سایت ملیون ایران

محمود خادمی: افزایش اجباری زاد و ولد؛ تعرض فقه و شریعت به حریم خصوصی

خامنه ای در نشستی به نام ” تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه ” با تعدادی از کارگزاران نظام در ۹ آبان ۱۳۹۲ بر لزوم افزایش جمعیت ایران از ۷۵ میلیون به ۱۵۰ میلیون تأکید گذاشت و با برنامه ” کنترل جمعیت ” که بعد از پایان جنگ ایران و عراق و در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی به اجرا گذاشته شده بود ؛ مخالفت ورزید. وی از آنجا که مانع اصلی رشد جمعیت در ایران را بالا رفتن سن ازدواج میدانست گفت ” ما نباید تصور بکنیم که جتما” بایستی یک نفر خانه ملکی داشته باشد ؛ یک شغل درآمد داری داشته باشد ؛ بعد ازدواج کند “.

و در حالیکه کمیسیون مربوط به امور زنان سازمان ملل ؛ حقوق باروری را بر اساس به رسمیت شناختن حق اساسی افراد ــ زوجین ــ برای تصمیم گیری آزادنه و مسئولانه در باره تعداد فرزندان و اختلاف سنی آنها و همچنین حق دستیابی به بالاترین استانداردهای بهداشت جنسی و ممنوعیت هر گونه اجبار و فشار برای باروری را ؛ برسمیت شناخته و خواستار اجرای آن برای شهروندان کشورها شده ؛ مجلس ضد مردمی ایران طرحی برای لغو محدودیت افزایش زاد و ولد ؛ تصویب کرده است.

در نتیجه اصرار و پافشاری ولی فقیه به افزایش جمعیت ؛ بحث در مورد تصویب طرحی برای لغو عوامل محدود کننده افزایش جمعیت در مجلس شروع شد و سرانجام مجلس گوش بفرمان در ۳ تیر ۱۳۹۳ لایحه ” قوانین تنظیم جمعیت و خانواده ” را تصویب کرد. بر اساس این طرح کلیه اقدامات مربوط به سقط جنین ؛ عقیم سازی ؛ وازکتومی۱ ؛ توبکتومی ۲ و هر گونه تبلیغات برای فرزند آوری کمتر ممنوع است و متخلفان به ۲ تا ۵ سال زندان محکوم میشوند. باین ترتیب مجلس ارتجاع با حکم حکومتی ولی فقیه ؛ حق مالکیت مردان و زنان کشور در حوزه تولید مثل ؛ یعنی حق زاد و ولد کردن و یا نکردن را از آنها سلب و بزیر سلطه قوانین ارتجاعی خود قرار داد.

با روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی برنامه ” تنظیم خانواده و کنترل جمعیت ” که در پیش از انقلاب و در دهه ۵۰ ؛ ــ حکومت شاه با پیروی از سیاست ” سازمان بین المللی بهداشت ” و با شعار ” فرزند کمتر ؛ زندگی بهتر ” ــ به اجرا گذاشته بود ؛ تعطیل شد. بعد از انقلاب و بخصوص در زمان جنگ ایران و عراق ؛ سیاستِ تشویق خانواده ها به داشتن فرزندان بیشتر ــ جایگزینی افرادی که در جنگ ضد میهنی کشته می شدند ــ مورد توجه قرار گرفت و خمینی گفت ” مملکت ایران میگویند حال ۳۵ میلیون جمعیت دارد ؛ وسعتش آنقدر است که برای ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون جمعیت کافی است ؛ یعنی اگر ۲۰۰ میلیون جمعیت داشته باشد ؛ میتوانند در ایران به رفاه زندگی کنند “.

این تغییر سیاست باعث افزایش ناگهانی جمعیت و بالا رفتن نرخ زاد و ولد گردید. با پایان گرفتن جنگ ایران و عراق و همزمان با ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ طرح ” کنترل جمعیت ” با شعار ” دو بچه کافی است ” ؛ سیاست محدود کردن جمعیت کشور در دستور کار قرار گرفت و دولت برای پیشبرد این سیاست ؛ طرح مشاوره رایگان برای پیشگیری از بارداری و توزیع کاندوم رایگان میان زوجین و همچنین انجام عمل وازکتومی و توبکتومی به زوجها توصیه شد.

