سایت ملیون ایران

شاهین دادخواه: «یادداشتی به مناسبت دومین سالگرد روی کار آمدن دولت اعتدال»

شاهین دادخواه*

مقدمه: مهم‌ترین مساله دولت روحانی در آستانه دو سالگی روی کار آمدن چیست؟ پاسخ‌های زیادی را می‌توان به این پرسش داد و‌ به عوامل متعددی اشاره کرد. اما برگزاری جشن‌های مختلفی با نام «روحانی تنها نیست» نشان می‌دهد که حداقل برای برخی افراد ذی‌نفوذ در دولت، نگرانی از تنها شدن دولت در مقاطع حساس جدی است.

در نوشته پیشین خود ابعاد مختلف سناریوی معامله کلان دولت با هسته اصلی اصول‌گرایان را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفتم این سناریو می‌تواند یک تله سیاسی برای دولت روحانی باشد. در این نوشته نشان خواهم داد دو‌ گروه هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه بر طبل تنها بودن دولت روحانی می‌کوبند:

گروه نخست؛ مخالفان و تندروهای سنگر گرفته در پس دلواپسان هستند که می‌خواهند با تکرار تنها بودن دولت، عملیات روانی علیه دولت و حامیان آن به راه انداخته و مانع قدرتمندتر شدن دولت خصوصا در آستانه انتخابات حساس مجلس و‌ مجلس خبرگان شوند.

گروه دوم؛ فرصت‌طلبان رخنه کرده در بدنه دولت است که از سر فرصت‌طلبی،‌ افزوده شدن افراد و‌ گروه‌های جدید به فهرست حامیان دولت را، باعث کسادی کسب و‌کار و‌ کاهش فرصت‌های اداری و‌ اقتصادی و سیاسی پیش روی خود می‌دانند. فرصت‌طلبانی که برهمین اساس می‌کوشند دولت اعتدال را تافته‌ای جدا بافته از نیروهای سیاسی خواهان تغییر و اصلاح جلوه داده و‌ مانع از آن شوند که دولت از چنگ آن‌ها خارج شود، یا مجبور شوند حامیان اصلاح‌طلب خود را در دولت و تصمیم‌های آن سهیم کنند.

هر دو‌ گروه فوق‌الذکر می‌توانند در بلندمدت باعث فاصله گرفتن دولت از مردم و تضعیف پایگاه قدرت آن در بلندمدت شوند. گروه نخست می‌خواهد نشان دهد که دولت روحانی برخلاف آن‌چه می‌گوید یک دولت مردمی نیست و به دغدغه‌های معیشتی و فرهنگی مردم کم توجه است. این یک رویکرد آشنا در عرصه سیاست ایران است که در ابتدای دهه ۸۰ آغازشد و علی‌رغم تصور برخی بازی‌گران سیاسی موثر واقع شد و‌ آثار آن در انتخابات دیده شد. متاسفانه برخی اقدامات دولت نظیر گران‌تر کردن اعلام نشده بنزین و حذف بنزین سهمیه‌ای، ‌گران‌تر کردن نان و مواردی نظیر این‌ها می‌تواند آثار منفی بر زندگی طبقات پائین داشته باشد و بدون شک مخالفان دولت در بهره‌برداری از این وضعیت تعلل نخواهند کرد.

تجربه دولت محمود احمدی‌نژاد نشان داد وضع معیشتی برای بخش قابل توجهی از جامعه اهمیت دارد، تاسف بارتر این‌که فرصت‌طلبان درون دولت هم خواسته یا ناخواسته در این روند نقش دارند. آن‌ها افزایش منابع مالی دولت را به سود خود می‌دانند بی‌آن‌که به آثار سیاسی و‌ اجتماعی برخی تصمیم‌های اقتصادی دولت توجه کنند.

از این‌جا می‌خواهم یک نکته و پرسش بنیادین را مطرح کنم: «آیا واقعا برای دولت اهمیت دارد که پایگاه قدرت خود را حفظ و‌ تقویت کند؟» و‌ اگر آری «مردم چه جایگاهی در این روند دارند؟»
به نظر می‌رسد درباره پرسش اول در داخل دولت اجماع نظر هست، اما پاسخ به پرسش دوم متفاوت است. در حالی‌که تندروهای مخالف دولت به درستی می‌دانند که حمایت مردمی، اصلی‌ترین پایگاه دولت می‌تواند باشد و می‌کوشند از این‌کار جلوگیری کنند‌، فرصت‌طلبان جمع شده در داخل دولت تز«معامله بزرگ» را مطرح می‌کنند؛ معامله‌ای که تا حد زیادی مردم را نادیده می‌گیرد و معتقد است می‌شود حمایت مردمی را به راحتی جلب کرد، زیرا مردم همواره بین بد و بدتر قرار دارند.

