سایت ملیون ایران

عطا محامد: شبه‌نظامیان شیعه در عراق؛ بازوی جمهوری اسلامی برای تقویت نیابتی‌ها

ایران وایر – عطا محامد

«هاشم الحیدری»، دبیرکل جنبش «عهدالله» عراق که نزدیکی زیادی با جمهوری اسلامی دارد، در این رابطه می‌گوید: «هنوز اول جنگ است؛ من از دو سه ماه پیش در سخنرانی‌ها گفتم بعد از لبنان نوبت سوریه است و شد و بعد از سوریه، نوبت عراق است»
 

در دو دهه گذشته، عراق به یکی از مراکز اصلی «محور مقاومت» و بستری استراتژیک برای نفوذ منطقه‌ای ایران تبدیل شده است. کشوری که زمانی به فرمان «صدام حسین» جنگی ویرانگر علیه ایران آغاز کرده بود، اکنون به سنگری کلیدی برای نمایش قدرت جمهوری اسلامی در برابر رقبای منطقه‌ای و جهانی بدل شده است.

سقوط صدام حسین در سال ۱۳۸۲ نه‌تنها نظم داخلی عراق را تغییر داد، بلکه درهای این کشور را برای نفوذ قدرت‌های منطقه‌ای ازجمله جمهوری اسلامی، باز کرد. با ورود به عرصه سیاسی و امنیتی عراق، تهران نه‌تنها درگیری‌های داخلی این کشور را تحت‌تاثیر قرار داد، بلکه نقشی تعیین‌کننده در شکل‌گیری مقاومت علیه آمریکا ایفا کرد.

مقام‌های ایران، استراتژی چندلایه‌ای را در عراق  دنبال کردند، ازجمله حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی شیعه، تقویت روابط با رهبران سیاسی عراق، و نفوذ در بافت فرهنگی و اجتماعی این کشور. این روند به‌سرعت جایگاه ایران را به‌عنوان یکی از بازیگران کلیدی در عراق مستحکم کرد. در همین راستا، برخی فرماندهان سپاه پاسداران با لحنی تحقیر‌آمیز عراق را «یکی از استان‌های» ایران توصیف کردند.

رهبران در ایران همواره سعی کرده‌اند مداخلات خود را در عراق و سوریه در قالبی مشروع توضیح دهند. «محمدباقر قالیباف»، رییس مجلس ایران، در تاریخ ۱۸آذر۱۴۰۳ گفت: «به درخواست دولت‌ها به عراق و سوریه رفتیم، چون امت اسلامی و امنیت ملی ما در خطر بود.» اما حتی با انتقادهای همین مقامات دولتی یا مردم در خیابان‌ها، جمهوری اسلامی از گروه‌های مورد حمایت خود دست نشسته است. 

با‌این‌حال، امروز جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری با نگرانی به تحولات عراق چشم دوخته است. سایه تجربه سوریه، جایی که سقوط «بشار اسد» ضربه‌ای دردناک و استراتژیک برای تهران به شمار می‌رفت، اکنون بر آسمان عراق سنگینی می‌کند. 

«هاشم الحیدری»، دبیرکل جنبش «عهدالله» عراق که نزدیکی زیادی با جمهوری اسلامی دارد، در این رابطه می‌گوید: «هنوز اول جنگ است. من از دو سه ماه پیش در سخنرانی‌ها گفتم بعد از لبنان نوبت سوریه است و شد و بعد از سوریه، نوبت عراق است.»

تشکیل نیروهای نیابتی در عراق

ورود نیروهای نظامی جمهوری اسلامی به عراق به‌منظور همسو کردن این کشور با سیاست‌های جمهوری اسلامی مانند دیگر کشورهای دخیل در محور مقاومت، مبهم است. اگرچه تاریخ دقیقی در این رابطه نمی‌دانیم، اما شواهد نشان می‌دهد که پیش از سقوط صدام، نیروهای ایرانی تلاش برای نفوذ در عراق داشته‌اند. پس از سقوط صدام، این حضور علنی‌تر شد. گزارش‌های «ویکی‌لیکس» نشان می‌دهند که نیروی قدس سپاه پاسداران ابتدا با اعزام نیروهایی زیر لوای «هلال احمر» به عراق، نفوذ خود را آغاز کرد. این نیروها به ظاهر برای کمک‌های بشردوستانه وارد شدند، اما در عمل زیرساخت‌هایی برای آموزش نظامی و ذخیره تسلیحات ایجاد کردند.

