سایت ملیون ایران

بیش از یکسال ممانعت از آزادی دکتر کامران ایازی در گفتگو با این زندانی زندان رجایی شهر

ونداد اولاد عظیمی: هفده ماه پس از پایان محکومیت حبس دکتر کامران ایازی، زندانی در تبعید زندان رجایی شهر (گوهردشت) کرج، و علیرغم موافقت دادگاه انقلاب با پایان محکومیت این زندانی، قاضی اجرای احکام (نصیرپور) اما از اجرای پروسه آزادی وی خودداری می‌کند.

دکتر کامران ایازی، متولد ۱۳۴۸ در تهران، فارغ التحصیل از دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۴، متاهل و دارای سه فرزند، که در زمان دستگیری ساکن شیراز و شاغل در مطب شخصی در این شهر بوده، در گفتگو با «سحام نیوز»، با اعلام این موضوع، تاکید کرد که: «طبق ماده ۳۴ قانون مجازات اسلامی که از خرداد ۱۳۹۲ لازم الاجرا شده است، مدت محکومیت من، با احتساب به تخفیف، حداکثر به دو و نیم سال می‌رسید، ولی علیرغم اعلام نظر موافق دادگاه انقلاب در مورد پرونده من، این امر همچنان توسط قاضی اجرای احکام (نصیرپور) مسکوت مانده است.»

کامران در بهمن ۱۳۸۹ بازداشت و بعد بیش از سه ماه بازجویی در سلولهای انفرادی، در دادگاهی تشریفاتی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، به اتهامات «اجتماع و تبانی و توهین به مقدسات» ، از طریق عضویت در بک انجمن اینترنتی، به ۹ سال حبس تعزیری، ۱۶۰ ضربه شلاق و ۴۸ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.

کامران ایازی در این خصوص به خبرنگار کمپین گفت: «انجمن اینترنتی مذکور یک انجمن گفتگوی آزاد و بدون محدودیت بود که مباحث تاریخی، سیاسی و دینی در آن به گفتگو گذاشته می‌شد. البته این انجمن در سالهای ۸۷ – ۱۳۸۶ عملا تعطیل شده و هیچ فعالیتی در آن صورت نمی‌گرفت، اما پس از وقایع سال ۸۸ و امنیتی شدن جامعه، وزارت اطلاعات وقت، برای محدود کردن تمامی فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، اقدام به دستگیری من و تعدادی دیگر از فعالان فضای مجازی نمود. از ۷ نفری که در ارتباط با این پرونده بازداشت شده بودند، پنج نفر تابستان ۹۱ و یکی در زمستان ۹۱ آزاد شدند و من تنها بازمانده این پرونده هستم. «

کامران ایازی در این گفتگو توضیح داد که: «علاوه بر اجحاف در اعمال ماده ۳۴ قانون مجازات اسلامی برای آزادی وی؛ در فطر سال ۱۳۹۲ نیز مشمول عفو و تخفیف عمومی اعلام شده و نام وی در لیست عفو قرار گرفته است که طبق آن مدت محکومیت وی از ۹ سال به ۶ سال کاهش پیدا کرد. «

او ادامه داد که: «مشابه همین تخفیف عمومی در سال ۹۳ هم به وی اعلام شده که طبق آن باید در ۱۳ دی ۱۳۹۳ آزاد می‌شدم اما نشانه‌ای از اجرا و اعمال این دو تخفیف حکم در پرونده من، مشاهده نمی‌شود. «
این پزشک زندانی در پاسخ به وقایع بعد از بازداشت، توضیح داد که «پس از دستگیری به مدت ۸ روز در بازداشتگاه شیراز تحت بازجویی همراه با شکنجه روحی و بدنی بودم، بطوری که آثار ضرب و شتم در زمان تحویل بنده به بند ۲۰۹ اوین در ۱۱ بهمن ۱۳۸۹ توسط پزشک مربوطه ثبت شد و تا حدود یک ماه پس از آن نیز باقی بود. سپس تا ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ که به بند ۳۵۰ تحویل داده شدم، در سلولهای انفرادی و در یک ماه آخر در سلولهای چند نفره بند ۲۴۰ و ۲۰۹ نگهداری و بازجویی شدم.»

کامران وضعیت خانواده خود را در دوران بازداشت، به ویژه در روز‌ها و هفته‌های ابتدایی بحرانی توصیف کرده و می‌گوید: «پس از دستگیری خانواده من علاوه بر مشکلات روحی شدید که به ویژه گریبانگیر فرزندان خردسالم شده بود، با مشکلات مالی ناشی از عقب افتادن اقساط و اجاره مواجه شده بودند که به لطف یاری و وجدان بیدار تعدادی از دوستان و همکارانم، بخشی از این بار از روی دوش خانواده من برداشته شد که می‌خواهم به این وسیله از همه ایشان صمیمانه قدردانی و سپاسگزاری نمایم.»

ایازی در پاسخ به پرسش «سحام نیوز»، در خصوص روند بازپرسی، پروسه صدور حکم در دادگاه و فرصت دفاع از اتهامات، توضیح داد که: «در مرحله بازپرسی و در دفاع آخر، ابتدا اتهامات وارده را رد کردم اما بازپرس اسدی با تهدید و ارعاب، در حد بازجوی اطلاعات و بلکه فرا‌تر از آن، مرا وادار کرد اظهارات دیکته شده توسط او را به عنوان دفاع آخر بنویسم!»

