شهریور ماه سال ۹۰ درست در چنین روزهایی، خبری فضای کشور را کاملاً دگرگون کرد و همگان را در یک شوک بزرگ فرو برد؛ خبر کشف اختلاس سه هزار میلیاردی توسط یک شرکت با همکاری چندین بانک دولتی تبدیل به سوژه ای شد که تا امروز نیز همچنان بارقههایی از آن وجود دارد.
به گزارش «سحام»، اختلاس «سه هزار میلیاردی» از آنجا آغاز شد که فردی به نام «مه آفرید امیر خسروی» با تبانی و نفوذ به شعبه بانک صادرات در محل کارخانه فولاد، اقدام به صدور LCهای (اعتبار اسنادی ریالی داخلی) جعلی به مبالغ ده ها میلیارد تومان می کرده است و بدون آنکه وجه LCهای مذکور را به بانک بپردازد، آن ها را دریافت و به بانک های دولتی و خصوصی دیگر داخلی به قیمتی پایین تر از قیمت رسمی LC می فروخته است و در نهایت، مبالغ LCهای مذکور به بیش از ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار یا معادل سه هزار میلیارد تومان می رسد.
این اقدام عاقبت پس از یک اشتباه، توسط بانک صادرات کشف و به نهادهای نظارتی گزارش می شود تا بزرگترین پرونده اختلاس کشور رقم بخورد.
اضافه بر این تخلف، مسئولان بانک ملی در شرایطی بیش از هزار میلیارد تومان تسهیلات در اختیار امیرخسروی و گروه آریا قرار داده اند که در اواخر سال ۸۹، تقاضای بانک ملی برای افزایش تسهیلات گروه آریا از ۳۸۰ میلیارد تومان به ۵۸۰ میلیارد تومان مورد مخالفت بانک مرکزی قرار گرفته بود، اما یکباره این سقف به بیش از هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.
با روشن شدن دخالت و دست داشتن برخی مسئولان بلندپایه بانک ملی و صادرات در فساد اقتصادی، ابتدا محمود رضا خاوری، مدیرعامل بانکی ملی استعفا کرد و به دنبال آن دستور عزل محمد جهرمی از مدیرعاملی بانک صادرات ایران نیز صادر شد.
اما جهرمی که نسبت به این برکناری معترض بود و عنوان می کرد از ماه ها قبل نسبت به وجود چنین فسادی در سیتسم بانکی هشدار داده، بعد از برکناری در بیانیهای به بیان ناگفتههای خود از اختلاس بزرگ پرداخت و در ضمن آن به فرار خاوری به کانادا نیز اشاره کرد و گفت:« اکنون عوامل مرتبط با محمودرضا خاوری در بانک مرکزی و دولت درصدد رفع و رجوع این فرار که با کمک و پشتیبانی برخی از آنان انجام گرفته است، هستند. خبری که در نهایت بعد از چند روز تکذیب از سوی مقامات دولتی و قضایی در نهایت تأیید شد و با گذشت بیش از شش ماه از بروز این اختلاس و در شرایطی که خاوری از متهمان اصلی این اختلاس به حساب می آید هنوز خبری از مدیرعامل سابق بانک ملی در دست نیست».
حال آقای جهرمی که زمانی وزیر رفاه و امور اجتماعی احمدی نژاد در دولت نهم و در زمان اختلاس سه هزار میلیاردی رئیس بانک صادرات بوده، امروز در گفتوگو با روزنامه اعتماد به بیان ناگفتههایی از این اختلاس بزرگ پرداخته است.
جهرمی در ابتدا پیرامون بحث اختلاس سه هزار میلیاردی می گوید که درباره آن پرونده چند باری از من بازجویی کردند که بیشتر مدارک و اطلاعات میخواستند. وی ادامه می دهد من را به عنوان متهم، به عنوان کسی که در کارش اهمال کرده است، به دادگاه احضار کرده اند.
جهرمی درباره شیوه اختلاس در پرونده سه هزار میلیاردی عنوان می کند که کارشان به طور مثال این گونه بود که من بروم دسته چک شما را جعل کنم و بعدش به اعتباری که شما دارید در بازار خرجش کنم. شما که به کسی چک نداده بودی. چکت را جعل کردهاند و رفته بودند جنس خریده بودند. شما هم بعد از مدتی میفهمی دسته چکت جعل شده هست.
