سایت ملیون ایران

یادداشت وارده: عملیات بهرام، دستاویز قدیمی تندروها در تلاش برای پرونده سازی علیه شاهین دادخواه

دکتر شاهین دادخواه

دکتر شاهین دادخواه

یادداشت وارده: به بهانه گزارش سایت پارس با نام آلزایمر سیاسی و پرداختن به پرونده زندانی سیاسی « شاهین دادخواه » در این گزارش.

بار اول نیست که افراطیون ( شما بخوانید از بانیان صنعت تحریف واقعیت ) با برنامه و سناریوی از پیش طراحی شده، علیه «شاهین دادخواه »، مشاور زندانی حسن روحانی، دست به تحریف واقعیت و نمایش “آنچه خود می خواهند و نه آنچه که هست” می زنند.

تحریف واقعیت توسط افراطیون در ایران در حال تبدیل شدن به صنعتی قدرتمند شبیه صنعت فیلم سازی در هالیوود است. صنعتی که گرداننده اش اتاق فکر تندروها و‌ عروسکان آنها در سایت ها و روزنامه ها، انجمن ها و بنیادهای وابسته شان است.

یک روز با کمک بسیج دانشگاه و انجمن اسلامی، مهدی الفت پور و ایمان ملکا روز دیگر با سایت فارس، خیبر آنلاین و قطره، نوبتی دیگر با مدد گرفتن از ستون ویژه روزنامه کیهان و‌ توپخانه حسین شریعتمداری، و چندی پیش با یاری گرفتن از سایت پارس و‌ گزارش ویژه اش با نام «آلزایمر سیاسی ».

گزارشی کمدی و هفت رنگ و چهل تکه و البته با یک گاف بزرگ اطلاعاتی – امنیتی.

گزارشی که در اولین سطرش بدون هر گونه مقدمه چینی و توضیحی در معرفی “شاهین دادخواه. در عوض از جریان نزدیک به هاشمی، می خواهد که درباره شاهین دادخواه توضیح دهند؟

از هاشمیون وشبکه زیتون می پرسد!

و از آنها نقل قول میکند که «راه توسعه از تل آویو می گذرد!»

و بعد از این سه موضوع دوباره از نزدیکان هاشمی می خواهد تا آنها «علت و چگونگی ارتباط او (شاهین دادخواه ) با سرویس رژیم صهیونیستی، دیدار با وزیر صنایع این رژیم و سفر به اراضی اشغالی را توضیح دهند؟»

تاریخ انتشار این گزارش اگر پنج سال پیش _سال۸۹ _ می بود، یعنی زمانی که این مشاور پیشین حسن روحانی در شورایعالی امنیت ملی، به به اتهام ارتباط با دول متخاصم به تازگی دستگیر و تحت بازجویی به سر می برد، اینقدر پرداختن بدان عجیب و قابل تامل نمی آمد. اما طرح این گزارش، در این بازه زمانی، قطعا به دنبال اهدافی غیر از پرسش های مطرح شده است به شرح زیر:

۱- دکتر« شاهین دادخواه » در میان مدیران ارشد دولتی، حکومتی و دیپلمات ها نامی ناآشنا و غریبه نبوده که حال بعد از پنج سال سایت پارس با نبش پرونده و پرسش از ‌کیستی اش، بخواهد هویتش را کشف و یا او را همچون «مامور ۰۰۷ » به خوانندگانش معرفی کند؟

۲- از کنار همزمانی میان تاریخ نشست های تیم مذاکره کننده هسته ای ایران با گروه ۱+۵ و پیشرفتهای حاصله در حل پرونده هسته ای و افزایش فشار و‌ حمله تندروهای موافق تحریم ها (شما بخوانید کاسبان تحریم) علیه شاهین دادخواه، نمی توان به راحتی گذشت.

۳ – عجیب نیست هر گاه در پرونده هسته ای ایران گامی رو به جلو برداشته شده، کاملا بطور اتفاقی «شاهین دادخواه» یا به سلول انفرادی تحت نظر اطلاعات سپاه پاسداران منتقل و از نوازش های پوتین بازجویانش برخوردار شده و یا انجمن ها و‌گروه های وابسته به اصولگرایان، بطور هماهنگ بدو پرداخته و گلایه های خود را از اضافه شدن او به تیم همراه حسن روحانی رسانه ای کرده باشند؟

۴- چگونه است نویسنده گزارش طی یک آلزایمر تاریخی و مصلحتی نامه این کارشناس ارشد مسایل سیاسی – امنیتی خطاب به شخص رهبری را، از یاد برده و ‌دوباره دیدار با وزیر صنایع اسراییل را مطرح می کند!