اقدام دولت رفسنجانی برای کنترل جمعیت ؛ از ترس آیت الله های غیر حکومتی ــ که با خمینی و نظام ولایت فقیه زاویه داشتند ــ مخفیانه صورت گرفته و برای اجرا هم مخفیانه مصوبه ای به نهادهای مربوطه ابلاغ گردید. و بعد با فشار دولت و کسب رضایت خمینی در سال ۱۳۶۷ نخستین قانون ” تنظیم خانواده و کنترل جمعیت ” در مجلس به تصویب رسید.

این سیاست در ۸ سال ریاست جمهوری محمد خاتمی نیز ادامه پیدا کرد و مجموعا” نرخ ” رشد جمعیت ” را از ۹\۳ در صد در سال ۱۳۶۵ به ۶۲\۱ در صد در سال ۱۳۸۵ کاهش داد. بعدا” دکتر مرندی وزیر بهداشت دولت رفسنجانی و مسئول پروژه کنترل جمعیت در مورد ضرورت کاهش جمعیت گفت ” اگر رشد جمعیت ادامه پیدا میکرد ؛ امنیت کشور به خطر میافتاد “.

جالب است بدانیم ؛ انجام و پیگیری این پروژه ــ محدود سازی رشد جمعیت ــ ۱۶ سال ادامه داشت و هیچیک از مراجع و آیت الله ها ــ که امروزه در حمایت از درخواست ازدیاد جمعیتِ خامنه ای گریبان چاک میدهند ــ در آن روزها در وحشت از ” چشم غُره ” خمینی ؛ هیچ ایراد شرعی ؛ به پروژه کاهش جمعیت نگرفتند.

نخستین اعتراض علنی به طرح ” کنترل جمعیت ” در دور دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد صورت گرفت. احمدی نژاد معتقد بود ایران می تواند تا ۱۲۰ میلیون جمعیت داشته باشد. وی در این رابطه گفت ” بنده شعار ” دو بچه کافی است ” را قبول ندارم ؛ این مسئله سیاست غلطی بود که غربی ها انتخاب کردند و امروز هم ؛ پشیمان هستند “. در آن زمان احمدی نژاد از سکوت مراجع و علما در باره سیاست دو فرزندی هم انتقاد کرد.

کارگزاران رژیم در پاسخ به نغییر سیاست جمعیتی در اواخر دور دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد ” ؛ آموزشهای جلوگیری از بارداری را در مراکز بهداشت و دانشگاهها حذف نمودند. همچنین تدریس کتاب ” جمعیت و تنظیم خانواده ” که حاوی آموزشهای مربوط به جلوگیری از بارداری بود را از برنامه های درسی دانشگاه حذف و بجای آن کتاب ” شکوه همسر داری ” که بر محسنات فرزند آوری تأکید داشت را ؛ جایگزین نمودند.

اکنون تقریبا” دو سال است که خامنه ای و وابستگان به باند او به تناوب در باره افزایش جمعیت حرف می زنند ؛ خامنه ای در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ گفت ” تکثیر نسل و جلوگیری از کاهش جمعیت جوان کشور ؛ یک مسئله حیاتی است “. و در ادامه میگوید ” من معتقد به کثرت جمعیت هستم ؛ هر اقدامی که میخواهید برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد ؛ بعد از ۱۵۰ میلیون جمعیت انجام بگیرد ” و روزنامه رسالت وابسته به باند ولی فقیه هم ؛ در ۵ مرداد ۱۳۹۱ در گزارشی نوشت ” صدای گریه نوزادان ایرانی در خانه ها ؛ باید بلند شود “. و در ادامه نوشت ” ایران امروز برای قدرتمند بودن ؛ نیازمند جمعیتی بالای ۱۵۰ میلیون نفر میباشد “.

