
پاییز ۱۴۰۴ برای دولتی که با وعده «گشایش» و شعار «وفاق» بر سر کار آمد، بیش از آنکه فصل برداشت بخشی از وعدههایش باشد، فصل مواجهه بود.
در روزهای داغ انتخابات، «مسعود پزشکیان» از شکستن قفس تحریمها، از میدانداری بخش خصوصی و از رشد ۸درصدی اقتصادی سخن میگفت که قرار بود با تزریق ۲۰۰میلیارد دلار سرمایه، موتورهای خاموش تولید را دوباره بهحرکت درآورد. او از معلمانی میگفت که نباید گرفتار چندشغلهبودن باشند و از پزشکی که نباید اخلاق را قربانی ویزیت «یک تا دو دلاری» کند. حتی سیاست خارجی، در آن روایت انتخاباتی، چهرهای نرمتر داشت؛ جهانی که اگر دشمنی نکند، میتوان با آن گفتوگو کرد و از انزوا بیرون آمد. اما حالا برخی میگویند او به آخر خط رسیده است.
آمارهای رسمی از رشد منفی، رکود صنعت و کشاورزی و فروپاشی زیرساختهای انرژی خبر میدهند؛ اتاق بازرگانی از میدانِ خالیِ بخش خصوصی، پروژههای نیمهکاره و سرمایههایی میگوید که هرگز وارد کشور نشدند.
ناترازی، که قرار بود با «مدیریت» و گفتههای کارشناسان مهار شود، جای خود را به خاموشی و صرفهجویی اجباری سپرده و مسوولان اعتراف به «شرمندگی» میکنند. طی یکسال و نیم گذشته فاصله میان گفتمان انتخاباتی و منطق اداره کشور، میان سیاستمداری که از امکان اصلاح سخن میگفت و رییسجمهوری که اکنون ناچار است در هر گوشهای بحران را نظاره کند، فاصلهای است که بهواسطه رنج جمعی پر شده است.
اقتصاد خرابتر از همیشه
در حالی که پزشکیان در ایام انتخابات و ماههای آغازین دولت، رسیدن به رشد ۸درصدی را «اولویت اصلی» و منوط به «ارتباط با دنیا» و «مدیریت ارشد» میدانست، دادههای رسمی مرکز آمار ایران در سهماهه نخست سال ۱۴۰۴، از ورود اقتصاد به تونل رکود خبر میدهند.
بر اساس این گزارش، محصول ناخالص داخلی (GDP) با نفت به منفی یکدهم درصد و بدون نفت به منفی ۴دهم درصد سقوط کرده است؛ آماری که نشاندهنده شکستن موتورهای رشد در دو بخش کلیدی «کشاورزی» (منفی ۲.۷ درصد) و «صنعت» (منفی ۱.۷ درصد) است.
همزمان، بانک جهانی با پیشبینی رشد منفی ۱.۷درصدی و تورم ۴۹درصدی برای کل سال ۱۴۰۴، تصویری را ترسیم میکند که در آن نهتنها خبری از سرمایهگذاری ۲۰۰میلیارد دلاریِ تخمینزده شده در روزهای تبلیغات انتخاباتی نیست، بلکه بهدلیل تداوم فشار تحریمها و کاهش ۱.۹درصدی سرمایهگذاری ثابت، اقتصاد ایران عملا در مدار «رکود تورمی مزمن» قرار گرفته است.
این دادهها نشان میدهند که گفتمان «امکانپذیریِ رشد» در انتخابات، اکنون با صلبترین شکلِ واقعیت یعنی «رشد منفی» و «افت توان خرید خانوار» بیاعتبار شده است.
پزشکیان در انتخابات تاکید میکرد که تولیدکنندگان و اتاق بازرگانی باید در تصمیمسازی و میدان عمل حضور داشته باشند، اما مجموعه مواضع و هشدارهای اخیر اتاق بازرگانی نشان میدهد عملا کسی به این «میدان» توجهی نمیکند.