همان نامه ای که درون آن شاهین دادخواه با اشاره به سوابق درخشان کاریش، ارائه مستندات و رفرنس، به دفاع از خود پرداخته و اتهامات مطرح شده از جمله دیدار با وزیر صنایع اسرائیل را بطور مستند پاسخ می دهد.

چگونه میتوان در صدق نویسنده شک نکرد وقتی در لایه لایه های گزارش تلاش برای عوام فریبی موج می زند.

۵- حال پرداختن به پرونده « شاهین دادخواه » در روزهایی که تا چند ماه دیگر مدت محکومیت دوم وی به پایان رسیده و آزاد خواهد شد، چه معنا و ‌مفهومی می تواند داشته باشد، جز آنکه تاریخ دوباره در حال تکرار بازی دو سال پیش است؟

او بنابر حکم ناعادلانه اش وی می بایست در تاریخ ۲۶ دیماه ۱۳۹۱ از زندان آزاد می شد اما در کمال ناباوری پرونده دیگری علیه وی تحت عنوان اقدام به براندازی ، اجتماع و تبانی علیه نظام تشکیل، و بدون احضار به دادگاه و یا داشتن فرصت دفاع از خود و باز امکان داشتن یک وکیل و دفاع مناسب، به ۵ سال زندان محکوم شد.

۶- آیا ممکن وزارت اطلاعات دوره شیخ حیدر مصلحی که به شکار عبدالمالک ریگی در آسمانها رفته بود، مدرکی دال بر همکاری او با موساد داشته و ‌قوه قضا از اعدام او گذشته باشد؟

مگر نه آنکه هر کس که بدین ظن بازداشت و مدرک نصفه و نیمه ای از همکاری احتمالی بدست می آمد اعدام در سرنوشتش قرار می گرفت؟ مگر نه آنکه مسئول دفتر سردار نقدی به همین اتهام بازداشت و به سرعت هم اعدام شد. پس چگونه است این «مامور۰۰۷» ، از اعدام رهایی یافته و فقط دو سال حبس بدو تعلق گرفت؟

۷- اینکه نویسنده گزارش از هاشمی رفسنجانی می پرسد «شاهین دادخواه کیست؟»، شاید به تعبیر دوستان خود نویسنده به سراغ پدرخوانده معنوی حسن روحانی رفته تا با نشانه گرفتن موصل به تصرف بغداد بپردازد، که شاهین دادخواه همکار جناب روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بوده است.

این نوع نشانه گیری برای ما چندان غریبه نیست، که چند سال پیش تندروها به سراغ همکاران حسن روحانی رفته تا با پرونده سازی علیه همکارانش تلاش داشتند مانع حضورش در عرصه انتخابات شوند.

۸- حتی اگر کسی نقشه خوانی نداند با کنار هم گذاشتن پازل های برشمرده بالا، به راحتی میتواند بفهمد تمام صغری-کبری چیدن های این گزارش، بخشی از پروسه تخریب و‌ حمله تندروها، “با اسم شب دلواپسان هسته ای”، به دولت یازدهم و چه بسا یکی از زمینه سازی های عوام فریبانه برای کودتای احتمالی علیه دولت تدبیر و امید و قبضه کامل قدرت سیاسی و اقتصادی به تبعه آن است.

۹ – و در آخر آنکه؛ از کنار هر چه بگذریم از کنار گاف امنیتی و بچه گانه این گزارش نمی توان گذشت :«سفر به سرزمینهای اشغالی»
این مورد را بیشتر از این باز نکرده و به همین اشاره بس کوتاه اکتفا می کنیم که سفارش دهنده گزارش، که دست بر قضا گویا امنیتی بوده و به اطلاعات محرمانه دسترسی دارد، خود بخوبی متوجه منظورمان شده است. و نمیدانیم آیا باز باید مدارک مستند محکم را دوباره ارائه کنیم یا قرار است درب بر همان پاشنه این دوستداران تحریم که `قانون خود ما هستیم `بچرخد و پرونده ای دیگر به جهت ممانعت از آزادی او در ماههای آینده در دست اقدام است؟

البته که موارد دیگری هم در گزارش مطرح شده اما برای عاقلان همین اندازه اشاره کافی است تا متوجه شوند جریانی در کشور، تا چه حد حیاتش در گرو متشنج کردن فضا و ایجاد بحران است. و صنعت تحریف و سفسطه برایشان چقدر مهم و چه کاربردهای اساسی دارد.

آرش پیراسته
فعال مدنی و‌سیاسی

لینک گزارش آلزایمر سیاسی منتشر در سایت پارس

خروج از نسخه موبایل