در آستانهی سال تحصیلی ۱۳۹۵ – ۱۳۹۴
به نام خداوند جان و خرد دانش آموزان عزیز، اولیای گرامی !
رسم مالوف آن است که آغاز بهار تعلیم و تربیت را به شما شاد باش بگوییم، اما چه کنیم که شروع سال تحصیلی جدید با زندانی شدن تعدادی از بهترین و دلسوزترین معلمان ایران آقایان بهشتی،باغانی، عبدی، نیک نژاد، بهلولی وهاشمی و صدور حکم ظالمانهی سه سال حبس مجدد برای آقای رسول بداقی پیوند خورده است. این رویدادهای ناگوار کام معلمان کشور را تلخ و خاطر آنها را آزرده و انگیزههای آنها را فرو کاسته است.
امروز معلمان بی انگیزهاند و دلسرد! دلسرد از دولتی که قرار بود امنیت فرهنگی را جایگزین فرهنگ امنیتی کند اما با تلاش معلمان برای بهبود معیشت و پیگیری مطالباتشان برخوردی امنیتی داشت. دلسرد از دولتی که با وعدهی رفع تبعیض و بهبود وضعیت اقتصادی، آرای ملت را دریافت نمود اما پس از گذشت دوسال، به دلیل همتراز نکردن افزایش حقوق با نرخ رشد تورم، عملا فشار اقتصادی بیشتری را بر فرهنگیان تحمیل نموده است. دولتی که همواره سعی داشته است با خصوصی سازی، افزودن بر تراکم دانش آموزان در کلاسهای درس و محروم کردن فرزندان این مرز و بوم از حق تحصیل رایگان و با کیفیت، بر مشکلات اقتصادی اش فائق آید.ما این سیاستهای نادرست را عامل مشکلات خود میدانیم و مجدانه خواهان توقف آن هستیم.
آموزش و پرورش ایران، در شرایطی به استقبال ماه مهر میرود که هفت ماه از اولین اعتراض معلمان در اسفند سال پیش میگذرد اما تنگناها همچنان رو به افزایش است. مشکلات معیشتی، شرایط کاری نامناسب و رهاشدن آموزش و پرورش، معلمان را وادار نمود تا با تکیه بر شیوههای قانونمند از طریق تشکلهای صنفی به عنوان نهادهای مورد اعتماد، مستقل، معتدل و غیرسیاسی به پیگیری مطالبات شان در چارچوب قانون بپردازند؛ به این امید که با رساندن صدای خود به گوش مسؤلان بتوانند گرهی از مشکلات رو به افزایش آموزش و پرورش را بگشایند. ولی افسوس که نه تنها گرهی از مشکلات گشوده نشد، بلکه ناملایمات گوناگونی بر آنان تحمیل گردید.
معلمان گمان میکردند با سردادن صدای اعتراض شان که تنها راه باقیمانده برای آنها بود، خواهندتوانست از شدت مشکلات بکاهند و از نابودی خود در زیر بار فشارهای معیشتی جلوگیری کنند، اما نه تنها پاسخی منطقی از مسئولان دریافت نکردند بلکه با سریال بازداشت همکارانشان مواجه شدند.
ابتدا با تهدید فعالان صنفی توسط حراستهای آموزش و پرورش و احضار آنها به نهادهای امنیتی سعی شد به اعتراضاتشان پایان داده شود. سپس این سریال با بازداشت آقایان هاشمی و باغانی و پس از آن با زندانی کردن اسماعیل عبدی، دبیر کانون صنفی معلمان تهران ادامه پیدا کرد. در ادامهی این جریان مستمر، در شهریور ماه آقایان نیک نژاد، بهلولی و بهشتی، سه تن دیگر از فعالان کانون صنفی معلمان تهران نیز بازداشت شدند تا نمکی بر زخمهای ناسور جامعهی فرهنگیان پاشیده شود. افزون بر این موارد، در حالی که انتظار میرفت رسول بداقی دیگر معلم زندانی در سیزدهم مرداد ۹۴ با اتمام شش سال حبس مستمر و بدون مرخصی، آزاد شود، بازداشت غیرقانونیِ او با تشکیل پرونده ای جدید و صدور حکم محکومیت سه ساله برای ایشان ادامه یافت تا بر آتش التهاب و خشم معلمان نسبت به وضعیت موجود افزوده شود. بر اینها بیفزایید احضارهای اخیر تعداد قابل توجهی از همکاران درشهرهای کوچک و بزرگ کشور توسط حراستهای آموزش و پرورش و فشار بر آنها برای عدم پی گیری خواستههای صنفی و تهدید آنان به روشهای مختلف.