اتاق بازرگانی در گزارشهای رسمی تصریح میکند که برخلاف روایتهای خوشبینانه، چین نهتنها سرمایهگذاری چشمگیری در ایران نکرده، بلکه پروژههای زیرساختی بزرگی مانند برقیسازی راهآهن تهران–مشهد و قطار سریعالسیر تهران–قم–اصفهان را بهدلیل تحریم، نبود تضمین بانکی و ریسکهای مالی رها کرده است. در عین حال که آنها از وضعیت سرمایهگذاری خارجی ناامیدند از وضعیت سیاستهای اقتصادی دولت هم نگرانند.
روسای اتاقهای سهگانه با هشدار نسبت به اجرای دفعی مالیات ۱۰درصدی ارزش افزوده، از بیتوجهی سیاستگذار به شرایط واقعی کسبوکارها میگویند و پیامدهایی چون رکود، تعطیلی مشاغل و فرسایش سرمایه اجتماعی دولت را گوشزد میکنند.
در کنار اینها، اظهارات اعضای اتاق درباره رانتهای گسترده در بازار برنج و تورم ۵۱درصدی کالاهای اساسی، تصویر روشنی از فاصله میان وعده «میدان دادن به بخش خصوصی» و تداوم سیاستهایی میدهد. یکی از اعضای آن میگوید: «اگر همه درآمد اتاق بازرگانی در کشور را جمع کنیم، باز هم به اندازه رانت یک هفته برنج دبش نمیشود. چای دبش تموم شد، الان برنج دبش هست.»
مطالبه صریح اتاق برای خروج از لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی ( افایتیاف) نشان میدهد فعالان اقتصادی، برخلاف خواستههای خود به وعدههای دولت چندان نزدیک نشدهاند. پزشکیان چه در ایام انتخابات و چه اندکی پس از نشستن بر صندلی ریاست جمهوری گفته بود چالشهای بینالمللی نظیر گروه ویژه اقدام مالی پیششرطِ «ایجاد اطمینان برای تولیدکنندگان» و رسیدن به چشماندازهای توسعه است، پا به میدان اجرایی گذاشت؛ اما ایران همچنان در لیست سیاه این گروه باقی مانده، آنهم در شرایطی که به گفته دبیر شورای عالی پیشگیری و مقابله با جرایم پولشویی، در اجلاس مهرماه حتی چین حاضر نشد از ایران دفاع کند و فقط ژاپن در کنار تهران ایستاد.
واقعیتی که نشان میدهد اجماعسازی بینالمللی، حتی در میان شرکای «دوست»، همچنان دستنیافتنی است. همزمان سخنگوی دولت با تاکید بر زمانبر بودن خروج از لیست سیاه، عملا انتظارات فوری فعالان اقتصادی را تعدیل میکند و مسیر را به آیندهای نامعلوم حواله میدهد. آغاز مذاکرات حضوری با گروه ویژه اقدام مالی پس از ششسال، اگرچه از نظر فنی یک گام رو به جلو محسوب میشود، اما در کنار اعتراف رسمی به انجام نشدن بیش از نیمی از برنامه اقدام و تداوم اختلافات داخلی، بیشتر نشانه ناپایداری این روند است.
ناترازیها و مطالبات
در مناظرات انتخاباتی، پزشکیان گفته بود: «کاریکه الان در داخل میتوانیم بکنیم بدون رفع تحریمها، توجه به ناترازی انرژی و ارز و مدیریت است.» همچنین وی در اولین نشست خبری خود با خبرنگاران، از ناترازیهای مختلف در بخشهای انرژی، گاز، برق، محیط زیست و مسایل مالی گفت و هشدار داد: «ما در این وضعیت به سمت فروپاشی حرکت میکنیم.»
