پس از روشنگری مختصری که پیرامون موقعیت جغرافیایی و ترکیب قومیتی که پیرامون مناطق نفت خیز استان خوزستان ارایه کردم، آقای یوسف عزیزی بنی طرف و دوستانشان آنچه را که شایسته خودشان بوده را با بی ادبی به اینجانب نسبت داده اند.
لذا ذکر چند نکته ضروری است:
نخست؛ اینجانب برعکس شما برای ابراز وجود و مطرح کردن خود و بیان پیشینه خود و خانواده ام نیازی به آویزان شدن به این دستگاه امنیتی و خوشرقصی ندارم حداقل ۲۰۰ الی ۳۰۰ مقاله وبیش از ۱۰۰ کتاب … به فارسی، انگلیسی و فرانسوی و … توسط نویسندگان و پژوهشگران و سفرنامه نویسان ایرانی و خارجی پیرامون خانواده ی من و پیشینه مبارزانت و ریشه های آن، در ایران و کشورهای مختلف نوشته شده و موجود است.
در میان هم میهنان عرب من آنهایی که از انصاف و منش و اصالت و شناخت لازم نسبت به تاریخ برخوردار می باشند به این امر واقفند .
دوم؛ برعکس شما که با ادعای دفاع از حقوق بشر و مبارزه با نژاد پرستی با فریبکاری و جعل و تاریخ سازی و …. در تلاش برای حذف سایر انسان هایی هستید که در گستره خوزستان زندگی می کنند و ماموریت دارید ساکنان خوزستان را نسبت به یکدیگر ظنین کرده و جنگ قومیتی ایجاد کنید، اینجانب آنان را برادر و هم سرنوشت می دانم.
آقای بنی طرف از دوره ی شیعه کشی عثمانی ها در بین النهرین در چهارصد سال پیش تاکنون که قبایل عرب به خوزستان وارد شدند تا کنون مردم خوزستان با آغوش باز از قوم عرب میزبانی کرده اند و همواره با احترام و حسن همجواری نسبت به این هم میهنان خود برخورد داشته اند.
اندیشه های تفرقه افکنانه شما یک تفکر وارداتی یادگار دوران صدام است وپایه ای در نزد مردم خوزستان ندارد.
آقای بنی طرف؛ شما که امروز به نام دفاع از حقوق بشر به جلسات نفتی حمله می کنید شما همان کسی هستید که وقتی در ایران بودید نیز به آمارسازی های اینچنین و انکار قومی سایر هموطنان خود در خوزستان مشهور بودید، شما از بمب گزاری های سال۸۴ و اعمال تروریستی دفاع می کردید، اینجانب که به تامین حقوق همه انسانها معتقد هستم، نه تنها هم میهنان عرب خوزستان را دشمن نمی دانم بلکه در مواقع مختلف به دفاع از حقوق آنها نیز پرداخته ام.
سوم؛ ماهیت و ذات فاشیسم عبارت از تجاوزگری و توسعه طلبی است، لذا با استناد به آمارهای جعلی و انکار سایر قومیتها ی خوزستان که در نوشته های شما موجود است یک باردیگر بر فاشیست و پان عرب صدامی بودن شما و همفکرانتان نه به عنوان یک برجسب که شما نام برده اید بلکه به عنوان واقعیتی که نتیجه نوع فکر و عملکرد شما و همفکرانتان است تاکید می کنم و برای درک آن نیز به صحبت ها و نوشته ها و تحریف های شما که گواهی این اندیشه تان است، استناد می کنم.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد
امیررضا امیربختیار