حال چگونه میتوان از معلمان انتظار داشت که لب به اعتراض نگشایند در حالی که هیچ نهادی پاسخگوی خواستههای برحق آنان نیست؟ چگونه میتوان از معلمانی که در پاسخ اعتراض شان به مشکلات معیشتی، با بازداشت کنشگران صنفی مواجه میشوند، انتظار داشت به وعدههای مسئولان دل ببندند و به آنها اعتماد کنند؟ چگونه میتوان از معلمانی که از انتظار برای آزادی رسول بداقی و ادامهی بازداشت فراقانونی او خسته شدهاند، انتظار سکوت داشت؟ جامعه فرهنگیان، بازداشت نمایندگان قانونی خود را که اقدامی جز پیگیری مطالبات صنفی معلمان و بیان نارضایتی آنان، انجام ندادهاند، محکوم میکند و با تاکید برحق اعتراض و حق فعالیتِ قانونی کانونهای صنفی ،خواهان پایان دادن به ادامهی بازداشتهای غیرقانونی معلمان هستند.
جامعهی معلمان با مخاطب قراردادن نهادهای مسئول اعم از دولت، مجلس، قوهی قضائیه، و نهادهای امنیتی، خواستههای خود را به این شرح اعلام میدارد:
-آزادی هرچه سریعتر همکاران زندانی آقایان بداقی، عبدی، بهشتی، باغانی، نیک نژاد، بهلولی و هاشمی که گناهشان فقط و فقط نمایندگی معلمان در مطالبهی خواستههای برحق و قانونیِ صنفی است- پاسخ به مشکلات صنفی معلمان از جمله رفع تبعیضهای ناعادلانه میان حقوق و مزایای معلما ن شاغل و بازنشستگان فراموش شده با حوزهی ستادی و سایر ادارات دولتی.
– تامین عدالت آموزشی و امکانات روزآمد برای دانش آموزان سراسر کشور و پایان دادن به خصوصی سازی مراکز آموزشی.
– پرهیز از احضارها و تهدیدهای غیرقانونی و سریالی معلمان و اجتناب از امنیتی کردن فضای کار و فعالیت ایشان توسط نهادهای امنیتی دولتی و فرادولتی.
– به رسمیت شناختن حق داشتن تشکل برای معلمان و پایان دادن به اعمال فشار بر کانونهای صنفی.
جامعهی فرهنگیان به مراکز قدرت اعلام میکند، اعمال فشار، تهدید، بازداشت و حبسهای دنباله دارِ اخیر، منجر به عدم پیگیری خواستههای عدالت خواهانه توسط معلمان کشور نخواهد شد و رفع تبعیضهای ناروا در خصوص حقوق و مزایای فرهنگیان شاغل و بازنشسته با سایر کارکنان دولت، خواستهی تغییرناپذیر جامعه فرهنگیان کشور بوده و خواهد بود.
شورای مرکزی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور اعلام میدارد چنانچه تا پایان شهریور اقدام مثبتی در ارتباط با آزادی همکاران دربند صورت نگیرد، این شورا توان و مسئولیت پاسخگویی به جو ملتهب ایجاد شده و کنترل اعتراضات خودجوش احتمالی معلمان را ندارد. بدیهی است توقف اعتراضات صنفی معلمان در سایهی رفع تبعیض و آزادی همه فعالان صنفی قابل تصور است.
این شورا در اقدامی تعاملی و حداقلی برای نشان دادن حسننیت خود و جلوگیری از آسیب به فرآیند آموزش و برای آن که شروع سال تحصیلی جدید برای دانش آموزان و اولیای آنها ناخوشایند نباشد، از همکاران خود درسراسر کشور میخواهد ضمن اهتمام بیشتر در پرداختن به وظایف شغلی خویش، در اعتراض به بازداشت و حبس همکاران عدالت خواه، در قدم اول به صورت منسجم، هماهنگ و سراسری، از تاریخ ۹۴/۷/۱ تا تاریخ ۹۴/۷/۸ با پوشش سیاه در کلاسهای درس حاضر شوند و تلاش نمایند دانش آموزان را از علت اقدام خود آگاه نمایند.
امید آنکه با درایت مسئولان و آزادی همکاران دربند، ضرورتی برای اقدامات اعتراضی دیگر وجود نداشته باشد.
شورای مرکزی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور
شهریور ۱۳۹۴