براساس اسناد ویکی‌لیکس، یکی از اهداف اولیه نیروی قدس در عراق، عملیات‌هایی برای ترور خلبان‌هایی بود که در جنگ ایران و عراق علیه ایران اقدام کرده بودند. برای محقق شدن اهداف ایران، خلاء قدرت ناشی از سرنگونی صدام، موقعیت خوبی بود. از سوی دیگر، برخی از بازیگران سیاسی در عراق، به آمریکا که دنبال ایجاد یک دموکراسی سکولار بود مشکوک بودند، همچنین حضور آمریکا با مخالفت‌های گروه‌های شیعه‌ای همراه بود که ایران از آن‌ها پشتیبانی می‌کرد. 

ایران همچنین از طریق ارسال مشاوران نظامی و کمک به بازسازی زیرساخت‌های تخریب‌شده در جنگ، توانست نفوذ بیشتری در عراق ایجاد کند. یکی از مهم‌ترین این اقدامات، تامین مالی پروژه‌های عمرانی و تاسیس بیمارستان‌ها و مراکز درمانی در مناطق شیعه‌نشین بود. این اقدامات با هدف جلب حمایت مردمی و گسترش نفوذ در میان مردم عراق انجام شد.

با خروج نیروهای آمریکایی در سال ۱۳۹۰، گروه‌هایی که توسط جمهوری اسلامی حمایت می‌شدند، در عراق دست بالا را پیدا کردند. این موضوع به‌حدی رسیده بود که در سال ۱۳۹۳، «محمد احمد الکربولی»، نماینده سنی عراق اظهار داشت: «ایران اکنون بر عراق تسلط دارد.» اما برخی دیگر از مقامات عراق مدعی بودند که دلیل تسلط جمهوری اسلامی به‌جز بسیج نیروها، فروش سلاح نیز هست.

یک مقام عراقی می‌گوید همکاری نظامی بین ایران و عراق به سال‌های اولیه سقوط صدام بازمی‌گردد. «ایران نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار سلاح و سخت‌افزار به عراق فروخته است که عمدتا سلاح‌هایی برای جنگ شهری مانند تفنگ‌های تهاجمی، مسلسل‌های سنگین و راکت انداز است.» 

در این رابطه «علی شمخانی»، وزیر دفاع وقت ایران، در سال ۱۳۸۴ از آغاز همکاری‌های دفاعی با عراق خبر داده بود.

حشد الشعبی در مقابل داعش؟

چند سال پس از سقوط صدام و رفتن نیروهای آمریکا، عراق با شکل جدیدی از بنیادگرایی سنی به نام «دولت اسلامی عراق و شام» (داعش) مواجه شد. این گروه، که از دل «القاعده» در عراق شکل گرفت، در سال ۲۰۱۴ مناطق وسیعی از عراق و سوریه را تصرف کرد. داعش با اعلام خلافت خودخوانده، نظم منطقه‌ای را به چالش کشید. نیروهای داعش در مدت کوتاه توانستند شهرهایی مانند «موصل»، «تکریت» و «رمادی» را تصرف کنند و دسترسی خود به منابع مالی و تسلیحاتی را گسترش دهند.

برخلاف آنچه ایران در سوریه رویارویی چندانی با داعش نداشته و به‌جای آن به سرکوب مخالفان داخلی این کشور پرداخت، نیروهای مورد حمایت جمهوری اسلامی در عراق به نبرد به داعش رفتند. ایران مدعی است که «سپاه قدس» از طریق تجهیز نیروهای محلی و ارائه اطلاعات استراتژیک، نقش فعالی در مقابله با پیشروی داعش ایفا کرد. 

جمهوری اسلامی می‌گوید که برای مقابله با داعش، گروه‌های مختلف نظیر «حشدالشعبی» را در عراق به وجود آورده است، البته این ادعا در مورد همه گروه‌های شیعه صحت ندارد. 

«علی‌اکبر محتشمی‌پور» درباره تاسیس حشدالشعبی در سال ۱۳۹۴ گفته بود: «فرمان آیت‌الله سیستانی برای ثبت‌نام نیروهای داوطلب، واکنش گسترده‌ای در میان جوانان عراقی داشت. در پاسخ به این فراخوان، بیش از دو میلیون نفر ظرف چند روز ثبت‌نام کردند. این موج عظیم داوطلبان باعث وحشت شدید داعش و حامیان آن شد و به‌طور موثری از ورود داعش به شهرهای مقدس سامرا، نجف و کربلا جلوگیری کرد.»

