ماجرا از این قرار بود که مقامات موساد پس از دریافت پیام بختیار، در تماسهای هفتگی خود با آقای خمینی، کتباَ از ایشان استفتا کردند. آقای خمینی زیرش نوشت: «جایز نیست»…
۲۸/اردیبهشت/۱۳۹۴ طنز خودنویس
صبح دوشنبه ۲۸ اردیبهشت و ۱۸ مه خبر این بود که یک مقام امنیتی سابق اسراییل در کتاب خودش فاش کرده که در اوائل انقلاب شکوهمند، بختیار در مقام نخست وزیر ایران از اسرائیل خواسته بود خمینی را بکشند. مدرک و دلیلی که شاهد این حرف آقای یوسی آلفر باشد کتاب دیگری است که خود ایشان پنج شش سال پیش درآورده و در آن فاش کرده که بختیار از موساد خواست در مورد آیت الله خمینی «کاری بکنند». (گیومه از بی.بی.سی) بعله
حالا حرف و حدیث و گمانه و گزینه در این مورد زیاد است از جمله اینکه شاید نفرت بختیار دمکرات منش از «دیکتاتوری نعلین» او را به چنین درخواستی واداشته که اتفاقاَ من با این گمانه زنی و استنتاج موافقم، آنهم به دلیل اینکه در جریان بودم.
ماجرا از این قرار بود که مقامات موساد پس از دریافت پیام بختیار، در تماسهای هفتگی خود با آقای خمینی، کتباَ از ایشان استفتا کردند. آقای خمینی زیرش نوشت: «جایز نیست» و از همان موقع کمر به انتقام از بختیار بست که یکبارش ترور نافرجام بود یکبارش ترور بافرجام.
گفته میشود عناد آقای بنی صدر با بختیار هم از همینجا میآید که او خواسته آقایشان را بکشد. بنی صدر اولین کسی بود که در ایران، «فرزند امام» لقب گرفت. دشمنی بنی صدر با بختیار تا آنجاست که تا چندی پیش اصرار داشت نام او را به جای شاپور با های اضافه (شاهپور) بنویسد که یعنی اگر من فرزند خمینی هستم، او هم فرزند شاه است! اما بختیار هرگز (خ) به نام بنی صدر اضافه نکرد که او را خبوالحسن بنامد.
از مطلب دور نیافتیم، همکاری تفاهم آمیز جمهوری اسلامی و اسرائیل با این خوشخدمتی موساد در ۱۳۵۷ بیشتر و بیشتر شد. تا کنون هیچ عاملی بیش از جمهوری اسلامی کشورهای جهان را به حمایت از اسراییل ترغیب نکرده.
اطرافیان امام میگویند نامبرده پس از افشاگری موساد، انگار «تولدی دیگر» یافته بود و حتی رفتارش قدری مثل فروغ فرخزاد شده بود