سایت ملیون ایران

کف‌زدن یهودستیزان

naser fakouhi

بمباران‌های غزه هرروز ادامه دارد و شرایطی باورنکردنی و دردناک را برای تمام وجدان‌های بیدار بشری به وجود آورده: اینکه یک رژیم آپارتایدی، نژادپرست، قوم‌گرا، باستان‌گرا و متعصب مدعی مذهب به‌نام یکی از ادیان ابراهیمی و مورد احترام ادیان دیگر و به «نمایندگی» یک فرهنگ ارزشمند تاریخی، یعنی فرهنگ یهود با دستاوردهای بی‌شمار و عظیمش برای انسانیت، با اتکا بر خاطره یک نسل‌کشی در نیمه ‌قرن بیستم، به خود حق برخورداری از یک «استثنای تاریخی» را بدهد، هرروز کمتر مورد پذیرش افکار عمومی در جهان است. اسراییل با استفاده ابزاری از «هولوکاست» در سرزمین‌های مسیحی و به دست مسیحیان در شرایط جنگی ۶۰سال پیش، امروز به خود اجازه می‌دهد تا از «مکانی امن» برای یهودیان سخن بگوید و دست به بی‌رحمانه‌ترین جنایات که دست‌کمی از جنایت‌های فاشیستی ندارند، علیه مردمی در سرزمین‌های اسلامی بزند که هرگز کوچک‌ترین نقشی در آن نسل‌کشی‌ها نداشته‌اند؛ مردمی بی‌دفاع و بی‌هیچ ابزار و یاوری برای دفاع از آنها.

بهانه‌های جنگی رژیم صهیونیستی تل‌آویو در این رودررویی نابرابر، آنقدر بچگانه و بی‌پایه هستند که حتی خود مردم اسراییل و طرفدارانشان را نیز چندان قانع نمی‌کنند: از یک‌سو، چند موشک که ادعا می‌شود بر شهرهای اسراییل فرود می‌آیند، اما هرگز جز در موارد معدودی، چند قربانی، شاید کمتر از تعداد انگشتان یک دست نداشته‌اند و از سوی دیگر چندصد قربانی از زن و کودک و پیر و جوان که تنها در چندروز به ضرب بمب‌هایی واقعی تکه‌تکه شده‌اند و زیر آوار خانه‌ها، مدارس، بیمارستان‌ها و هر نقطه دیگری از سرزمینشان جان می‌دهند.

و در این میان یک سوال اساسی: اینکه هدف اصلی و واقعی از خشونت‌های حیرت‌آور چیست؟ آیا اسراییل واقعا اهدافی نظامی را دنبال می‌کند؟ در این صورت چرا از روش‌های سنتی و همیشگی این دولت از آغاز تاسیسش یعنی تروریسم دولتی علیه نشانه‌هایی مشخص که آنها را «مسوول» می‌داند، یعنی مثلا رهبران حماس استفاده نمی‌کند و شهرها و مردم غیرنظامی را هدف گرفته است؟ آیا جناح راست افراطی اسراییل واقعا نمی‌داند با این تصاویر که به سراسر جهان مخابره می‌شوند چگونه همه یهودیان و نه‌فقط صهیونیست‌ها زیر فشار قرار گرفته و چگونه اشباح قدیمی یهودستیزی مسیحی و اروپایی احیا خواهند شد؟ آیا نظامی‌ها و سیاستمداران هدایت‌کننده آنها فکر نمی‌کنند این روش‌ها بهترین کاری است که می‌توانند برای واردکردن خون تازه‌ای در رگ‌های فاشیسم روبه‌رشد اروپای‌غربی و نظامیگری آمریکایی انجام دهند، پهنه‌هایی که همواره در تاریخ خود یهودستیز بوده‌اند و امروز بهترین بهانه را بار دیگر برای یهودستیزی پیدا خواهند کرد؟

لوپن، سردمدار راست افراطی در فرانسه، فاشیست معروفی که از جمله افتخارات خود را پیشینه جنایتبارش در جنگ فرانسه علیه آزادیخواهان الجزایر می‌داند و هیچ وقت مواضع ضدمهاجر و به‌خصوص ضد اسلام و ضدمسلمانان خود را پنهان نمی‌کند و از آنها برای افزایش رای حزب خود استفاده می‌کند، به‌صورتی حیرت‌انگیز از نخستین کسانی بود که حملات به غزه را با زبانی ابهام‌آمیز که در آن یهودیت و صهیونیسم با یکدیگر آمیخته می‌شدند، محکوم کرد.

