پارسا زندی
دیباچه سخن
گویند: «ستمگر اگر در حصن زرین نشیند، روزی بر درگاه عدالت فراخوانده شود.» تاریخ معاصر ایران بارها نشان داده است که ظلم هرگز در پردهی فراموشی باقی نمیماند. نامها و چهرهها شاید در مهاجرت و تبعید پنهان شوند، اما فریاد قربانیان، در دادگاه زمان زنده میماند. چنین است حال پرویز ثابتی، مقام امنیتی ساواک، که سالها در عمارتهای شکوهمند فلوریدا، با سرمایههای هنگفت ملت ایران زندگی کرد و خود را «پیتر» معرفی میکرد، اما امروز در دادگاه فدرال آمریکا با اتهامات سنگین شکنجه، آزار و نقض حقوق بشر روبهروست.
این پرونده تنها یادآور فجایع ساواک نیست؛ بلکه آیینهای است در برابر اپوزیسیونی که مدعی پرچمداری آزادی و دموکراسی در ایران آینده است. پرسش بزرگ آن است: چگونه میتوان به کسانی اعتماد کرد که دیروز در سکوت از جلادان بهره میبردند و امروز در لباس منجیان دوران گذار ظاهر میشوند؟
در روزگاری که جنبشهای مردمی از انقلاب ۵۷ تا خیزش مهسا جان تازه یافتهاند، بازگشت نام جلادان دیروز به صدر اخبار، نه تنها یادآوری گذشته، بلکه هشداری است به آینده.
مدرسه شکنجه؛ از استاد تا شاگرد
ساواک نه تنها سازمانی امنیتی، بلکه مدرسهای برای پرورش شکنجهگران بود. پرویز ثابتی در مقام معمار این نهاد، شاگردانی پرورش داد که هر یک به دژخیمی مشهور شدند.
- بهمن نادریپور (تهرانی): بازجوی بدنام کمیتهی مشترک ضد خرابکاری که فریاد زندانیان سیاسی زیر دستش به خاطرهای خونین بدل شد.
- ناصر نوروزی (ارش): دیگر شاگرد دستپرورده، که در اجرای شکنجهها نقش برجسته داشت.
- دیگرانی که در خاطره بازماندگان به عنوان جلادان و بازجویان بیرحم ثبت شدهاند.
روشهای آنان ــ از «آپولو» و شوک الکتریکی تا کشیدن ناخن، غرق مصنوعی و آزار جنسی ــ نه تنها در آن سالها ابزار اعترافگیری بود، بلکه بعدها در دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی نیز الگوبرداری شد. چه طعنهآمیز که شاگردان ساواک، پس از انقلاب، در خدمت حکومت تازه درآمدند و همان چرخه خشونت را بازتولید کردند.
ثروتی از خون ملت
این قصاب تنها با دستهای آلوده از ایران خارج نشد؛ بلکه بیش از بیست میلیون دلار از سرمایههای ملت ایران را به آمریکا منتقل کرد و در اورلاندو امپراتوری املاک و شرکتهای تجاری برپا ساخت. خانهای ۳.۶ میلیون دلاری بر کرانه دریاچه و چندین ملک دیگر، یادگار آن روزهاست.
تلخ آنکه ثروت به یغما رفتهی ملتی، امروز به رفاه و آسایش خاندان جلاد بدل شده، حال آنکه زندانیان دیروز، با تنهای زخمی و خاطرات کابوسوار، سالخوردگی را در غربت میگذرانند.
بیشرمی بر پرده تلویزیون
و عجیبتر آنکه همین مرد چند سال پیش در تلویزیون «من و تو» حاضر شد و با لبخندی آرام از گذشته خونین خود دفاع کرد. گویی نه جلاد ساواک که منجی بشریت بوده است!
اگر سعدی بود، چنین میگفت:
«دزدی که مال ببرد و خون بریزد، چون در صف قضاوت به بیگناهی دعوی کند، زهی بیشرمی!»
سلطنتطلبان و بار ننگین گذشته
پرسش این است: چگونه جریانی که خود را آلترناتیو آزادی مینامد، سالها چنین چهرهای را در حاشیه نگاه داشت و حتی از مشاورت امنیتی او بهره برد؟
بیهقی اگر بود، مینوشت:
«مردی که دیروز فخر ظلم فروخت، امروز در زبان مریدانش منادی آزادی است. این نه از عجایب روزگار که از طعنههای تاریخ است.»
دادگاه امروز؛ محک فردا
محاکمه فلوریدا تنها رسیدگی به گذشته یک فرد نیست؛ این دادگاه آزمونی است برای همه مدعیان امروز. اگر گذشتهای آلوده به خون و شکنجه بر دوش دارند، چگونه میتوانند مدعی پرچمداری دموکراسی شوند؟
سعدی فرمود:
«ملک از برای داد است، نه داد از برای ملک؛ و هر که داد نکند، ملکش برباد رود.»
خاتمه و طعنه تاریخ
اکنون که قربانیان سالخورده در دادگاه زبان گشودهاند، تاریخ طعنهای سنگین بر مدعیان امروز میزند:
«چو دیروز از خون دستان خویش بشستی، امروز نتوانی از داغ وجدان برهیختی.»
این محاکمه نه صرفاً محک یک جلاد، بلکه آیینهای است در برابر اپوزیسیونی که اگر بار گذشته را نادیده گیرد، فردا نیز در تکرار چرخه استبداد گرفتار خواهد شد.
پارسا زندی(مشاور حقوقی)
⸻—————
منابع
- The Guardian, After years living quietly in Florida, Shah of Iran’s alleged ‘chief torturer’ must face accusations in court.
• Radio Free Europe / Radio Farda, Iranian Exiles Sue Ex-Shah’s ‘Chief Torturer’ In U.S. Court. - Wikipedia, مدخل «ساواک» و «پرویز ثابتی».
- اسناد و روایات بازماندگان ساواک و محاکم پس از انقلاب ۱۳۵۷.
- منابع فارسی و پژوهشهای تاریخی پیرامون بهمن نادریپور (تهرانی) و دیگر بازجویان.
- گزارشها و تحلیلهای حقوق بشری درباره استفاده از شکنجه در دستگاههای اطلاعاتی ایران.