبتالله آخوندزاده در اوایل سال ۲۰۲۳ بود، زمانی که رهبران عملگراتر با دیگر شخصیتهای ناراضی طالبان متحد شدند تا تلاش کنند او را از مقامش برکنار کنند. امیر که در آن زمان به شدت منزوی بود، از این تلاش مطلع شد و اقدام کرد. او با جذب برخی از بازیگران کلیدی، مانند فرماندهان نظامی هلمندی، و همچنین جلوگیری از کسب اکثریت توسط توطئهگران در شورای رهبری طالبان، این اقدام را ناکام گذاشت. امیر به همکاران خود هشدار داد از انتقاد علنی از اقدامات او خودداری کنند. بیشتر آنها، مانند ملا یعقوب، از این هشدار پیروی کرده و از آن زمان از بحثهای علنی در این زمینه اجتناب کردهاند.»
به گفته آقای جستوزی «اما استثنای اصلی سراجالدین حقانی است که هر چند هفته یکبار، بیشتر بهطور ضمنی، امیر را مورد انتقاد قرار میدهد. سراجالدین که پیشینه ایدئولوژیکی او به اخوانالمسلمین نزدیکتر از طالبان است، استدلال میکند که باید کارشناسانی که در سطح دانشگاهی آموزش دیدهاند، در راس دولت منصوب شوند.»
آقای جستوزی میگوید:«چندین مورد دیگر اختلاف میان سراجالدین با امیر وجود دارد که او از علنی کردن آنها خودداری میکند، زیرا این موارد جنجالبرانگیز هستند. از جمله مخالفت او با کمپین همهجانبه علیه گروه دولت اسلامی خراسان، تمایل او به بهبود روابط با پاکستان و حمایت او از آزادی بیشتر حرکت و عمل برای گروههای جهادی مختلف مرتبط با القاعده».
آیا حقانی به کشورهای غربی گرایش دارد؟
اگرچه سراجالدین حقانی درباره تمایلش به روابط نزدیکتر با قدرتهای غربی چندان آشکار صحبت نکرده، اما از طریق ملاقاتهای مکرر با مقامات غربی تمایلات خود را نشان داده است.
او همچنین از حمایتهای در کشورهای حوزه خلیج فارس بهویژه در امارات متحده عربی برخودار است.
آقای جستوزی میگوید: «حلقه امیر باور دارد که او با دیپلماتها و مأموران اطلاعاتی آمریکایی ارتباط برقرار میکند یا ملاقاتهایی دارد. منابع طالبان، چه کسانی که با امیر همسو هستند و چه منتقدان غیرعلنی هبتالله مانند ملا برادر، میگویند که سراجالدین با تمایل امیر به حفظ روابط خوب با ایران نیز مخالف است. با این حال، سراجالدین به نظر نمیرسد که با تقویت روابط با چین مخالفتی داشته باشد، سیاستی که به نظر میرسد در میان طالبان مورد توافق است.»
با این حال آقای حقانی همچنان تحت تعقیب افبیآی قرار دارد و پاداشی ۱۰ میلیون دلاری پلیس فدرال آمریکا (افبیآی) برای دستگیری او همچنان پابرجاست.
با این وجود روزنامه نیویورکتایمز اخیرا در مقالهای در مورد سراجالدین حقانی این سوال را مطرح کرد که «آیا تحتتعقیبترین رهبر شورشی افغانستان اکنون به بهترین امید برای تغییر تبدیل شده است؟»
در سه سال اخیر این اولین بار بود که سراجالدین حقانی به یک روزنامهنگار آمریکایی اجازه داد تا با او وقت بگذراند و برعلاوه اینکه تصویرفعالیتهای روزمره او را انعکاس دهد، در مصاحبه مفصلی تجارب از چهار دهه زندگی خود را نیز در میان گذاشت.
نکته قابل توجه دیگر این بود که با وجود مطرح شدن نکات زیادی در مورد تنش فزاینده میان رهبر طالبان و آقای حقانی در این مقاله، هیچ واکنشی در تکذیب آن از سوی او یا طرفدارانش نشان داده نشد.
