
با گذشت سه سال از آغاز اعتراضات گسترده در ایران، مستند «ترانه» به کارگردانی پگاه آهنگرانی، دریچهای نو و تکاندهنده به زندگی یکی از تاثیرگذارترین چهرههای سینمای ایران، ترانه علیدوستی، گشوده است. این مستند تنها یک پرتره سینمایی نیست، بلکه سندی تاریخی از هزینههای گزافی است که چهرههای سرشناس به دلیل همراهی با مطالبات اجتماعی پرداخت کردهاند. علیدوستی که با انتشار عکس بیحجاب و اعتراض به اعدام محسن شکاری، مسیر حرفهای خود را از فرش قرمزهای بینالمللی به سمت بازداشتگاه اوین تغییر داد، در این مستند از جزئیاتی پرده میبردارد که تاکنون پنهان مانده بود؛ از لحظات پراسترس بازداشت در منزل و مقابل دیدگان دختر کوچکش تا روزهای دشوار انفرادی که فصل جدیدی از زندگی او را رقم زد.
بخش مهمی از این گفتگو به پیامدهای جسمی و روانی این دوران اختصاص دارد. علیدوستی در گفتگو با آهنگرانی صراحتاً از ابتلای خود به یک بیماری خودایمنی حاد سخن میگوید که منجر به آسیبهای شدید پوستی و دوری طولانیمدت او از انظار عمومی شد. این بیماری که به باور بسیاری از کارشناسان، ریشه در فشارهای عصبی و استرسهای ناشی از دوران بازداشت و محرومیتهای شغلی دارد، چهرهای از این بازیگر را به نمایش میگذارد که با تصویر همیشگی او بر پرده سینما متفاوت است؛ زنی که با وجود از دست دادن شغل و سلامت جسمانی، همچنان بر مواضع اخلاقی و مدنی خود پای میفشارد. محرومیت او از بازیگری، در واقع بخشی از یک سیاست گستردهتر برای حذف هنرمندانی است که حاضر به سکوت در برابر وقایع پاییز ۱۴۰۱ نشدند.
مستند پگاه آهنگرانی به خوبی توانسته است تضاد میان شکوه جهانی یک ستاره سینما و تنهایی او در رویارویی با قدرت را به تصویر بکشد. علیدوستی در این روایت، از “تصمیم” میگوید؛ تصمیمی که پس از کشته شدن مهسا امینی اتخاذ شد و او را آگاهانه به مسیری بیبازگشت هدایت کرد. این مستند نشان میدهد که چگونه جنبش «زن، زندگی، آزادی» توانست مرزهای میان هنر و سیاست را در ایران جابهجا کند و بازیگرانی را که روزگاری تنها دغدغه فرم و محتوای سینمایی داشتند، به کنشگرانی بدل سازد که برای تغییرات بنیادین اجتماعی، هزینههایی چون زندان و بیماری را به جان میخرند.
تحلیل وضعیت علیدوستی در این مستند، نمادی از سرنوشت جمعی بسیاری از معترضانی است که در سه سال اخیر آسیبهای دائمی دیدهاند. از کسانی که اعضای بدن خود را از دست دادند تا کسانی که با حکمهای سنگین پشت میلهها ماندند، همگی در روایت علیدوستی بازتاب مییابند. او به عنوان نمایندهای از جامعه هنری، از شکافی سخن میگوید که میان نسل جدید مطالبهگر و ساختارهای موجود ایجاد شده است. دوری او از سینما، نه یک انتخاب شخصی، بلکه یک تبعید اجباری از حرفهای است که سالها در آن درخشیده بود، اما او در این مستند تأکید میکند که ایستادن در کنار مردم، ارزشی فراتر از هر نقش سینمایی داشته است.
در نهایت، «ترانه» ساخته پگاه آهنگرانی، بازخوانی یک مقطع حساس از تاریخ معاصر ایران از زبان زنی است که نخواست تنها تماشاگر باشد. این گفتگو فراتر از یک درددل شخصی، به واکاوی مفهوم «مقاومت» در زندگی روزمره یک هنرمند میپردازد. بیماری خودایمنی و تغییرات ظاهری علیدوستی در این فیلم، استعارهای از جراحتهای عمیقی است که بر پیکره جامعه ایران وارد شده است؛ جراحتهایی که شاید در ظاهر بهبود یابند، اما روایت آنها برای آیندگان باقی خواهد ماند تا بدانند در این سالهای دشوار، بر هنر و هنرمند مستقل ایرانی چه گذشته است.
منابع مورد استفاده برای تدوین این گزارش:
این گزارش بر پایه محتوای مستند «ترانه» (ساخته پگاه آهنگرانی)، گزارشهای خبری بیبیسی فارسی و رادیو فردا، تحلیلهای اجتماعی ایراناینترنشنال و گفتگوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی پیرامون وضعیت سلامتی ترانه علیدوستی تنظیم شده است.