در چارچوب همین استدلال آن‌ها می‌گویند دولت به اصلاح‌طلبان هم نیاز چندانی ندارد چون در صورت بهبود وضع اقتصادی،‌ مردم بدون توجه به اصلاح‌طلبان از دولت حمایت خواهند کرد و‌ به آن رای خواهند داد. معتقدم دولت هنوز درباره پرسش ٬تا چه حد باید پایگاه قدرت خود را در بدنه جامعه و در میان مردم قرار دهد٬، به جمع‌بندی و تصمیم‌گیری نهایی نرسیده و این یک تهدید جدی برای آن است. هر تحلیل‌گری می‌تواند پیش‌بینی کند که دولت برای کسب رای در سال ۹۶ با مشکل جدی مواجه نخواهد بود. اما اگر در یک افق بلندمدت به مساله نگاه کنیم،‌ پایگاه قدرت دولت چیزی فراتر از جلب رای صرف را شامل می‌شود. زیرا به تجربه ثابت شده است،‌ اگر دولتی ولو قدرتمند و مورد حمایت، پایگاه قدرت اجتماعی نداشته باشد، بزرگ‌ترین کاری که می‌تواند انجام دهد حفظ وضع موجود است. ضمن این‌که به راحتی می‌توان آن را کنار گذاشت یا ناکارآمد کرد.

تبدیل کردن توافق هسته‌ای به پایگاه قدرت زمانی معنا دارد که دولت بتواند در انتخابات مجلس کرسی‌های قابل توجهی را جذب کند، نه این‌که دست به دامان اصول‌گرایان میانه‌رو شود. رابطه دولت با مجموعه اصلاح‌طلبان هم در این راستا قابل فهم است. فرصت‌طلبان نزدیک به دولت تا حالا نشان داده‌اند تمایلی به همکاری استراتژیک با اصلاح‌طلبان ندارند. آن‌ها می‌گویند اصلاح‌طلبان برای اعتدال، هویت مستقل قائل نیستند و خود را برادر بزرگ دولت می‌دانند و‌ نگاه از بالا به پائین بدان دارند. حتی اگر اقلیتی از اصلاح‌طلبان چنین باوری داشته باشند، اکثریت آن‌ها چنین باوری ندارند.

باید پذیرفت اصلاح‌طلبان برای داشتن پایگاه قدرت اجتماعی، هزینه زیادی در سال‌های گذشته پرداخته‌اند و‌ درهمان حال نشان داده‌اند قدرت زیادی برای بسیج اجتماعی دارند. لذا دولت آقای روحانی همان‌طور که برای نزدیکی به اصول‌گرایان باید هزینه بپردازد برای تقویت پایگاه اجتماعی خود هم ناگزیر از همکاری با اصلاح‌طلبان است. متاسفانه تجربه وزارت علوم و‌ استیضاح دکتر فرجی دانا نشان داد فرصت‌طلبان موانع جدی برای همکاری دولت و اصلاح‌طلبان ایجاد می‌کنند.

پیش از آغاز به کار دولت اعتدال نوشتم که حفظ مثلث«خاتمی، روحانی، هاشمی» بسیار حیاتی است و مخالفان دولت همه تلاش خود را به کارخواهند گرفت این مثلث متلاشی شود یا فقط روی کاغذ باشد و‌ درعمل نتواند کاری انجام دهد. این مثلث نمادی از پایگاه قدرت اجتماعی دولت است. عقلای دولت نباید از امتیاز دادن به اصلاح‌طلبان هراس داشته باشند، عالم سیاست، عالم «بده، بستان» است. در شرایطی که دولت در حوزه فرهنگ، امنیت و غیره امتیازاتی به مخالفان می‌دهد، چه ایرادی دارد امتیازاتی هم به اصلاح‌طلبان بدهد. دور شدن دولت از اصلاح‌طلبان تنهاتر شدن آن را تشدید خواهد کرد. زیرا مخالفان دولت هیچ‌گاه پایگاه ضعیف خود را در اختیار دولت نخواهند گذاشت. اما اصلاح‌طلبان در انجام این‌کار منافع مشترکی با دولت اعتدال دارند.

نتیجه آن‌که به نظر می‌رسد تنها ماندن دولت در سال‌های آینده تهدیدی جدی برای آن است و نباید آن را دست‌کم گرفت. مهم‌ترین پیامد این امر آن است که دولت برگ برنده‌ای برای چانه‌زنی با رقبا و مخالفان خود در داخل حاکمیت نخواهد داشت و در چنین شرایطی نه تنها قادر به پیش‌برد برنامه‌های خود نخواهد بود بلکه مجبور است به رقبا و مخالفان هم بیش از حد لازم امتیاز دهد. لغو کنسرت‌های دارای مجوز، سکوت معنادار دولت در برابر برخی بازداشت‌های سیاسی، ندادن مجوز به برخی کتاب‌ها برای انتشار،‌ بلاتکلیف بودن منشور حقوق شهروندی،‌ حساس نبودن در مساله رفع‌حصر،‌ ندادن مجوز به برخی تجمعات گروه‌های حامی دولت و ده‌ها مورد دیگر امتیازاتی‌است که دولت به مخالفان داده یا فرصت‌طلبان از این طریق درصدد تحقق معامله بزرگ بوده‌اند. اما واضح است که مخالفان در برابر این‌همه امتیاز حتی حاضر نشده‌اند در مساله هسته‌ای دولت را همراهی کنند. سخن آخر آن‌که روحانی باید مواظب باشد که مخالفان و فرصت‌طلبان، دولت را از مردم جدا نکنند و باعث تنها شدن آن نشوند.

*مشاور پیشین حسن روحانی در شورایعالی امنیت ملی
عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای در دولت اصلاحات

خروج از نسخه موبایل