کانون شهروندی زنان: درحالی که ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ به یکصد و نهمین سالگرد انقلاب مشروطه قدم گذاشتیم، کانون شهروندی زنان نیز به همین مناسبت، اولین نشست بررسی کتاب های زنان خود را با «موضوع ظهور جنبش زنان در ایران و جهان (انقلاب مشروطه / عصر روشنگری) و با همکاری «انجمن ایرانی روابط بین الملل» در روز شنبه ۱۷ مردادماه برگزار کرد.
کتابی که در این نشست مورد بررسی قرار گرفت «از جنبش تا نظریه اجتماعی، تاریخ دو قرن فمینیسم» نوشته حمیرا مشیرزاده بود و سخنرانان این نشست به ترتیب مهدیه گلرو، فعال حقوق زنان و عضو کانون شهروندی زنان، ندا ناجی، دانش آموخته حقوق و عضو کانون شهروندی زنان و زیبا جلالی نائینی، ناشر، مترجم و پژوهشگر حوزه زنان و دبیر مجموعه مطالعات زنان «نشر شیرازه»، بودند.
در ابتدای نشست، کلیپ کوتاهی که توسط «ندا ناجی» و به مناسبت سالروز انقلاب مشروطه در کانون شهروندی زنان تهیه شده بود پخش گردید. سپس آقای صبوری، دبیر «انجمن ایرانی روابط بین الملل» که این نشست در دفتر این انجمن تشکیل می شد، ضمن خوشامدگویی به حاضران، پیام قدردانی «حمیرا مشیرزاده» که به دلایلی امکان حضور در این نشست را نیافته بود، بیان کرد.
پس از آن سارا باقری، وکیل دادگستری و عضو کانون شهروندی زنان که مجری نشست بود گفت: «از تاریخ مشروطه بارها خوانده ایم و از نقشی که زنان درآن ایفا کردند. بی شک حرکت زنان را میتوان خدشه تاپذیرترین بخش جنبش مشروطه تفسیر کرد. از زمان مشروطه تاکنون جنبش زنان فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته اما پیوسته آرام و رو به جلو حرکت کرده است. جنبش مشروطه سرآغاز ورود مستقل زنان به حوزه عمومی از طریق نظام آموزشی است. بدین معنی که زنان از حق برخورداری از آموزش و سواد به عنوان یکی از حقوق شهروندی برخوردار شدند و قلم به دست گرفتن و نوشتن و انتشار نشریه های خاص خود را آغاز کردند. حال ما در کانون شهروندی زنان برآن شدیم تا در یکصد و نهمین سالگرد انقلاب مشروطیت، که آموزش و نوشتن توسط زنان مهم ترین دستاوردش برای زنان بود، سلسله نشست های «بررسی کتاب های زنان» خود را آغاز کنیم.» وی سپس از مهدیه گلرو برای ایراد سخنرانی اش دعوت به عمل آورد.
پس از آن مهدیه گلرو، پیرامون محوریت نقش زنان در جنبش مشروطه به سخنرانی پرداخت. وی با ابراز تاسف از نبود اسناد تاریخی کامل در دوران قاجار )به دلیل تاریخ نگاری مردسالارانه) شروع جنبش های زنان را مترادف با شکل گیری جنبش های اعتراضی در دوره ناصری دانست. حضور زنان در عرصه عمومی و تجربه مسئولیت اجتماعی و هویت بخشی این جنبش به زنان، محرک تمایل به رشد و رشد یافتن زنان شد.
گلرو با تقسیم بندی تاریخ به سه مرحله ی پیش از مشروطه، مشروطه و پس از آن به بررسی حضور و نقش آفرینی زنان در عرصه ی عمومی پرداختند. درباره قبل از مشروطه، با اشاره به تاثیر بسزای زنان در جنبش تنباکو و مبارزه زنان تا پای جان و شرکت گسترده ی زنان در تحصن ها، به زنانی که دیگر نه به عنوانی منسوب به همسران و پسران شان که با نام خودشان و هویت و شخصیت خودشان شناخته می شدند، پرداخت. به گفته ایشان حضور زنان و تاثیرگزاری آنان به قدری گسترده بود که در اطلاعیه های مشروطه، اسم زنان همپای مردان تحت لفظ مردان و زنان مشروطه ها ذکر می شد.
