اخبار روز
حاکمیت سرکوبگر و فاشیست جمهوری اسلامی ایران در حذف دگراندیشان سابقهای دهشتناک دارد و همچنان هر روز تعدادی از معترضان و مبارزان را بازداشت و به احکام سنگین و حتی اعدام محکوم میکند و بیش از چهل تن از فعالان سیاسی در خطر اعدام قرار دارند و در ماه گذشته در آبانماه حداقل ۲۰۰ تن از زندانیان عمومی را اعدام کردند.
گفته شده که خسرو علیکردی را به دلیل دفاع از موکلان خود که خواهان روشن شدن حقیقت کشته شدن عزیزانشان بوده، به قتل رساندهاند. در خبرها آمده است که پیکر خسرو علیکردی را روز چهاردهم آذر ۱۴۰۴ در دفتر کارش پیدا کردند و خانواده مدعی شدهاند که تصاویر شانزده دوربین مداربسته آنجا توسط ماموران امنیتی توقیف شده است. پرسش ما این است، اگر زندهیاد خسرو علیکردی در اثر سکته قلبی از میان ما رفته است، چرا باید دوربینهای مداربسته را توقیف کنند؟! پرسش بزرگ دیگر ما این است: در این شرایط که هنوز روشن نیست خسرو علیکردی چگونه از میان ما رفته است، چرا در هفتمین روز گرامیداشت او سلطنتطلبان نیز به تعدادی از شرکت کنندگان حمله کردند، در حالیکه نیروهای امنیتی و گارد ویژه آنجا را محاصره کرده بودند تا فرصتی پیش آید که مراسم را وحشیانه به هم بریزند و برگزارکنندگان و فعالان سیاسی و مدنی را دستگیر کنند!؟
تکلیف ما با نیروهای سرکوبگر حاکمیت جنایتکار اسلامی ایران روشن است و ماهیت آنها را طی بیش از چهل و شش سال گذشته دیدهایم، اما جای شگفتی دارد که چگونه مدافعان رضا پهلوی میتوانند اینچنین خشن و غیر دموکراتیک عمل کنند و در سرکوب وحشیانهی فعالان سیاسی و مدنی که سالها در زندان بوده و همچنین خانوادههای دادخواه که آسیبهای فراوان دیدهاند، در کنار نیروهای امنیتی و اطلاعاتی قرار بگیرند؟! شرمآورتر اینکه در همین شرایط رضا پهلوی نیز به جای اعتراض به مدافعان خود در ایران که این شیوه ما را به دموکراسی نخواهد رساند، به آنها میگوید «از همه شما سپاسگزارم که شعارهایی به نفع من دادید». گویی قرار است بسیاری در ایران دستگیر، شکنجه و کشته شوند تا نفع شخصی ایشان تحقق یابد. آیا این رویه همان وعدهی برقراری دموکراسی است که ایشان در شعارهایشان میدهند؟!
شنبه بیستودوم آذرماه، دادستان عمومی انقلاب مشهد از بازداشت ۳۹ نفر در مراسم هفتم گرامیداشت زنده یاد خسرو علیکردی خبر داده است. ههنگاو جمعه بیستویکم آذرماه نیز هویت سیویک نفر از آنها شامل این افراد را اعلام کرده است؛ نرگس محمدی، سپیده قلیان، عالیه مطلبزاده، هستی امیری، پوران ناظمی، طیبه نظری (مادر زندهیاد مریم آروین)، علی آدینهزاده (پدر زندهیاد ابوالفضل آدینهزاده)، ابوالفضل ابری، نورا حقی، حسن باقرینیا، کمال جعفری یزدی، محمدحسین حسینی، جواد جلالی، محمود خانعلی، امیر خاوری، حامد حسینی، حیدر چاه چمندی، میلاد فتاح، یاسر دهستان، پوریا نجارزاده، حامد رسولخانی، مهدی رسولخانی، حسین محبی، محمدرضا بابایی و حامد زارع. حداقل شش تن از خانوادهی علیکردی از جمله؛ داوود علیکردی، احمد علیکردی، جواد علیکردی، بهروز علیکردی، ایرج علیکردی و مجتبی علیکردی نیز جزو بازداشت شدگان بوده و تعدادی از بازداشت شدگان در این حملهی خشونتبار زخمی شدهاند. گفته شده که سلطنتطلبان به سوی نرگس محمدی و سپیده قلیان که همراه با جواد علیکردی بر بلندی ایستاده بودند و صحبت میکردند، سنگ پرتاب کردهاند که واقعا مایهی تاسف است.
