ایران وایر – فرامرز داور
اظهارات علنی خامنهای همزمان با ورود «محمد الشیاع السودانی»، نخست وزیر عراق، به تهران بود که گفته میشد حامل پیامی از ترامپ بوده است. ترامپ کمتر از دو هفته دیگر وارد «کاخ سفید» میشود و دوره ریاست جمهوری خود را پس از چهار سال وقفه، آغاز میکند. رسانهها پیشتر این سفر را فرصتی برای تبادل پیامهای مثبت بین تهران و واشنگتن خوانده بودند اما خامنهای چند ساعت پیش از ملاقات با سودانی، در یک سخنرانی علنی، این واسطهگری احتمالی را رد کرد.
او با اشاره به تلاش واسطهها و میانجیگران رابطه ایران و امریکا گفت: «در این سالهای متمادی، ما نمونههای متعددش را دیدیم که بیایند واسطه بشوند در فلان قضیه اقتصادی، فلان قضیه فرهنگی، فلان مساله سیاست خارجی که شما که میخواهید این کار را بکنید، این را تغییر بدهید، به این نحوه عمل کنید که امریکا هم یک سودی ببرد.»
در حالی که از زمان پیروزی ترامپ، «محمدجواد ظریف»، معاون راهبردی رییسجمهوری و وزیر امور خارجه پیشین ایران به صورت شفاهی و یک بار در قالب مقالهای در مجله امریکایی «فارن افرز» از آمادگی جمهوری اسلامی برای مذاکره با دولت او خبر داده بود، در سخنرانی خامنهای هیچ نشانهای از مصالحهجویی یا حتی علامتی از احتمال آمادگی جمهوری اسلامی برای تماس با دولت ترامپ وجود نداشت.
بر خلاف این، عمده سخنان ۴۷ دقیقهای خامنهای که در آن ۵۱ بار با انتقاد، نام امریکا را به کار برد، بستن مسیر هرگونه بهبود یا حتی آزمایش کم کردن از تنشهای فزاینده موجود بود.
در سال ۱۳۹۲ که خامنهای مجوز مذاکرات مستقیم ایران و امریکا به میزبانی عمان را داده بود و آماده علنی کردنِ این مذاکرات میشد، برای بسیج افکار عمومی و مهمتر از همراه کردن بخشهای مختلف حکومت که امریکاییستیزی رهبر جمهوری اسلامی را بخش مهمی از هویت او میشناسند، اعلام کرد برای رفع تحریمها، مانعی برای تماس مستقیم با دولت ایالات متحده وجود ندارد.
خامنهای مذاکرات مستقیم را ماهها بود که حتی بدون اطلاع «حسن روحانی»، نمایندهاش در شورای عالی امنیت ملی، پیش برده و به این شکل نیاز بود که تغییر تاکتیک خود را برای همه علنی کند. در عین حال، به دولت امریکا پیام علنی بدهد که آنچه در مذاکرات از سوی نمایندگان ایران پیش میرود، با آگاهی و حمایت خودش است.
طی این سالها، سوییس به عنوان حافظ منافع امریکا در ایران همواره از مسیرهای مهم تبادل پیام بین دو کشور بوده است اما این شیوه بیشتر بابت تماسهای فوری و اضطراری کارآیی دارد و در زمانی همچون مذاکرات اتمی که به توافق «برجام» رسید، تماسها نیازمند واسطه بودند که آن زمان توسط عمان انجام میشدند و سپس مذاکرات به صورت دوجانبه و مستقیم پیش رفتند.
اکنون و در زمانی که «جو بایدن» آخرین روزهای ریاست جمهوری خود را سپری میکند، هیچ نشانهای از توافق خامنهای و دستگاههای متعدد تحت رهبری او برای همراهی با مذاکراتی با امریکا که امکان رفع تحریم در آن نهفته باشد، موجود نیست اما شرایط اگر چنین تمایلی نزد او وجود داشته باشد، میتواند به سرعت تغییر کند.
«عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی گفته ایران در انتظار آغاز به کار دولت ترامپ و ارزیابی عملکردش در برابر ایران است. وضعیت کنونی ایران حاصل سیاستهای غیرمنعطف خامنهای با ایالات متحده پس از توافق برجام است که منجر به خروج امریکا از آن در دوره ترامپ شد.
دولت اول ترامپ سیاست خود در برابر جمهوری اسلامی را «فشار حداکثری» نام گذاشته بود که مجموعهای از تحریمهای بیسابقه و البته اجرای کامل و بدون اغماض آن بود.
این وضعیت به گفته دولت وقت ایران در سال اول اجرا، منجر به کاهش ۹۲ درصدی درآمدهای نفت ایران شد، به گونهای که شش سال بعد خامنهای در شروع کار دولت «مسعود پزشکیان» گفت ایران پول کم و وقت کمی دارد. اما با وجود این وضعیت بحرانی، نشانهای از تغییر حتی تاکتیکی این وضعیت نیست.
ترامپ در دوره پیش رو، رییسجمهوری قویتری نسبت به دوره اول خود است. کنگره امریکا در اختیار جمهوریخواهان است و خود او هم با رای بالاتری وارد کاخ سفید شده است. افرادی که ترامپ برای دولت دوم خود در نظر گرفته است، از جمله وزیر خارجه پیشنهادیش، سیاست کاملا سختتری در برابر جمهوری اسلامی دارند. در حالی که جمهوری اسلامی ایران بسیار ضعیفتر از هشت سال پیش است و میزان مشروعیت آن در پایینترین سطح از زمان انقلاب بهمن ۱۳۵۷ قرار دارد.
در وضعیتی که خامنهای حتی آمادگی برای مذاکره اتمی هم نشان نمیدهد، «ریچارد هاس» از دیپلماتهای بانفوذ و دموکرات در دولتهای پیشین که سیاستهای معمولا مصالحهجویانهتری درباره ایران دارند، گفته شرایط زوالزده جمهوری اسلامی در داخل و منطقه مناسب یک توافق جدید است که باید موضوع گروههای نیابتی و پرونده موشکهای بالستیک ایران را هم با پشتوانه نظامی به آن اضافه کرد.
خامنهای ۸۵ ساله اینک بدون ارایه چشمانداز روشنی به ایرانیان درباره بحرانهای فزاینده داخلی و مسایل جدی خارجی، ایران را وارد دوره پرتلاطمی با ایالات متحده میکند، از وضعیت کنونی ایران خود را راضی نشان میدهد و حل مسایل را به آینده حواله میدهد: «البته تحریم ضررهایی به کشور زد. اینجور نبود که ضرر نزند. انشاالله ملت ایران به حساب این ضررها هم یک روزی خواهد رسید.»