این فعال حقوق زنان در ادامه افزود: «دی ۱۲۸۶ اولین میتینگ زنان شکل گرفت و پس از آن شکل گیری بنیادهای خیریه باعث سازماندهی و ارتباط موثر زنان گردید. مطالباتی که زنان در اعتراض ها بیان میکردند هیچ کدام مرتبط با وضعیت خودشان نبود و بیشتر ظلم ستیزانه و ضد استبداد بوده است. اما پس از پیروزی مشروطه، زنانی که جان و مال خود را در راه مشروطه خواهی گذاشته بودند،ا همپای مهجورین و معلولین عقلی، از حق رای محروم شدند. بعد از مشروطه زنان در حمایت از مورگان شوستر با توسل به زور، عدم دخالت روسیه را خواستار شدند و در همین راستا تحریم کالاهای انگلیسی و روسی را نیز شروع کردند. زنان از جان خود به عنوان سپرهای شرعی برای حفظ جان مردان مشروطه خواه هم دریغ نکردند به حدی که نایب السلطنه دستور حکومت نظامی برای زنان را داد و اگر زنی از خانه خارج می شد، دستگیر می شد و اینچنین زندان پر از زندانیان زن مبارز شد. صدیقه دولت آبادی از شناخته شده ترین فعالین زنان در دوران پادشاهی احمد شاه بود که به تاسیس سازمان تعلیمات نسوان کمک کرد و در سال ۱۲۹۰ برای اولین بار نشریه ای با عنوان زن منتشر نمود. اولین ۸ مارس در ایران سال ۱۳۰۱ رخ داد. از دیگر فعالین زنان، زینب پاشا و آذر طلعت را میتوان نام برد.»
مهدیه گلرو در پایان با اشاره به اهمیت بازخوانی اسناد مشروطه در راستای شناسایی خاستگاه جنبش زنان، آن را محرکی در جهت افزایش انگیزه ی میان فعالان زن دانست و گفت: برپایی نخستین مدارس دخترانه، نخستین روزنامه ها با سردبیران زن، شکل گیری فعالیت های مدنی با تشکیل نخستین انجمن های زنانه، ایجاد فضایی برای نویسندگان و شعرای زن و… همگی از دوران قبل از مشروطه آغاز شده و تا امروز نیز ادامه دارد و اشاره به این نخستین ها می تواند باعث ایجاد هویت بخشی برای امروز فعالین زن نیز بشود.
سخنرانی بعدی، ندا ناجی از دیگر اعضای کانون شهروندی زنان بود که وی خلاصه ای از کتاب «از جنبش تا نظریه اجتماعی، تاریخ دو قرن فمینیسم» نوشته حمیرا مشیرزاده را در اختیار حضار قرار داد.
ناجی در این نشست گفت: «خانم مشیرزاده تحقیقی موشکافانه در دو قرن فمینیسم را در این این کتاب ارائه داده اند. کتاب تعریف جامعی از فمینیسم و همچنین کنش اجتماعی ارائه میدهد و آن را در سه موج تقسیم بندی می کند.» وی در ادامه ضمن پرداختن به چرایی ضرورت مطالعه تاریخ جنبش زنان گفت: «نویسنده در این کتاب علت اصلی شکل گیری جنبش زنان در ۱۸۴۸ را نارضایتی مشترک که برخاسته از هویت جمعی مشترک است میداند و ریشه این نارضایتی مشترک را گفتار تجدد، (نفی مشروعیت مطلق پدرسالار) نظام ناعادلانه ی سرمایه داری و همچینن آزادی بیان و افزایش آگاهی در لیبرالیسم می داند. با شکل گیری موج اول فمینیسم حول مسئله حق رای، مطالبات دیگر از جمله: آموزش و اشتغال برابر، برابری حق طلاق، ارث و مالکیت نیز مطرح شد. پروتستان ها نیز با همراهی در این زمینه سعی در ارائه ی نگرش برابر خواهانه ای از دین داشتند.» وی در ادامه گفت: «در سال ۱۹۱۸ زنان آمریکایی توانستند حق رای بگیرند اما تنها یک سوم زنان از این حق استفاده می کنند و این نشان دهنده ی ریشه ی خودناباوری زنان و همچنین شکاف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است.»
ندا ناجی گفت: «کتاب از دو گفتمان برابری با دو رویکرد متفاوت میگوید. یکی گفتمان برابری خواهی یا گفتمان خردورزی و دیگری گفتمان مبنی بر تفاوت زنان با مردان که از تفکر مردسالارانه ریشه می گیرد. دو گروه با نام «انجمن ملی حقوق زنان» با رویکردی ظلم ستیزانه و «انجمن آمریکایی حق رای زنان» با رویکردی تنها مبتنی بر استیفای حق رای، دو نهاد فعال در آن دوران هستند.»
وی در ادامه به موج دوم فمینیسم که اشاره کرد و گفت: «کتاب با اشاره به ۴۰ سال تعلیق جنبش زنان به علل آن از جمله ابهام گفتاری و اختلاف داخلی، فضای بسته ی سیاسی و گفتار هژمونیک درباره ی جایگاه زنان اشاره می کند و از علل از سرگیری جنبش پس از چهار دهه را تحولات سرمایه داری (فعالیت گسترده ی زنان در عرصه های عمومی در دوران جنگ)، دولت رفاهی، بحران هویت ناشی از ایدئولوژی خانه نشینی پس از پایان جنگ و شکل گیری فضای گفتاری مناسب دانست.»