بحث افزایش جمعیت در کشوری غرق در فقر و فساد و بیکاری ؛ کشوری که باعتراف خود کارگزاران رژیم ۱۴ میلیون از مردمش زیر خط فقر زندگی میکنند ــ خبر گزاری ایرنا ــ و بیش از ۵\۷ میلیون از جمعیت ایران با صدقه و کمک های ناچیز کمیته امداد یا با کلیه فروشی و تن فروشی امورات خود را میگذرانند و در کشوری که بخاطر فساد و چپاول و ساستهای ضد ملی کارگزارانش ؛ زیر ساختهای اقتصادی ؛ اجتماعی ؛ فرهنگی و اخلاقی اش ویران شده است ؛ بحثی است مفسده انگیز ؛ در راستای اهداف نظام و ویران سازی بیشتر کانون خانواده ها.

این موضوع همچنین در کشوری که حکمرانان بی لیاقتش نتوانسته اند حتی نان و آب مردم را بدرستی مدیریت کنند و مطابق برآوردهای کارشناسان محیط زیست بخاطر سوء مدیریت تا ۵۰ سال دیگر بیشتر از نیمی از مناطق مسکونی و زمین های بایر و حاصل خیز به برهوت بی آب و علف تبدیل میشود ؛ یک فاجعه است. افزایش جمعیت در چنین شرایطی جز پیچیده کردن شرایط و افزودن مشکلات و گرفتاریهای بیشتر بر دوش خانواده ها ؛ اثری ندارد. یعنی افزایش فرزند ؛ عرصه زندگی را بر خانواده ها باز هم تنگ تر میکند.

اما چرا در شرایطی که مردم حتی نمی توانند شکم خود را سیر کنند و مایحتاج و غذای کافی برای همین جمعیت ــ ۷۵ میلیون ــ وجود ندارد ؛ و در شرایطی که دستور اجباری بچه دار شدن ــ بزور شلاق و زندان ــ به معنی خانه خرابی و فقر و فلاکت بیشتر است ؛ ولی فقیه و آیت الله ها اصرار به افزایش جمعیت ایران دارند ؟!

برخورد ایدئولوژیک با ” رشد جمعیت “:
اگر چه آیت الله خمینی بعد از پایان جنگ بخاطر مصلحت نظام و فشار مسئولان نظام در آن دوره ؛ طرح ” کنترل جمعیت ” را پذیرفت و به سیاست محدود سازی جمعیت رضایت داد ؛ اما هم خمینی ملعون و هم تقریبا” همه مراجع و آیت الله های نظام با ” رشد جمعیت ” برخوردی ایدئولوژیک دارند و بهمین خاطر است که در رابطه با ” رشد جمعیت امروزه هم ؛ همگی آنها پشت خامنه ای صف بسته اند.

ــ آیت الله مصباح یزدی معتقد است ” تکثر جمعیت و ازدیاد نسل جزو اصول اولیه اسلام است “.

ــ آیت الله ناصر رفیعی از اساتبد حوزه علمیه قم هم از ” نگرانی مراجع عظام تقلید و علما نسبت به کاهش جمعیت ” خبر داد. وی همچنین ” افزایش جمعیت سنی ” در شهرهای ایران را خطری جدای دانسته است.

ــ آیت الله سبحانی “. …. اکنون اوباما میگوید گزینه حمله نظامی روی میز است. پاسخگوی این حمله احتمالی کیست ؟ آیا با جمعیت پیر و نیمه پیر میتوان پاسخ حمله زمینی ؛ هوائی ؛ و دریائی دشمن را داد ؟ وی همچنین میگوید ” از بین رفتن اکثریت مطلق جمعیت شیعی در شهرهای ایران ” را از برنامه های سعودیها و وهابی است.

