میخواهند همه افراد تاثیرگذار را به حاشیه برانند
موسوی تبریزی از ابتدای انقلاب اسلامی در کنار امام (ره) قرار داشته است. از خاطرههای هاشمی رفسنجانی میگوید و از سابقه رد صلاحیتهای شورای نگهبان تا به امروز میرسد. میگوید «فکر نمیکنم، عملکرد روحانی تاثیری آنچنانی به رای و گرایش مردم به اصلاح طلبان داشته باشد مردم اکنون به خوبی میدانند این مملکت متعلق به آنهاست، سیاست و تعقل این است که میان خوب و خوبتر یا بد و خوب یکی را برگزینند. این مسئله را جامعه جوان ما امروز به خوبی درک میکندکه نمیتوان ایده آل فکر کرد و بر اساس آن حرکت سیاسی انجام داد. اکنون قشر جوان شرایط امروز کشور را به خوبی میداند و این گونه گام بر میدارد که در سیاست باید انتخاب کرد. امروز همگی به درستی میدانند که نمیشود شمشیر برداشت و انقلاب کرد، باید از مسیر صحیح جامعه را اصلاح کرد و اصلاح جامعه جز از راه انتخابات امکان پذیر نیست» مشروح گفتوگوی آیت ا… موسوی تبریزی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با سایت خبری ندای ایرانیان در ذیل آمده است:
با توجه به حضور شما از ابتدا در انقلاب اسلامی اکنون؛ برخی از اصول گرایان آیت ا.. هاشمی رفسنجانی را به خاطر نقل خاطراتی از امام (ره) به شدت مورد انتقاد قرار میدهند. و خاطرات هاشمی را غیرواقعی میدانند. این ادعا درست است؟ حملات انجام شده به آیت ا.. هاشمی را به چه دلیل است؟
من معتقدم طرح این ادعاها از سوی برخی از افراد و با هدایت برخی جریانها؛ بیشتر از هرچیز دلایل سیاسی دارد. البته مشابه این ادعاها در گذشته هم مطرح شده است. اگر بخواهیم رفتار منتقدین هاشمی را طی سه دهه گذشته مرور کنیم به درستی پی خواهیم برد، در دورهای از تاریخ انقلاب کلام آقای هاشمی برای منتقدین فعلیاش حجت به تمام معنا بود. همگان به خوبی میدانند تنها کسی که در رابطه با رهبری در خبرگان مطالبی را به نقل از امام (ره) مطرح کرد آقای هاشمی بود چنانکه سخن ایشان مورد وثوق آقایان قرار گرفت. بیتردید اقدام آقای هاشمی درمطرح کردن آیت ا… خامنهای در آن روزهای حساس، به عنوان رهبر انقلاب از خود گذشتگی مهمی محسوب میشد. به یک معنا میتوان گفت، ایشان خودشان را فراموش کردند و باید در نظر داشت که با این اقدام آقای هاشمی در مطرح کردن رهبری انقلاب ما از سقوط نجات پیدا کرد.
آگاهان به مسائل آن روزهای انقلاب به یاد میآورند که مسئله شورایی بودن رهبری در مجلس خبرگان مطرح شده بود و این بحث مورد مخالفت اکثریت اعضاء قرار گرفت. از سوی دیگر تنها کسی که بحث حضورش از سوی اعضاء مطرح شد آیت ا… العظمی گلپایگانی (ره) بود که رای به ایشان هم کمتر از ۵۰ درصد بود فلذا، مسئله جانشینی با مشکل روبرو شده بود. واضح است که آیت ا… خامنهای نه خودش را معرفی میکرد و نه هنگامی که آقای هاشمی ایشان را مطرح کرد راضی بود. من فکر میکنم، آقای هاشمی با این انتخاب و از خودگذشتگی انقلاب را نجات داد. آگاهان به مسائل سیاسی آن روزگار به خوبی میدانندکه نفوذ آقای هاشمی در سپاه کمتر از آیت ا… خامنهای نبود بلکه بیشتر هم بود. امروز فعالین سیاسی که مدعیاند هاشمی خاطره سازی میکند سخن آقای هاشمی، امانتداری و از خود گذشتگی ایشان را در مطرح کردن رهبر انقلاب در آن شرایط سخت تحسین میکنند. بیتردید از مهمترین نقلهایی که سرنوشت کشور را تغییر داد سخنی بود که آقای هاشمی به نقل از امام (ره) در جهت تایید رهبری، آیت ا… خامنهای در مجلس خبرگان مطرح کردند.