در ماههای اخیر، مدیریت ناترازی را «ضرورتی اجتنابناپذیر» خوانده و عملا سیاست دولت را به در خواست از مردم برای کنترل مصرف محدود کرده و از آنها میخواهد در گرما سیستم سرمایشی را و در سرما سیستم گرمایشی را درست مصرف کنند.
از سوی دیگر وعدههای مکرر وی درباره رفع «بخش مهمی» از ناترازی، همزمان با اعتراف به فرسودگی زیرساختها، شدت مصرف چندبرابری نسبت به میانگین جهانی و سهم ناچیز انرژیهای تجدیدپذیر، در عین نداشتن برنامه مشخص برای وضعیت انرژی به تعویق مداوم حل مساله انجامیده است.
گزارشهای کارشناسی، ناترازی انرژی را نه یک بحران مقطعی، بلکه حاصل دههها سیاستگذاری نادرست، یارانههای غیرهدفمند و فقدان سرمایهگذاری پایدار میدانند؛ اما اقدامات دولت فعلی در راستای وعدهها با واقعیت خاموشی، صرفهجویی اجباری و «شرمندگی» اعلامشده از سوی رییسجمهور، نسبت چندانی ندارد.
پزشکیان پیش از رسیدن به ریاستجمهوری، معلمِ چندشغله را نشانهای از فروپاشی کیفیت آموزش میدانست و تاکید میکرد معلمی که ناچار به تامین معاش از چند مسیر است، فرصتی برای توجه به دانشآموزان ندارد. اما پس از استقرار دولت، محور اصلی سخنان او در حوزه آموزش نه بهبود معیشت معلمان، بلکه «تغییر نگاه»، «تحول ذهنی»، «کار تیمی» و اتکا به مشارکت مردمی و خیران منتقل شد.
در حالی که رییسجمهور بارها از عدالت آموزشی، کیفیتبخشی و نقش معلمان در ساخت آینده کشور سخن گفته، سیاست مشخص و فوری برای کاهش فشار معیشتی بر معلمان، که همان ریشه چندشغلهبودن است، کمتر به چشم میآید.
تاکید مداوم بر اصلاح نگرش، مهارتآموزی و تربیت نسلی وطندوست، جای پاسخ به این پرسش را خالی گذاشته است که بدون امنیت شغلی و درآمد پایدار، چگونه میتوان از معلم انتظار داشت حامل تحول آموزشی باشد.
پزشکیان زمانی که هنوز رییسجمهور نبود، زیرمیزی گرفتن پزشکان را نتیجه مستقیم ویزیتهای «یک تا دو دلاری» میدانست و ریشه مساله را در سیاستگذاری ناعادلانه جستوجو میکرد، اما در مقام ریاست دولت، بحران معیشتی کادر درمان، بهویژه پرستاران، با سکوت و تعویق پاسخ داده است.
سال گذشته در ماههایی که پرستاران در دهها شهر کشور دست به اعتصاب و تجمع زدند، از اضافهکاری اجباری با دستمزد ساعتی ناچیز تا معوقات چندماهه و کمبود شدید نیرو، دولت نه واکنشی درخور نشان داد و نه مصوبات کارگروه ویژه پرستاری را اجرایی کرد. این موضوع حل نشده است و اخیرا یکی از نمایندگان مجلس ناچار به تذکر رسمی به رییسجمهور بابت عدم تحقق مصوبات پرستاری شد.
در سوی دیگر اعتراضات پرستاران همچنان ادامه دارد. همزمان اعتراضها فروکش نکرده است. تجمع کارکنان دانشگاه علوم پزشکی «جندیشاپور» در اهواز در ۲۴آذر۱۴۰۴ و اعتراض پرستاران استان گلستان در ۲۶آذر نشان میدهد بحران معیشتی کادر درمان پابرجاست و فاصله میان وعده و عمل همچنان باقی مانده است.
