پاسخی به مقاله «رونمایی از پشت پرده کمبود برق در ایران»
در روزهای اخیر، مقالهای با عنوان «رونمایی از پشت پرده کمبود برق در ایران» در سایت منتشر شد که با تمرکز بر نقش استخراج غیرقانونی رمزارزها (ماینینگ) و تغییر ندادن ساعت رسمی کشور، تلاش دارد بخش بزرگی از بحران برق را به عوامل فرعی نسبت دهد. این در حالیست که واقعیت صنعت برق ایران، بهمراتب عمیقتر، ساختاریتر و دیرپاتر از آن است که بتوان آن را با ماینرها و ساعت رسمی توجیه کرد.
۱. اعداد چه میگویند؟
در مقاله مذکور ادعا شده که مصرف ماینرهای غیرقانونی حدود ۲۴۰۰ مگاوات است، و تغییر ندادن ساعت رسمی نیز حدود ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ مگاوات بر شبکه تحمیل کرده است. در مجموع، این دو عامل بنا بر ادعای نویسنده، نزدیک به ۵۰٪ کسری برق کشور را تشکیل دادهاند.
اما این تحلیل نه تنها از نظر آماری اغراقآمیز است، بلکه عامل اصلی کمبود برق—یعنی فقدان زیرساخت تولید و انتقال کافی—را عملاً نادیده میگیرد.
۲. بحران برق ایران، بحرانی ساختاریست، نه رفتاری
تا پیش از تابستان ۱۴۰۴، ظرفیت نامی تولید برق ایران حدود ۸۵ هزار مگاوات بوده، اما در عمل کمتر از ۶۵ هزار مگاوات توان واقعی در دسترس بوده است. در حالی که تقاضای برق به ۷۷ هزار مگاوات نیز رسیده است.
این شکاف ۱۲ هزار مگاواتی نه با جمعآوری ماینرها پر میشود، نه با عقب یا جلو بردن ساعت رسمی کشور. این شکاف نتیجهی:
- فقدان سرمایهگذاری در نیروگاههای جدید
- فرسودگی شبکه تولید و انتقال
- بدهیهای سنگین دولت به پیمانکاران و نیروگاهداران
- و نبود سیاستگذاری پایدار در حوزه انرژی است.
۳. چرا ماینینگ بزرگنمایی میشود؟
ماینینگ، پدیدهای است که در نبود یک اقتصاد باثبات و با بهرهگیری از برق ارزان یارانهای رشد کرده است. اما حتی در گزارشهای رسمی وزارت نیرو و مرکز پژوهشهای مجلس، کل مصرف برق ماینینگ (قانونی و غیرقانونی) کمتر از ۵٪ از کل مصرف برق کشور در زمان اوج مصرف برآورد شده است.
بزرگنمایی نقش آن در رسانهها، عملاً نقش پوششی سیاسی و تبلیغاتی برای سرپوش گذاشتن بر شکستهای بلندمدت در مدیریت منابع انرژی دارد. در واقع، ماینرها در اینجا نقش «گناهکار آماده» را ایفا میکنند؛ همانطور که در دهههای قبل «مصرفکننده خانگی» یا «کولرهای گازی» مقصر شناخته میشدند.
۴. نگاه فنی، نه تبلیغاتی
برای کاهش کسری برق، باید:
- ظرفیت عملی تولید افزایش یابد؛ یعنی نیروگاههای جدید با راندمان بالا ساخته شوند.
- شبکه انتقال و توزیع مدرنسازی شود.
- سیستم قیمتگذاری اصلاح شود تا انگیزه برای سرمایهگذاری و صرفهجویی واقعی ایجاد شود.
- و البته با ماینینگ غیرقانونی برخورد هدفمند شود، نه نمایشی.
۵. سیاستگذار به جای اصلاح، فرافکنی میکند
هنگامی که مسئولان، بهجای تحلیل واقعبینانه، به دنبال مقصرسازی هستند، نشانهی آن است که ارادهای برای اصلاح ریشهای وجود ندارد. فرافکنی به ماینرها، مصرفکنندگان یا حتی ساعت رسمی، نتیجهای جز اتلاف زمان و تعمیق بحران نخواهد داشت.
نتیجهگیری:
مقالهی اخیر، نه تنها تصویر درستی از بحران برق ارائه نمیدهد، بلکه با تحلیلهای سادهانگارانه، عملاً به تداوم سیاستهای غلط موجود کمک میکند. اگر قرار است بحرانی حل شود، ابتدا باید آن را درست دید و درست تحلیل کرد. و بحران برق در ایران، بیش از آنکه به «شبزندهداری ماینرها» مربوط باشد، به سالها بیبرنامگی در توسعه زیرساختهای انرژی مربوط است.
نام نویسنده محفوظ است