آیت الله مکارم شیرازی ؛ نوری همدانی ؛ صافی گلپایگانی ؛ خرازی و. ….. هم از درخواست ” افزایش جمعیت ” خامنه ای حمایت کرده اند. واقعیت این است که اسلام چون دیگر ادیان طرفدار افزایش جمعیت و دارا بودن فرزند بیشتر است. اما چرا ؟

یکم: اکثر علما و فقهای دین معتقدند ؛ ” کثرت نسل و افزایش فرزند مطلوبیت ذاتی دارد ” و معتقدند صرف نظر از شرایط اجتماعی و سیاسی افزایش نسل امری دینی و مطلوب است و تابع شرایط مادی زندگی اجتماعی و فردی نمی باشد.

یعنی افزایش فرزند را ؛ امری معنوی و ” فرا مادی حیات ” انسان میدانند زیرا به اعتقاد آنان ؛ فزونی یافتن عدد مسلمانها باعث شوکت و اقتدار خلیفه مسلمین میشود و وظیفه دولت اسلامی است که در امری که پیامبر اسلام بآن دعوت کرده است ؛ مسلمانها را تشویق نمایند. واقعیت اما این است که مردم فقیر و بیکار کشتزار مناسبی برای استخدام بسیجی و پاسدار و تأمین قوای سرکوب که ملازمه استمرار حکومت دینی است ؛ می باشد.

بر اساس توضیح علما و فقها ؛ در خواست فقه و شریعت از مسلمانان برای افزایش جمعیت ؛ مقید به قید خاصی نیست. یعنی مسلمانان مستقل از شرایط اقتصادی و بدون توجه به شرایط و زمینه مادی رشد جمعیت ؛ باید اقدام به افزایش جمعیت کنند. یعنی ” افزایش جمعیت ” در هر شرایطی اصالت دارد و رفاه و معیشت ؛ فرع بر آن است.
بعلاوه اینکه آنان نگرانی از وضعیت معیشت و دیگر مشکلات مادی زندگی ناشی از افزایش جمعیت ؛ را بی اعتمادی و سوء ظن به رزاقیت خدا و در تعارض با اصل ” ” توّکل ” میدانند ــ یعنی شک کردن در حقیقت ” هر آنکس که دندان دهد ؛ نان دهد ” و ” روزی دهنده خداست ” و یا ” روزی همه دست خداست ” ــ. یعنی در حالیکه فقر و فلاکت مردم جلوی دیدگان همه مردم قرار دارد ؛ شریعت آخوندی روزی رسانی توسط خدا را ؛ یک قطعیت میداند.

دوم ــ اقتدار شیعه در افزایش جمعیت است:

افزایش جمعیت ایرانِ شیعی ؛ پاسخ به بلند پروازی های ولی فقیه و یا هر حاکم کشور شیعه میباشد که تشکیل ” امپراطوری شیعه ” برای تقابل با غرب و کشورهای غیر مسلمان ؛ را رسالت تاریخی خود میداند. یعنی ولی فقیه به سیاهی لشگر احتیاج دارد ؛ به بسیجی ؛ حزب اللهی و لباس شخصی نیاز دارد تا اقتدار خود را بر شانه های آنها استوار نماید. ضمن آنکه با افزایش آمار شیعیان نگرانی روحانیون سنتی از افزایش آمار ” ایرانیان سنی ” هم بر طرف میشود.

یعنی خامنه ای ؛ ایرانِ با جمعیت بیشتر را هم برای پیشبرد اهداف توسعه طلبانه ؛ رقابت جویی داخلی و منطقه ای و بر تری جوئی شیعه ضروری میداند و هم برای رفع نگرانی علما از کم شدن جمعیت شیعه در مقابل جمعیت سنی. خامنه ای این سیاست را بدون توجه به وضعیت اسفبار اقتصادی و اجتماعی کشور ؛ دنبال میکند.