شب گذشته خبری کوتاه از چند تن از بازداشت شدگان رسیده که اجازه دادهاند با خانوادههای خود صحبت کنند. نرگس محمدی گفته است که هنگام دستگیری، شدت ضربات باتوم به سر و گردن او به حدی سنگین بوده که دو بار او را به بخش اورژانس بیمارستان بردند و هنوز نمیداند تحت اختیار کدام نهاد بازداشت کننده در مشهد است. عالیه مطلبزاده نیز گفته که بازداشت او مانند سایر بازداشت شدگان همراه با خشونت و ضرب و شتم بوده است. او به دخترش گفته؛ بازپرس شعبه نهصدونه برایش قرار بازداشت یک ماهه با اتهام اجتماع و تبانی صادر کرده و تا امروز تحت بازداشت سازمان اطلاعات سپاه بوده و به وزارت اطلاعات مشهد تحویل داده شده است. دخترش گفته؛ مادرم به دلیل ابتلا به سرطان سینه و سابقه جراحی و شیمیدرمانی و رادیوتراپی، نیازمند مراقبت تخصصی و مصرف منظم داروهای حیاتی است و این شرایط میتواند جان او را بهطور جدی به خطر بیاندازد. ما به شدت نگران سلامتی تمام بازداشت شدگان، بهویژه عالیه مطلبزاده هستیم که نیاز به مراقبت شدید دارد. تمام بازداشت شدگان باید هرچه زودتر و بدون قید و شرط و سلامت آزاد شوند.
ما مادران پارک لاله ایران بهعنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، به خانوادهی خسرو علیکردی، این وکیل شجاع که به طرز مشکوکی از میان ما رفته است، تسلیت میگوییم و خواهان روشن شدن حقیقت چگونگی مرگ نابههنگام او هستیم. ما حملهی سلطنتطلبان به تعدادی از شرکت کنندگان و دستگیری و مجروح شدن تعدادی از آنها از سوی نیروهای امنیتی را به شدت محکوم میکنیم و باید همگی سلامت و بدون قید و شرط آزاد شوند. ما این چرخهی ناتمام آزادیکُشی، سرکوب، قساوت، بازداشت، شکنجه، اعدام، تبعیض، بیعدالتی، زنستیزی و مرد-پدرسالاری در ایران را به شدت محکوم میکنیم و اعتقاد عمیق داریم که این زنجیرها باید به دست خودمان همراه با سایر جنبشهای مستقل و مردمی پاره شود تا بتوانیم به رهایی، آزادی، برابری، و دنیایی عادلانه، انسانی و شاد دست یابیم.
از شما زنان و دادخواهان میخواهیم که برای دستیابی به مطالبات زیر با ما همراه شوید:
۱) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۲) لغو مجازات اعدام و پایان دادن به هرگونه حذف فیزیکی و شکنجه شامل؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاههایی علنی، عادلانه و مردمی (مجازاتی به جز اعدام)، ۴) برخورداری از آزادی بیان، اندیشه، قلم بدون قید و شرط، ۵) برخورداری از آزادی پوشش و حق کنترل بر بدن بدون قید و شرط، ۶) برخورداری از حق اعتراض، اعتصاب، تجمع، تشکل، سازمان و احزاب مستقل، ۷) برخورداری از برابری حقوق شهروندی و رفع هرگونه تبعیض و ۸) جدایی دین از حکومت. ما اعتقاد عمیق داریم که ساختار سراپا فاسد، تمامیتخواه و دیکتاتوری مذهبی – ارتجاعی و غیر دموکراتیک حکومت اسلامی ایران باید در هم شکسته شود و طرحی نو در اندازیم.
مادران پارک لاله ایران
بیست و چهارم آذر ۱۴۰۴
www.mpliran.net