فیلترینگ و غرب
پزشکیان در جریان انتخابات صراحتا گفته بود: «اگر به ریاستجمهوری برسم، قطع و یقین این روند فیلترینگ که زندگی مردم را متاثر کرده و مردم را عصبانی میکند را تغییر خواهم داد.» اما در یکسال و نیم گذشته آنچه در عمل رخ داده، بیش از آنکه نشانه اجرای یک وعده باشد، روایت عقبنشینی تدریجی است. از پذیرش صریح «فیلترینگ کنترلشده» در مناظرهها تا لبخند معنادار رییسجمهور هنگام طرح موضوع فیلترینگ در نشست با فعالان سیاسی و ارجاع مداوم مساله به «شرایط خاص» و «مسوولیتپذیری پلتفرمها»، مسیر وعده شفاف انتخاباتی به موضعی محافظهکارانه و مشروط ختم شده است.
در همین حال، معاون اجرایی رییسجمهور بهصراحت میگوید پزشکیان بهتنهایی قادر به رفع فیلترینگ نیست و همهچیز منوط به اجماع در شوراهاست؛ اعترافی که عملا نشان میدهد وعدهای که با قطعیت بیان شده بود، حالا در پیچوخم ساختار تصمیمگیری حل شده است.
اما همزمان معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رییسجمهور هم گفته است: «رفع فیلترینگ و دسترسی آزادانهتر مردم به اطلاعات و شبکههای اجتماعی، از منظر دکتر پزشکیان فقط عمل به وعده انتخاباتی نیست؛ تلاش باورمند برای احقاق حق اجتماعی است.»
در کنار فیلترینگ یکی از وعدههای مهم رییسجمهور ارتباط با جهان بود. پزشکیان در ایام انتخابات گفته بود: «هیچ حاکمیتی در درون قفس نتوانسته به رشد و شکوفایی برسد» و تاکید کرده بود که «برای شکوفایی اول باید با کشورهای منطقه تعامل کنیم و سپس با سایر کشورها وارد گفتوگو و مذاکره شویم.»
پس از انتخابات نیز گفت: «اگر آمریکا با ما دشمنی نکند، با آنها هم برادر هستیم». با این حال، در ماههای اخیر مواضع او تغییر لحن آشکاری پیدا کرده است. در این تغییر، جنگ ۱۲روزه بیتقصیر نیست اما او که میداند مشکلات کشور بدون مذاکره پایان نخواهد پذیرفت هم دیگر از مذاکره نمیگوید.
پزشکیان در گفتوگو با رییسجمهور فرانسه تصریح کرد: «ایران همواره از گفتوگو و تعامل استقبال کرده، اما امروز این طرف مقابل است که باید بهعنوان یک اقدام اعتمادساز حقوق جمهوری اسلامی ایران را محترم بشمارد و بهدنبال تحمیل زیادهخواهیهای خود نباشد» و افزود: «این ایران نیست که باید صداقت خود را اثبات کند، بلکه آمریکا و اروپا هستند که باید با اثبات صداقت خود اعتماد جمهوری اسلامی ایران را جلب کنند.»
در سومتیر۱۴۰۴، پزشکیان در گفتوگوی تلفنی با «محمد بن سلمان»، ولیعهد پادشاهی سعودی گفته بود: «آماده حل و فصل مسایل میان خود و آمریکا بر پایه چارچوبهای بینالمللی هستیم و هرگز خواستهای فراتر از حقوق خود نداریم.»
در ادامه همین روند، او اخیرا هم گفته است: «ما با اروپا و آمریکا نشستیم و توافق کردیم، اما آنها حق غنیسازی ما را نپذیرفتند» و افزود: «آمریکا و اروپا، ایران ضعیف و تجزیهشده میخواهند و من به عنوان یک ایرانی، نه ایران ضعیف را میپذیرم و نه تجزیهشده را». او در ۲۷آذر۱۴۰۴ در بیرجند گفت: «بهدنبال درگیری با کسی نیستیم اما زیر بار خواستههای ذلتبار آمریکا نمیرویم» و تاکید کرد: «در برابر تمام ظالمان ایستادگی خواهیم کرد.»