اقتصاد ایران آنلاین: همچنان کانون اصلی خلق درآمد در اقتصاد ایران فعالیتهای تولیدی نیست و به واسطه ناتوانی دولت در ایجاد اطمینان برای صاحبان داراییها، افراد ترجیح میدهند منابع مالی خود را تا آنجا که ممکن است با قابلیت نقدشوندگی بالا حفظ کنند و از هر فرصتی که پیش میآید برای رفتارهای سوداگرانه و خلق درآمد استفاده کنند.
نکتههایی که به آنها اشاره شد مسایل بنیادینی هستند که از ابتدای فعالیت دولت یازدهم از سوی اقتصاددانان به دولت گوشزد شد اما دولت فعلی ولو با سود کمتر نسبت به دولت قبل، از طریق ثباتسازی اقتصاد کلان و دستکاری قیمتهای کلیدی اهداف اقتصادی خود را پیگیری کرد و به این توصیهها توجهی نکرد. اقداماتی از این دست از سوی دولت، اشکالاتی اساسی پدید میآورد و آن این است که هزینه فرصت در فعالیتهای اقتصادی با رشد همراه میشود، به این معنا که ریسک سرمایهگذاری بر فعالیتهای تولیدی به شدت بالا میرود.
این اقتصاد دان و استاد دانشگاه در ادامه در روزنامه شرق نوشت: متاسفانه به دلیل اشتباه فاحشی که بانکمرکزی مرتکب شد و اعلام کرد که تحمل کاهش قیمت ارز را ندارد، باعث شد سهم آیندههراسی بار دیگر در سطوح قابل اعتنایی در قیمت ارز ایجاد شود.
در چنین شرایطی طبیعی است که با انتشار یک خبر، ولو که آن خبر از سوی دولت ایران تکذیب هم شود، بازار بار دیگر به سمت رفتارهای سوداگرانه پیش میرود. بنابراین به روشنی میتوان مشاهده کرد سیاستهای بانکمرکزی بیش از آنکه معطوف به بخشهای مولد اقتصاد باشد به منافع بخشهای غیرمولد اقتصاد و بهخصوص بانکهای بیشمار خصوصی و بازار سکه و ارز معطوف میشود و از سویی در بدنه دولت مقاومتهایی برای کاهش تنشها و حرکت به سمت بخشهای مولد دیده میشود. نتیجه چنین سیاستی فشار بیشتر بر مردم و تولیدکنندگان خواهد بود.
در چنین شرایطی باید امیدوار بود هم رییس دولت و هم نهادهای نظارتی با توجه به پیچیدگی و خطیر بودن شرایط اقتصادی کشور، حتی اگر انگیزهای برای درس گرفتن از تجربههای دولت قبل ندارند به تجربههای همین دولت طی یک سال و نیم گذشته بها بدهند و به سمت راهکار نجاتبخش اقتصاد ایران یعنی تولید گام بردارند. این امیدواری در حالی وجود دارد که نگاهی به عملکرد دولت در عرضه سیاستگذاری اقتصادی طی ١٨ماه گذشته نشان میدهد جهتگیریهای دولت در اقتصاد همچنان در جهت منافع مردم و تولیدکنندگان نیست.