در روزهای اخیر و همزمان با ارائه لایحه بودجه دولت پزشکیان به مجلس، موجی از انتقادها در شبکههای اجتماعی شکل گرفته
برترینها: در روزهای اخیر و همزمان با ارائه لایحه بودجه دولت پزشکیان به مجلس، موجی از انتقادها در شبکههای اجتماعی شکل گرفته که بیش از هر چیز، بازتابدهنده نگرانی عمیق افکار عمومی نسبت به وضعیت اقتصاد کشور و مسیر پیشروی آن است. بخشی از این واکنشها نه صرفاً به ارقام بودجه، بلکه به «زبان» و «شیوه بیان» آن بازمیگردد؛ زبانی که از نگاه منتقدان، بیش از آنکه شفافکننده باشد، نوعی مدیریت روانی افکار عمومی را هدف گرفته است.
حالا ریال را کردی قران، چه فرقی کرد؟
یکی از پرحاشیهترین نمونهها، نحوه درج عوارض خروج از کشور در لایحه بودجه است. در متن لایحه، رقم عوارض بهصورت «۹۰ هزار قران» نوشته شده؛ در حالی که در عمل، این عدد معادل ۹۰۰ هزار تومان برای سفر اول در سال است. استفاده از واحد پولی «قران» که عملاً سالهاست در زندگی روزمره مردم جایی ندارد، از نظر بسیاری از کاربران تلاشی آگاهانه برای کوچکنمایی ارقام و کاستن از شوک روانی افزایش هزینهها تلقی شده است. منتقدان میگویند وقتی ارزش پول ملی تا این اندازه کاهش یافته، بازی با واحد پول نهتنها کمکی به درک بهتر واقعیت نمیکند، بلکه اعتماد عمومی را نیز بیش از پیش فرسایش میدهد.
ونزوئلا شدهایم و خبر نداریم!
این انتقاد، در واقع نشانهای از نگرانی بزرگتری است: ترس از حرکت اقتصاد ایران به سمت الگوهایی شبیه اقتصادهای بحرانزدهای چون ونزوئلا. مقایسههایی که این روزها در فضای مجازی دستبهدست میشود، بیدلیل نیست. در سال ۲۰۱۴ تورم گسترده در ونزوئلا با ۶۹ درصد آغاز شد و به ترتیب در سال ۲۰۱۵ به ۱۸۱ درصد، در سال ۲۰۱۶ به ۸۰۰ درصد، در سال ۲۰۱۷ به بیش از ۴ هزار درصد و در سال ۲۰۱۸ به یک میلیون و ۷۰۰ هزار درصد و در نهایت به دو میلیون درصد رسید. در اوج بحران دستمزد ماهانه یک پزشک به رقمی بین شش تا ده دلار رسیده بود.
در همین زمینه حسین عبده تبریزی (اقتصاددان) با هشدار درباره وضعیت اقتصادی کشور گفت: اگر تورم ۶۰درصدی امسال در سال آینده تکرار شود و بودجه در چارچوب اعلامشده نماند، بیاعتمادی به پول ملی شدت میگیرد و کشور وارد مرحله دلاریزه شدن میشود؛ مرحلهای که ممکن است تورم ناگهان از حدود ۶۰درصد فعلی به ۳۰۰۰درصد جهش کند، همانطور که در ونزوئلا اتفاق افتاد.
کافه رفتن دو نفره از سال بعد ممنوع میشود!
از نگاه بسیاری از منتقدان، مسئله فقط تورم یا کاهش ارزش ریال نیست، بلکه «جهتگیری بودجه» است. در شبکههای اجتماعی، این گزاره بهکرات تکرار میشود که دولت، بهدلیل محدودیت در فروش نفت و کاهش درآمدهای ارزی، ناچار شده بار تأمین بودجه را مستقیماً بر دوش مردم بگذارد. افزایش عوارض، مالیاتها و هزینههای عمومی، در ذهن بخشی از جامعه به این تعبیر شده که دولت «دست در جیب مردم» کرده تا کسریهای خود را جبران کند. کنایهها در اینباره کم نیست؛ از جمله تشبیهی که میگوید: «وقتی با پارتنرت به کافه میروی، تصور کن یک نفره رفتهای، اما هزینه دو نفر را میپردازی؛ آن نفر دوم، دولت است.» این زبان طنزآلود، در واقع بیانگر حس نابرابری و بیعدالتی اقتصادی است که بسیاری آن را تجربه میکنند.
آمازون دوبرابر کل ایران بودجه سالیانه دارد
در کنار اینها، موضوع «کوچک بودن بودجه کل کشور» نیز به یکی دیگر از محورهای بحث تبدیل شده است. کاربران با مقایسه بودجه ایران با شرکتها و کشورهای دیگر، به شکلی طعنهآمیز از جایگاه اقتصادی کشور سخن میگویند. برای مثال، بارها اشاره شده که بودجه سالانه شرکتی مانند آمازون، چند برابر بودجه کل ایران است. حتی مقایسه با برخی کشورهای کوچک اروپایی یا آفریقایی نیز نشان میدهد که حجم بودجه آنها از بودجه عمومی ایران بیشتر است. حالا این را بگذارید کنار کاهش عجیب و غریب قدرت خرید، یک دبه ماست روز به روز تورم دارد. مرغ هر روز بازی درمیآورد، خب این مردم چقدر به ناچار طلا و دلار دپو کنند؟ روانی شدهاند بس که نرخها را چک کردهاند. کافر با کافر چنین نمیکند که شما مدعیان با این مردم کردهاید.
برترین ها