حتی نقلهایی که ایشان در زمان ریاست جمهوری مطرح میکردند از سوی آقایان با حرف و حدیث روبرو نمیشد. به هر حال من فکر میکنم امروز این اتهام زدن به آقای هاشمی با مسائل سیاسی و جناحی پیوند خورده است. بیتردید برخی جریانهای تندرو در میان اصول گرایان و اصلاح طلبان قصد ضربه زدن به بخشی از تاریخ انقلاب داشته باشند. ممکن است افراد تندرو در هر دو جناح بخشی از سخنان آقای هاشمی را نپسندند و یا خلاف منافع سیاسی خود تشخیص دهند، بنابراین اتهاماتی غیرواقعی را علیه ایشان مطرح میکنند. متاسفانه در زمان مرحوم حاج احمد آقا برخی افراد و جناحهای سیاسی که امروز هم داعیه دار همین مسائل هستند در مقابل نقلهایی که ایشان مطرح میکرد میایستاند. بخشی از افراد طیف راست در زمان حیات امام (ره) ادعا میکردند که حاج احمد آقا حرفهای امام (ره) را جعل یا تحریف میکند؛ این سخنان واکنش امام (ره) را به همراه داشت. امام (ره) عبارتی دارد بدین مضمون که من هنوز زنده هستم به تو این تهمتها را میزنند تا بعد از من چه میشود.
این اتهامات در حالی مطرح میشد که مرحوم حاج احمد آقا دقت میکرد عین کلمات و جملات امام (ره) منتقل شود. آن زمان عدهای اتهام میزدند که مرحوم حاج احمد آقا خودش این مطالب را مینویسد و به امام نسبت میدهد در حالی که ادعای آنان با توجه به امانتداری ایشان درست نبود. برخی افراد و جناحهای سیاسی آن زمان که فرمایش امام (ره) را به نفع خود میدیدند تعریف و تمجید میکردند، همان افراد در مواقعی که فرمایشات امام (ره) منافعشان را به خطر میانداخت ادعا میکردند مرحوم حاج احمد آقا سخن امام (ره) را جعل میکند امروز هم برخی از افراد و افراد هم سو با همانها این بحث را با آقای هاشمی دنبال میکنند. البته در هر طیفی این مسائل و این افراد تندرو وجود دارد وما نمیتوانیم منکر وجود این جریانها شویم.
هجمه به هاشمی در آستانه انتخابات مجلس دهم بیشتر نشده است؟ شاید برخی از نقش آفرینی هاشمی میترسند؟
دقیقا؛ در موقعیتی که شرایط کشور حساستر میشود مسلما عدهای با حاشیه سازی سعی میکنند تخریبها را بیشتر کنند تا افراد تاثیر گذار را به حاشیه برانند. به طور مثال در زمان انتخابات مجلس دوم؛ عدهای از روحانیون از تقدس روحانیت و حوزه میخواستند استفاده کنند و زیر پرچم روحانیت لیست انتخاباتی بدهند. حتی اعلام هم کرده بودند که مردم به لیستی که جامعه روحانیت و جامعه مدرسین معرفی میکند رای بدهند. امام (ره) در خصوص این موضوع به شدت موضع گرفت. ایشان فرموند که مردم باید خودشان تشخیص بدهند. مردم باید نسبت به صلاحیت فرد اطمینان پیدا کنند. حتی در موارد دیگر امام (ره) برای اینکه جلوی آزادی مردم گرفته نشود فرمود جامعه روحانیت مبارز فقط برای تهران کاندیدا بدهد و نه شهرهای دیگر.
جامعه مدرسین قم هم برای همین شهر کاندیدا معرفی کنند. در صحیفه امام (ره) میبینیم که امام (ره) نسبت به این رویهای که برخی در پیش گرفته بودند واکنش دادندبه طور مثال ایشان در صحیفه نور تذکر دادند که یک زمانی عدهای در دورههای گذشته ادعا میکردند که روحانیون نباید در سیاست دخالت کنند امروز هم عدهای میگویند دانشگاهیها و لباس شخصیها نباید در سیاست دخالت کنند. امام (ره) نسبت به این خطر هشدار دادند. اما امروز من احساس میکنم عدهای برای آینده کشور برنامه دارند تنها مانع خود را نفوذ امام (ره)، خاندان ایشان و کلام ایشان میدانند. این افراد و جریانها میترسند که نفوذ کلام امام (ره) همچنان بعد از حیات ایشان به وسیله خاندان امام (ره) باقی بماند. بنابراین این افراد میترسند با وجود نزدیکان و خاندان امام نتوانند برنامههای خود را عملی کنند.
با توجه به شرایط امروز سیاسی کشور و نزدیکی انتخابات مجلس، برخی افراد ادعا میکنند که بخش اعظمی از اصلاح طلبان رد صلاحیت میشوند. به عنوان یک فعال سیاسی پیش بینی شما از چنین شرایطی چیست؟
مسئله رد صلاحبتها تازیانهای بود که بعد از امام (ره) طیف سنتی راست آن زمان بر پیکر طیف چپ نواخت. تا آن زمان و در دورهای که امام (ره) در قید حیات بودندنظارت استصوابی بر نامزدهای انتخابات مجلس اصلا طرح نشده بود. در قانون اساسی هم بحث نظارت استصوابی وجود ندارد تنها قوانین نظارت بر صحت انتخابات مطرح و بر آن تاکید شده است. این وضعیت در آستانه انتخابات مجلس چهارم دگرگون شد. من اطلاع دارم که به شکل برنامه ریزی شدهای چند ماه قبل از شروع انتخابات در تهران و برخی از شهرستانها رویکردهای برای رد صلاحیت با آنهایی را که نمیپسندید را در پیش گرفتند.