بعلاوه آخوندهای شیعه ؛ منطقه خاورمیانه را منطقه ظهور مهدی ــ امام دوازدهم شیعیان ــ میدانند. بنابراین وجود جمعیت زیاد ایرانِ شیعه برای پشتیبانی از ظهور مهدی و مقابله با موانع ظهور ؛ ضرورتی حیاتی است. به اعتقاد آنان ؛ کاهش جمعیت در ” ام القرای اسلام ” و کشوری که مرکز شیعه است ؛ معادله قدرت را به نفع استکبار و صهونیست تغییر میدهد و ظهور مهدی را به تأخیر میکشاند. ضمن اینکه آخوندها از غلبه جمعیتی سایر ادیان بویژه ” سنی ” ها که میتواند معادله قدرت آخوندها را بخطر بیاندازد ؛ وحشت دارند.

سوم ــ ایدئولوژی مادر سازی از زن:
در حالیکه ” مادر بودن ” یک وظیفه تعریف شده برای زنان در خانواده ها نیست و مادری کردن زنان باعتبار یکی از قابلیت های بیشمار آنان در کنار سایر توانائیهای زنان میباشد. آخوندها برای خروج زنان از عرصه اجتماع ؛ با برجسته کردن ” طبیعت مادرانه ” زن ؛ که در تولید مثل و توجه به فرزند تجلی یافته است ؛ سعی در القاء این مسئله دارند که زن فقط ” مادر ” است ؛ وظیفه اش زاد و ولد و نگهداری از بچه است.

بنابراین چرخه تولید فرزند ؛ توسط زن باید مستمرا” در گردش باشد. در آموزه های دینی آخوندها ؛ زنان هسته ی اصلیِ کانون خانواده معرفی میشوند که برای حفظ و تداوم این کانون باید با بد و خوب شوهر بسازند ؛ باید مطیع و قانع باشند و باید همه مصالح خود را فدای حفاظت از این کانون و تولید فرزند بیشتر نمایند.

اما بهر دلیلی که خامنه ای درخواست افزایش جمعیت ایران را داده باشد ؛ در عمل و اجرا بخصوصی ترین حوزه ی حقوق شخصی زنان ــ بارداری و تولید مثل ــ که هیچ ربطی باو ندارد ؛ وارد شده است ــ وی حتی در مورد داشتن فرزند بیشتر برای خودش هم اجازه ندارد به تنهائی تصمیم بگیرد و باید رضایت والده آقا مجتبی را جلب نماید ــ. امری که در انحصار زوجین است و به توافق طرفین برای کنترل زاد و ولد در درون خانواده مربوط میشود. یعنی پدر و مادر خانواده هستند که تعداد فرزند و فاصله میان فرزندان و. … با رعایت فرصت رسیدگی به فرزندان ؛ کیفیت آموزش ؛ سطح بهداشت ؛ تأمین غذا و. …. را تعیین میکنند.

در خاتمه امّا یقین دارم زنان و دختران دلیر ؛ آگاه و آزادیخواه ایران همچنان که در رعایت حجاب اجباری ؛ آخوندها را به چالش کشیده و ناکام گذاشته اند ؛ در این زمینه ــ اجبار زاد و ولد ــ هم پا بی اعتنائی به اراجیف مسخره ولی فقیه و تصویب قانون در مجلس ؛ دست رد به سینه ولی فقیه میزنند و پاسخ دندان شکنی به آخوندها میدهند.

پروژه ای ناموفق که محمد حسین طریقت منفرد وزیر بهداشت دولت روحانی ؛ پیشاپیش شکست آن را پیش بینی کرده است ” خانواده ها هیچوقت به دستورالعمل و بخش نامه در این زمینه عمل نمی کنند و افراد بر اساس سلیقه خودشان عمل میکنند “.

محمود خادمی

۰۳.۰۹.۲۰۱۴
12 شهریور ۱۳۹۳

پاورقی:

۱ ــ وازکتومی یعنی بستن لوله مردان ؛ راهی مردانه برای پیشگیری از بارداری زن. راهی که قدرت باروری مرد را مختل می کند.
2 ــ توبکتومی یعنی بستن لوله رحم زنان ؛ راهی که امکان بار دار شدن زن را سلب میکند.

این مقاله تقزیبا” ۴۰ روز پیش برای ماهنامه دیدگاه سوم نوشته شد. اکنون باز تکثیر عمومی میشود.

خروج از نسخه موبایل