پایگاه حقانی و چالشهای نفوذ و مشروعیت
پایگاه اصلی سراجالدین حقانی ولایتهای جنوبشرقی خوست، پکتیا، پکتیکا و حتی لوگر در جنوب کابل است که بیشتر محل سکونت پشتونهای غلزایی و کرلانی، دو شاخه از سه شاخه بزرگ پشتونها، به شمار میرود.
به همین دلیل است که برخی تحلیلگران غربی او را نماینده غلزاییها در مقابل پشتونهای درانی در «رقابت تاریخی» این دو شاخه بزرگ پشتون بر سر «قدرت و حاکمیت» افغانستان میدانند. هرچند آقای حقانی به قبیله زدران از شاخه بزرگ کرلانی متعلق است.
هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان از قبیله نورزایی شاخه درانی پشتونهاست که پایگاه آنها ولایتهای جنوبی و غربی افغانستان از جمله قندهار، هلمند و فراه به شمار میرود.
اما برخی دیگر این نوع تحلیل از رقابت میان هبتالله آخوندزاده و سراجالدین حقانی را «غیرواقعبینانه و مبتنی بر ادبیات تاریخی استعماری» میخوانند.
نکته دیگر این است که آقای حقانی از مشروعیت مذهبی رهبری برخوردار نیست که در میان طالبان اهمیت ویژه دارد و به چالش کشاندن جایگاه مذهبی طالبان برای او کار آسانی نیست.
هرچند جلالالدین حقانی، پدر آقای حقانی، از جایگاه مذهبی در میان حامیان خودش برخوردار بود.
آنتونی جستوزی میگوید: «در حالی که واضح است امیر (رهبر طالبان) در جنوب افغانستان نفوذ دارد، میزان حمایت سراجالدین دشوار است که تخمین زده شود. حتی در ولایتهای جنوب شرقی پایگاههای او پنداشته میشود، بسیاری هستند که با دیدگاههای او در انظار عمومی موافقند، اما به او به صورت شخصی اعتماد ندارند. گذشته او، زمانی که کارزار ترور طالبان در کابل را سازماندهی میکرد، همچنان سنگینی میکند. به نظر میرسد اکثریت طالبان با سیاستهای امیر در مورد زنان مخالفند، اما این بهطور خودکار به این معنی نیست که آنها حاضرند از سراجالدین پیروی کنند، حتی اگر او به سختی به شدت تلاش دارد پایگاه حمایتی خود را گسترش دهد. اخیراً، او نقش حامی گلبدین حکمتیار را بر عهده گرفته است، پس طالبان او را از خانهای که در وزارت دفاع اشغال کرده بود، اخراج کردند، با علم به اینکه بسیاری از اعضای حزب اسلامی حکمتیار ستون فقرات طالبان در شرق افغانستان و اطراف کابل را تشکیل میدهند.»
سراجالدین حقانی که در دو دهه گذشته در عقب خونبارترین حملات به ویژه در کابل پنداشته میشد، حالا از نظر برخی تحلیلگران غربی به «امیدی» برای شکستن بنبست وضعیت در افغانستان تبدیل شده است.
در هر صورت سراجالدین حقانی، با اتخاذ مواضع انتقادی و تمایل به رویکردهای عملگرایانهتر، تلاش دارد خود را به عنوان چهرهای متفاوت در میان رهبران طالبان معرفی کند. اما او با چالشهای بزرگ از جمله بیاعتمادی درونگروهی مواجه است، که مانعی بزرگ برای گسترش نفوذش در میان طالبان محسوب میشود.
با وجود این چالشها، سراجالدین حقانی توانسته است به عنوان یکی از معدود منتقدان علنی رهبری طالبان، نقشی محوری در بحثهای داخلی این گروه ایفا کند. تلاشهای او برای ایجاد تغییرات، هرچند مورد استقبال برخی از رهبران ناراضی است، اما همچنان با مقاومت شدید هبتالله آخوندزاده و حامیان او مواجه است. آینده طالبان و مسیر تحولات در افغانستان تا حد زیادی به توانایی آنها در مدیریت این اختلافات و تطبیق با نیازهای اجتماعی و بینالمللی بستگی دارد.
از: بی بی سی