در پایان ندا ناجی با اشاره به دو جریان عمده، یکی لیبرال – اصلاح طلب و دیگری رادیکال -رهایی بخش، به بررسی ساختار این دو جریان پرداخت. رادیکالیسم را امری موکول به زمان دانست و اشاره کرد که رادیکالیسم بر خلاف لیبرالیسم که تنها با حفظ ساختار سعی در اصلاح اوضاع دارد، تولید کننده ی نظریه است. رادیکالیسم است که با روان شناسی و جامعه شناسی مردسالار مخالفت میکند و نظریه ی جدید ارائه میدهد.
دکتر زیبا جلالی نائینی، مدیر انتشارات شیرازه و ناشر کتاب «از جنبش تا نظریه های اجتماعی» به عنوان آخرین سخنران به صحبت پرداخت.
زیبا جلالی در ابتدا به تجربه انتشار مجموعه مطالعات زنان در انتشارات شیرازه پرداخت و در ادامه به وضعیت زنان در دو انقلاب مشروطه و انقلاب ۵۷ پرداخت و خواستار آسیب شناسی جنبش زنان در این دو دوره شد. اولین آسیبی که ایشان به آن پرداخت «عدم درک صحیح از واژه فمینیسم بود». وی با اشاره به نقش مردان در جنبش، فمینیسم را فاقد جنسیت دانست و خواستار این شد که زنان فعال با کنار گذاشتن کلیشه ها به بازنگری مفهوم فمینیسم بپردازند.
«مسئله نمایندگی جنبش زنان و ضعف های آن» به عنوان آسیب دوم از سوی زیبا جلالی مطرح شد. وی در ادامه گفت که جنبش زنان نیازمند نمایندگی یکپارچه است ولی از آن جایی که زنان در طبقات، مذاهب و نژادها و قومیت ها پراکنده اند این همگرایی برای جنبش زنان برخلاف دیگر جنبش ها سخت است. ایشان با اشاره به این که تفاوت روش های ترویج بر شکل گیری و محتوای مسائل زنان تاثیرگذار است این سوال را مطرح کرد که کدام گروه مشروعیت ترویج و دفاع از جنبش زنان را دارد؟
«عدم همگرایی» سومین مسئله ای بود که زیبا جلالی در سیر آسیب شناسی جنبش به آن پرداخت. وی پیوند یافتگی، احساس یگانگی و انسجام را پیش شرط هر کنش اجتماعی دانست و جنبش زنان را نیازمند قرار گرفتن در نقطه ی پیوند تاریخی و برساخت شدن هویتی مشترک بعد از نارضایتی مشترک دانست و علت عدم انسجام و مقطعی بودن این فعالیت ها را همین مسئله ی عدم همگرایی قلمداد کرد.
آخرین و مهم ترین آسیبی که زیبا جلالی در سخنرانی خود ارائه کرد، تئوری زدگی و عدم عملگرایی در جنبش زنان بود. وی نداشتن یک الگوی عینی، فقدان سابقه، تجربه و زودهنگام بودن و کپی برداری قانون را علت ناکارآمدی مجلس در زمان مشروطه بیان کرد و همین مشکلات را به جنبش زنان تعمیم داد و استفاده از تئوری های دو قرن آزمون خطای فمنیست ها در فضای جامعه اروپایی و آمریکایی را اشتباه دانست و اعلام کرد وضعیت کنونی زنان و جنبش آنان هنوز حتی به موج دوم فمینیسم در ۱۹۶۸ نزدیک نشده است. وی افول حرکت و فعالیت های زنان در مشروطه و همین طور فعالیت زنان در انقلاب ۵۷ را ناشی از همین عدم تئوری پردازی با توجه به شرایط خاص جامعه ی ایران دانست و گفت که همین مسئله یکی از دلایلی بوده است که تا کنون نتوانسته ایم هیچ قانونی در راستای مطالبات زنان به تصویب برسانیم و دستاورد خیلی کمی داشته ایم.
زیبا جلالی در پایان سخنان خود، رشد جنبش زنان را در گرو همگرایی، گفتگو، تعقل و اعتدال دانست و گفت فکر می کنم جنبش زنان سلامت و پویایی اش را در فراجناجی بودنش کسب خواهد کرد.
در انتهای نشست از سوی حاضران پرسش ها و نیز بحث هایی مطرح شد و برخی از حاضران به بیان دیدگاه های خود در مورد وضعیت جنبش زنان در گذشته و حال پرداختند. میز کتاب کوچکی نیز حاوی کلیه کتاب های «مجموعه مطالعات زنان نشر شیرازه» برای فروش و با تخفیف ۲۰ درصد برای علاقه مندان در کنار نشست برپا بود.