گزارش زندانی سیاسی ارژنگ داودی در مورد آخرین وضعیت پرونده موسوم به محاربه که بر مبنی آن محکوم به اعدام شده است جهت اطلاع افکار عممومی و انتشار در رسانه ها در اختیار « فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» قرار داده شده است. متن گزارش به قرار زیر می باشد
با یاد خدا
ایرانیان جهان متحد شویم
با درود به تمام جان نثارداشته گان راه آزادی بشر
با سلام به تمامی انسانهای آزادی خواه، دموکرات منش و نیک اندیش جهان
و تجدید پیمان با تمامی جمهوری خواهان دموکرات و سکولار ایرانی
نیک اندیشانی که پای در زنجیر
با آهنگ طبل خون شان
حقوق تاریخی انسان را طلب می کنند
حواریون جهانگیر آزادی بشریت اند.
هم میهنان،
آیا موج مخالفت های داخلی و خارجی با صدور حکم اعدام برای اینجانب، رژیم ولایت فقیه را به عقب نشینی عقلانی وامی دارد یا کما فی السابق به جنون تندروی های ناشی از لجاجت ذاتی و کودکانه می کشاند !؟
پرونده سازی اخیر موسوم به پرونده محاربه !؟ پس از صدور حکم اعدام در تیرماه سال جاری توسط احد از میرزا بنویس های دژخیم در شعبه ۱ بیدادگاه انقلاب کرج به سرکردگی آصف الحسینی ، نهایتا در اواخر مردادماه سال جاری به شعبه ۳۲ دیوانعالی کشور ارجاع داده شد. این در حالیست که شخص صادر کننده این رأی مضحک را هرگز ندیده ام و هنوز که هنوز است این حکم احمقانه به اینجانب ابلاغ نگردیده ، زیرا که فقط از طریق وکیل مربوط در جریان امر قرار گرفته ام.
چندی پیش هنگام مراجعه وکیل یاد شده به شعبه ۳۲ برای ارائه لایحه دفاعی، با تأکید بر این حقیقت مستند که دوران تمام محکومیت های قبلی ام به اتمام رسیده از رییس شعبه ۳۲ به نام فرج الهی خواستار تسریع در امر رسیدگی به این پرونده سازی بی سروته شد که وی در پاسخی سرسری اظهار داشته بود که سعی می کند تا پایان امسال یعنی در یک بازه زمانی ۸ ماهه، پرونده را تعیین تکلیف نماید. البته اطاله دادرسی در بیدادگاه های رژیم قانون ستیز ولایت فقیه به صورت امری عادی درآمده و رسیدگی قضایی !؟به پرونده های ارجاعی به دیوانعالی کشور نیز هرگز از این قاعده مستثنی نبوده و نه تنها هیچ پرونده ای در مدتی کمتر از ۶ ماه به سرانجام نمی رسد بلکه بعضا سالها نیز به درازا می کشد !؟
اما ظاهرا جاری شدن موج مخالفت های جهانی با این حکم بربرمآبانه به موازات سیل اعتراضات مردمی در داخل کشور که حتی به دیوارنویسی های گوناگون از سوی بعضی جوانان پرشور و تشنه آزادی و عدالت منجر گردید، اینک باند مافیایی حاکم بر تهران را به چاره اندیشی واداشته، زیرا در آخرین مراجعه همسرم به اتفاق وکیل یاد شده به شعبه ۳۲ به آنها اعلام شد که پرونده مذکور حداکثر!؟ تا نیمه مهرماه تعیین تکلیف نهایی خواهد شد و این به معنای آن بود که معجزه ای رخ داده و برای اولین بار در تاریخ حیات نامیمون رژیم بی دروپیکر فقیه، یک پرونده در کمتر از ۲ ماه !؟ در دیوانعالی مورد بررسی و تعیین تکلیف قرار خواهد گرفت.
هر چند که اینک تعیین تکلیف نهایی پرونده با یک ماه تأخیر به نیمه اول ماه آبان موکول گردیده ، اما روی هم رفته در این رابطه، حداقل ۳ فرضیه می تواند مطمح نظر باشد.
۱ـ حجم رو به زیاد مخالفتهای بین المللی و اعتراضات داخلی ، رژیم را به وحشت انداخته و لذا مزدوران اطلاعاتی ـ امنیتی تصمیم گرفته اند تا هر چه زودتر اشتباه انتحاری خود را درز بگیرند.
۲ـ بخش وحشی تر نیروهای اطلاعاتی ـ امنیتی سپاه و وزارت به سرکردگی «کمیته حذف بیت رهبری » برای هر چه سریعتر سر به نیست کردن من، میرزا بنویس شعبه ۳۲ دیوانعالی کشور را تحت فشار قرار داده اند تا به صورت فورس ماژور ، پرونده را نهایی کند یا به عبارت دقیق تر، تصمیمات اتخاذ شده از سوی آنان را به عنوان رأی مرجع قضایی ، انشاء و اعلام نماید.
توضیح آنکه بویژه در ۲ دهه اخیر شعبه های ۳۱ و ۳۲ دیوانعالی کشور اصطلاحا با القابی چون دوقلوهای امنیتی !؟ مفتضح بوده اند ولی پس از خیزش های سال ۸۸ و متعاقبا افزایش شمار اینگونه شعب به ۶ واحد ، اینکه به شعبه های ۲۹ تا ۳۴ دیوان، « شش قلوهای امنیتی !؟»اطلاق می گردد.
۳ـ چون طبق اعلام رسمی قوه قضاییه رژیم، ابتدائا ترخیص قطعی اینجانب از زندان برای تاریخ ۱۸\۶\۱۳۹۲ تقویم شده بود، رژیم آدمکش به سرکردگی فقیه جعلی می خواهد مقدمات آزادی مرا فراهم بیاورد تا همانطور که بازجوی بند امنیتی ۲ـ الف به نام مصطفوی که قطعا یک بیمار سادیستی است !؟در تابستان سال ۸۶ به صراحت تهدید کرد ، پس از استخلاص از زندان « در یک حادثه ساختگی مثلا یک سانحه رانندگی از بین می روی » این تهدید را عملی سازند.
به آگاهی همگان می رسانم که پس از این تهدید با داد و فریاد فراوان توانستم یکبرگ کاغذ و قلم بگیرم و بناچار وصیت نامه ای که برای اولین بار در سال ۸۳ در زندان اوین تنظیم کرده بودم را این بار در تاریخ ۱۶\۴\۱۳۸۶ در یکی از سلولهای انفرادی بند ۲ـ الف با کمی جرح و تعدیل ، تنفیذ کرده و به مسئولان آن بند امنیتی، ارایه نمایم.
زنده باد ایرانی
پاینده باد ایران
در اهتزاز باد پرچم سه رنگ اهورایی
ارژنگ داودی
معلم، شاعر، نویسنده
زندانی سیاسی در بند دو قلوهای بهم نچسبیده خامنه ای ـ رفسنجانی
زندان رجایی شهر
۲۲ مهرماه ۱۳۹۳