او ادامه می‌دهد: «اولین ملاقات من با وکیلم در جلسه رسیدگی در دادگاه انقلاب بود! روند دادگاه به گونه‌ای بود که گویی حضور یا عدم حضور و اقرار یا انکار من هیچ تاثیری در تصمیم قاضی نداشت و با وجود انکار اتهامات، در تقریبا همه موارد (به جز جاسوسی) به اشد مجازات همراه با مجازاتهای جنبی مانند شلاق و جریمه نقدی محکوم شدم.»

این پزشک زندانی در توضیح فعالیتهای خود در دوران زندان، به خبرنگار این کمپین توضیح داد که:
«در دوره دانشجویی علیرغم تحصیل، به فراگیری نوازندگی تار مشغول بودم. در زمانی که در بند ۳۵۰ اوین بودم به لطف سازی که خانواده تهیه کرده بود و تحویل داده بودند، پس از سال‌ها دوباره به تمرین موسیقی پرداختم. در همین دوره نزدیک به ۲۰ قطعه موسیقی اعم از تصنیف، مضراب و غیره ساختم که در برنامه» گلگشت عصر جمعه ۳۵۰ «با همراهی دیگر دوستان اجرا شد. تصنیف‌های این دوره عمدتا بر روی اشعاری از هوشنگ ابتهاج مانند» بر سواد سنگفرش راه «در ماهور،» شبگرد «در دشتی،» زبان نگاه «در بیات اصفهان،» صبح آزادی «در شور،»‌ای فردا «در ژانر تلفیقی ساخته‌ام.»

اما تبعید مجدد کامران ایازی به زندان گوهردشت کرج در جریان حوادث موسوم به «پنج شنبه سیاه» در بند ۳۵۰ اوین، موجب وقفه در فعالیتهای فرهنگی این پزشک زندانی در جریان دوران محکومیتش، شد.
او در شرح تبعید به زندان گوهردشت توضیح داد که: «پس از وقایع ۲۸ فروردین در بند ۳۵۰، به دلیل گزارش مشاهداتم، علاوه بر تبعید به زندان رجایی شهر، پرونده‌ای با عنوان» فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی «علیه من تشکیل شد که با صدور قرار کفالت فعلا در دادسرای شهید مقدس اوین است.»

او ادامه داد:
«در پی تبعید به رجایی شهر و علیرغم مخالفت اکید رئیس این زندان با ورود آلات موسیقی، با بازسرایی تعدادی از اشعار شاعر آلمانی اتریش «رانه ماریا ریلکه»، هفت ترانه با نام‌های «ترانه تو، فقط تو»، «عشق به من ده» ، «ترانه عشق»، «لالایی»، «چرخ و فلک»، «پلنگ «و «طلوع یا غروب»، ساخته‌ام که متاسفانه امکان اجرای آن‌ها در اینجا فراهم نیست.»

از دکتر کامران ایازی در این گفتگو از سرنوشت دیگر اتهامات وی در خصوص «سب النبی» و «ارتداد» پرسیده شد پیش‌تر به شعبه ۷۶ ارجاع داده شده بود. او در این خصوص نیز توضیح داد که: «پس از ۲ سال از ارجاع پرونده به شعبه ۷۶، این پرونده بدون صدور رای به دادگاه انقلاب عودت شد و با توجه به نظر دادگاه تجدیدنظر موقوفی تعقیب، در مورد این اتهامات صادر شد.»

گفتنی است فارغ از موارد متعدد نقض حقوق شهروندی این پزشک زندانی، در زندان و دادگاه؛ عدم اجرای مفاد قانون مجازات اسلامی، از مواردی است که پیش‌تر مورد انتقاد مجامع بین المللی قرار گرفته بود.

پیش‌تر کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد، روز سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳، در جریان تصویب پیش نویس قطعنامه برای حقوق بشر در ایران؛ نسبت به ناتوانی مستمر در رعایت قانون آیین دادرسی، و نقض حقوق افراد بازداشت شده، از جمله متهمانی که بدون اتهام یا بدون تماس با دنیای خارج در زندان نگه داشته می‌شوند، استفاده گسترده نظام مند بازداشت خودسرانه و ناپدید شدن اجباری، عدم دسترسی متهم به وکیل منتخب خود، عدم صدور احکام وثیقه برای بازداشت شدگان، شرایط بد زندان‌ها، ممانعت از دسترسی به درمان پزشکی کافی و خطر مرگ برای زندانیان ناشی از شکنجه، تجاوز و دیگر انواع خشونت جنسی بازداشت شدگان، تکنیک‌های خشن بازجویی و استفاده از فشار روی خویشان و نزدیکان، شامل دستگیری آن‌ها، به منظور اخذ اعترافات دروغین که در محاکمهٔ آن افراد و انتشار در تلویزیون ملی از آن استفاده می‌شود؛ تداوم دخالت‌های خودسرانه و یا غیرقانونی توسط مقامات دولتی درحریم خصوصی افراد، مخصوصا در ارتباط با منازل شخصی و مکاتبات آن‌ها، شامل ارتباطات تلفنی و پست الکترونیکی که ناقض حقوق بین الملل می‌باشد؛ به شدت ابراز نگرانی کرده بودند.

این قطعنامه، روز سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳، پس از بررسی، با ۷۸ رای موافق، ۳۵ رای مخالف و ۶۹ رای ممتنع، به تصویب رسید.

 

خروج از نسخه موبایل