در تظاهراتی که این‌روزها در اغلب نقاط جهان علیه جنایات اسراییل برگزار می‌شود، شاهد آن هستیم که شعارهای ضدیهود به‌وسیله عناصر افراطی وارد شعارهای ضدصهیونیست می‌شوند و اعتراض چندانی نیز به آنها نمی‌شود. آیا می‌توان پنداشت و باور کرد که استراتژیست‌های نظامیگرای اسراییلی از این مساله بی‌خبرند یا برایشان اهمیتی ندارد؟ افزون بر این آیا می‌توان قبول کرد که همین استراتژ‌یست‌ها و نظریه‌پردازان که بارها‌و‌بارها منطقه غزه را هدف کشتارهای جمعی قرار داده‌اند به بی‌تاثیربودن نظامی این عملیات واقف نباشند؟

پس پرسش اساسی آن است چرا اینگونه عملیات دایما به وسیله اسراییل تکرار می‌شود؟

به باور ما، بی‌آنکه خواسته باشیم وارد نظریه«توطئه» شویم، «یهودستیزی»، در بیرون مرزهای اسراییل، از زمان تاسیس این «قلعه نظامی» که نمی‌توان نام «کشور» بر آن گذاشت، همواره فرآیندی بوده است که نه‌فقط به این رژیم، نوعی «مشروعیت سیاسی» می‌داده است، بلکه استدلال‌های نظامیگرا و احزاب راست افراطی را در آن علیه طرفداران صلح و آشتی، ولو درون خود اسراییل نیز تقویت می‌کرده است. دولت‌های راست اسراییل همواره بر آن تاکید داشته‌اند که نه‌فقط یک رفراندوم برای تشکیل کشور واحد فلسطین را به‌صورت دموکراتیک نفی می‌کنند، بلکه حتی حاضر به پذیرش یک دولت موازی ضعیف فلسطینی نیز در کنار خود نیستند. اما این استدلال نیاز به‌ گونه‌ای «مشروعیت»‌یافتن دایمی دارد و چه بهتر از آن‌که با بیدارکردن هیولای «یهودستیزی» در جهان، این «مشروعیت» را به دست آورد؛ هیولایی که این‌روزها بسیار شاد است و برای جنایات اسراییل کف می‌زند. موضع‌گیری گسترده روشنفکران برجسته یهود علیه جنایات اسراییل در غزه از جمله «نوام چامسکی»، «جودیت باتلر» و… در روزهای اخیر گواه این مساله است که یهودیان متفکر، کاملا نسبت به این بازی استراتژیک آگاهی دارند، اما متاسفانه بخشی از مردم عوام یهود، به‌سادگی می‌توانند به دامی بیفتند که برایشان گسترده شده است.

با افزایش دوباره امواج «یهودستیزی» و تشویق «مهاجرت» به «تنها مکان امن» برای یهودیان؛ می‌تواند دوباره تشدید شود. حال آنکه، اسراییل را شاید به‌درستی امروز بتوان ناامن‌ترین مکان برای یهودیان جهان دانست. «آپارتاید» اسراییلی، بر آن است که بتواند تز باستان‌گرایی «صهیون» (سرزمین موعود) را به اثبات برساند و برای این کار تنها یک روش دارد؛ آنکه افراطی‌های سراسر جهان را به یکدیگر رسانده و امکان تعقل را از همگان بگیرد تا هر اندازه امکان داشته باشد، امکان برقراری آرامش و صلح و عدالت را در این پهنه که هزاران‌سال بر آن ادیان ابراهیمی با یکدیگر در همزیستی می‌زیستند، به تاخیر بیندازد. این شاید راز بی‌رحمی‌های بی‌پایان رژیم «آپارتایدی» علیه مردمان مظلوم فلسطینی باشد.

ناصر فکوهی – استاد دانشگاه تهران

از: شرق

خروج از نسخه موبایل