رئیس اسبق بانک صادرات در ادامه پیرامون سهم خاوری، مدیرعامل اسبق بانک ملی در این پرونده مدعی می شود: «زمانی که خاوری رفت برداشتم این بود پای خاوری گیر است. میدانستم استان خوزستان میخواست او را دستگیر کند، ولی نگذاشتند. وقتی از ایران رفت گفتم فرار کرده. خاوری حقوقدان بود و میدانست اگر ابعاد این پرونده باز شود چه اتفاقی در انتظارش خواهد بود. او میدانست با کارهایی که کرده و رشوههایی که گرفته اگر مثل مه آفرید حکم اعدام نگیرد حداقل حکم طولانی زندان برایش صد درصد است».
جهرمی در ادامه مدعی می شود که پیشنهادی را به من به عنوان رئیس بانک صادرات دادند که بیا و با شیخوخیت پرونده را حل و فصل کنیم تا پای وزارت اطلاعات و مراجع قضایی به میان نیاید. مثلاً افراد مختلف میآمدند و این پیشنهاد را میدادند و میگفتند، شما کوتاه بیایی حل و فصل میشود اما من کوتاه نیامدم.
وی اضافه می کند، واسطه این درخواستها نیز بانک مرکزی و کسان دیگر بوده است. آنها دنبال این بودند که بانک صادرات بپذیرد که السیاش جعل شده و اموال بانک صادرات را بدهیم برود. میگفتم مگر میشود، بانک صادرات را بدهکار چیزی بکنید که نقشی در آن نداشته است. بارها به این دوستان میگفتم بانک صادرات دو تا مالک دارد. یک مالک سهامدار دارد که سهامدار بخش خصوصی است و یک سپردهگذار بدبخت دارد که آنجا منابعش را گذاشته که من باید حافظ سپرده مردم باشم.
اگر من میپذیرفتم باید بانک صادرات ورشکسته اعلام میشد چون کل مجموعه سرمایهاش دو هزار میلیارد تومان بود که اگر من میپذیرفتم بانک صادرات بدهکار است مجموعه بدهیاش حدود ٢٨٠٠ میلیارد تومان میشد و این یعنی ورشکستگی بانک صادرات.
جهرمی پیرامون نقش آقای احمدینژاد و مشایی در این پرونده میگوید: «من هر چی هم دنبال میکردم که آقای احمدینژاد را ببینم تا ابعاد پشت پرده را به ایشان بگویم آقای احمدینژاد علاقهای نداشت تا جلسهای با من بگذارد. وی ادامه می دهد که آقای احمدی نژاد من را متهم کرد و در یک سخنرانی گفت، شخصی که رأس بانک است خودش متهم است.
جهرمی همچنین در توضیح این مطلب بیان میدارد که نزدیک ۴٠ روز بعد از اینکه اینها دستگیر شدند، من مصاحبه کردم و یکسری از ابعاد را باز کردم. بعد از ٣٧ روز خیلی تلاش کردم که آقای احمدینژاد را ببینم؛ اما ایشان نمیدانم چرا نمیخواست من را ببینند. حتی به رحیمی گفتم به آقای احمدینژاد بگو حرفهایی که از من خواهد شنید به نفعش است.
وی در ارتباط با پاسخ احمدی نژاد بیان میدارد که احمدی نژاد دوست نداشت، حرفهای من را درباره این اختلاس باور کند. فکر میکرد من برای مشایی و اطرافیانش دارم پروندهسازی میکنم. این هم دلیل داشت، چون میدانست من با مشایی مخالف بودم و همین بود که خیال میکرد برخورد من با این موضوع سیاسی است. احمدی نژاد خیال میکرد میخواهم به او ضربه بزنم، ولی من میخواستم ابعاد قضایا را برای او روشن کنم و بگویم خاوری و برخی دیگر چه کردهاند.
جهرمی همچنین پیرامون نقش برادرزاده مشایی در این اختلاس می گوید: «جلسات این دادگاه علنی برگزار شد. همه ابعاد پرونده در جلسه باز شد. او در دادگاه از خودش دفاع کرد. مگر دیگران از جمله برادرزاده مشایی از خودشان دفاع نکردند؟ ۴۴ نفر در این اختلاس نقش داشتند. همه اینها همه حرفهایشان را زدند».
جهرمی درباره اینکه چرا هنوز پرونده شما در جریان این پرونده باز است گفت: «نمیدانم. ما در بانک صادرات این فساد را کشف و اطلاع دادیم. با فساد مقابله کردیم. باید به من جایزه میدادند نه اینکه برایم پرونده باز کنند.
منبع: تابناک