فتوای سیستانی در شرایطی داده شده بود که داعش شهرهایی مانند موصل، تکریت، «بلد»، «الدور»، «الاسحاقی»، الرمادی را از ۱۰ ژوئن به این سو به ناگاه در اختیار گرفت. در این شرایط سیستانی، در ۱۳ژوئن۲۰۱۴ (۲۳خرداد۱۳۹۳) با صدور فتوای جهاد کفایی، از عراقی‌ها خواست برای مقابله با تهدید داعش به نیروهای امنیتی بپیوندند

«کربلایی»، نماینده او در خطبه‌های نماز‌جمعه تاکید کرد که این وظیفه دفاع از کشور، ملت و مقدسات، مسوولیتی ملی و شرعی است که همه عراقی‌ها را شامل می‌شود و به یک مذهب خاص محدود نیست. کربلایی همچنین از مسوولان سیاسی خواست اختلافات را کنار بگذارند.

محتشمی‌پور در مورد چگونگی نظامی‌تر شدن نیروهای عراق توضیح می‌دهد «جمهوری اسلامی سعی کرد که به‌خاطر پیشینه جنگ بین دو کشور، فعالیتش را بدون صدا پیش ببرد. این خود عراقی‌ها بودند که متوجه شدند این سردار «قاسم سلیمانی» بوده که آمده در منطقه و به بچه‌هایشان آموزش داده و شجاعتی که در عراقی‌ها وجود دارد را زیر ذره‌بین گذاشته و بزرگ کرده است تا آن‌ها این جسارت را پیدا کنند و بروند در دل دشمن و دشمن را نابود کنند، اما اگر ما[ایران] این موضوع را بزرگ کنیم و در رسانه‌هایمان و این‌طرف و آن‌طرف تبلیغ کنیم، در عراق اثر معکوس می‌گذارد.»

ایران و گسترش نفوذ از طریق شبه‌نظامیان شیعه در عراق

جمهوری اسلامی ایران از تشکیل و گسترش چندین شبه‌نظامی شیعه در عراق، ازجمله «کتائب حزب‌الله»، »عصائب اهل حق»، حشد الشعبی، «جنبش مقاومت اسلامی نجباء»، «لواء ابوالفضل العباس»، «لواء ذوالفقار» و «سرایا خراسانی» حمایت کرده است. این گروه‌ها از ایران آموزش، بودجه و بخشی از تسلیحات خود را دریافت کرده و در راستای اهداف منطقه‌ای تهران عمل کرده‌اند. 

تعداد شبه‌نظامیان طرفدار ایران تا سال ۱۳۹۳، از حدود ۴ هزار نفر در سال ۱۳۸۹، به بیش از ۶۰ هزار نفر افزایش یافت، اما در سال ۱۳۹۷ «محمدعلی جعفری»، فرمانده کل وقت سپاه پاسداران، تعداد این نیروهای مبارز در عراق را صد هزار نفر اعلام کرد. 

حمایت ایران از گروه‌های شبه‌نظامی شیعه در عراق به این کشور امکان داد تا نفوذ استراتژیک خود را در این کشور تثبیت کند و همچنین به تهران اجازه داد کریدوری استراتژیک ایجاد کند که از ایران آغاز شده و از طریق عراق و سوریه به حزب‌الله لبنان ختم می‌شود؛ مسیری که امکان انتقال تسلیحات، نفرات و منابع لجستیکی را فراهم کرده و محور مقاومت را تقویت می‌کرد. 

با‌این‌حال، برخی فرماندهان حشدالشعبی نقش ایران را محدودتر می‌دانند. یکی از فرماندهان حشدالشعبی می‌گوید: «ما هیچ‌چیز از ایران دریافت نمی‌کنیم. آن‌ها ما را به ایران دعوت کردند و ما هم رفتیم، گفت‌وگو کردیم. سلیمانی مشاور بود، اما چیزی بیش از این نبود. تسلیحات و مخارج رزمندگان ما را دولت عراق تامین می‌کند.»

فرمانده دیگری نیز می‌گوید: «عراق خودش تسلیحات مورد نیاز را می‌خرد و تجار عراقی نیز کمک می‌کنند. پس از پیروزی در جرف الصخر و بلد، دولت کم‌کم به ما کمک کرد. اکنون هزینه‌های ما را دولت عراق و حرم امام حسین تامین می‌کنند. از ۵ هزار نیرویی که تحت فرماندهی من هستند، ۳۲۰۰ نفر حقوق ماهانه ۸۰۰ دلار دریافت می‌کنند.»

خروج از نسخه موبایل