چطور میشود شورای نگهبان بر خلاف قانون اساسی عمل کند؟
مرحوم آقای رضوانی سؤالی را در خصوص نظارت بر انتخابات مطرح کرد این درحالی بود که خود ایشان مسئول برگزاری انتخابات مجلس بود. شورای نگهبان اصل نظارت بر انتخابات در قانون اساسی را این گونه تفسیر کرد که مراد از این نظارت؛ نظارت استصوابی است که حتی در دوره نمایندگی هم این نظارت ادامه دارد. این تفسیر دقیقا بعد از رحلت امام (ره) و پس از برگزاری سه دوره انتخابات مجلس مطرح شده بود. از نظر من این تفسیر هم خلاف شرع است و هم خلاف قانون.
چرا خلاف شرع؟
خلاف شرع از این جهت است که همه ما به قانون اساسی وفاداری خود را با دادن رای و پذیرش آن اعلام کردهایم. این رای دادن یعنی میثاقی میان ما و همه مردم. یعنی ما قول دادهایم که باید به قانون اساسی عمل کنیم. اگر بر خلاف این میثاق؛ عمل کنیم طبعا خلاف شرع عمل کردهایم. عهد شکنی بزرگترین جرمی است که قرآن میفرماید «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ» بنابراین نقض عهد موجب فسق میشود.
چرا نقض قانون اساسی است؟
در قانون اساسی تاکید شده است که شورای نگهبان بر انتخابات نظارت دارد نه منتخبین. قانون اساسی تاکید میکند که به سلامت انتخابات تاکید دارد نه شرایط کاندیداها. طبق قانون شرایط کاندیداها را مجلس معین میکند. بنابراین از قانون تفسیر غلط شده است. به لحاظ عقلی هم باید تایید یا رد صلاحیت افراد با سند و مدرک معتبر باشد. بنابراین نمیشود گفت، صلاحیت افراد را بنا به تشخیص خودمان میتوانیم تایید یا رد کنیم. هر چند در سالهای بعد مجلس ششم تصویب کرد که افراد بر اساس مدارک اعلام شده مراجع چهارگانه اگر مدرکی علیه او باشد تایید یا رد کنند و در مرجع تشخیص مصلحت این قانون تصویب شد. به طور مثال شورای نگهبان در صورتی میتواند افراد را رد صلاحیت کند که مراجع چهارگانه، فرد مورد نظر را رد کرده است. هر چند این قانون وجود دارد اما اعضای شورای نگهبان هنوز بر اساس نظر خودش در مورد منتخبین اعلام نظر میکند. در قانون اساسی همه حق دارند خودشان را عرضه کنند و همه حق دارند رای بدهند؛ همین طور که رای دادن شروطی را مطابق قانون دارد؛ نامزد شدن نیز برای انتخابات مجلس شروطی دارد که توسط نهاد قانون گذاری کشور معین شده است. بنابراین جلوگیری از حق طبیعی افراد جامعه بر خلاف قانون و شرع است.
چرا به طور مشخص موضوع رد صلاحیت در مورد نامزدهای اصلاح طلب مطرح میشود؟
آنچه ما در این سالها دیدهایم و شنیدهایم این است که طی سالهای گذشته اکثر رد صلاحیتها شامل حال افراد منتسب به جناح اصلاح طلب شده است. از همان مجلس چهارم که این روش توسط شورای نگهبان اجرا شد. افراد منتسب به جریان اصلاح طلب بیشتر رد صلاحیت میشدند. من میتوانم ادعا کنم که تعداد زیادی از رد یا تایید صلاحیتها در شورای نگهبان بر اساس سلیقه و سفارش انجام شده است. به عنوان مثال در انتخابات دوره سوم و چهارم، شورای نگهبان صلاحیت یک نفر را که قبلاً مسئول جذب منافقین در ارومیه بود را بر این اساس که وی توبه کرده است تایید کرده بود اما در همین حوزه انتخابیه همسر شهید باکری به دلیل آنکه در گذشته و پیش از آنکه ایشان همسر باکری شود خواستگاری از اعضای منافقین داشته است با اینکه ایشان رد کرده بود، رد صلاحیت کردند. البته من نمیخواهم در مورد اشخاص صحبت کنم این بحث فقط یک مثال از میان تعداد زیادی از مثالها بود.
با وجود همه این مسائل که ذکر کردید؛ آیا اصلاح طلبان شانسی برای حضور در مجلس دهم دارند؟
اصلاح طلبان اگر دچار اختلاف و تشتت آرا نشوند به گمان من پیروز انتخابات خواهد شد. در همه شهرستانها بعد از تایید صلاحیتها باید بر اساس خرد جمعی تصمیم بگیرند و با یک لیست مشترک و متحد قویترین افراد را کاندیدای انتخابات مجلس دهم کنند. اگر آن چیزی که ما تحت عنوان اصلاح طلبی توأم با عقلانیت میشناسیم، رویکرد انتخاباتی آینده اصلاح طلبان باشد قطعا پیروز میدان انتخابات خواهند بود. به طور کل اقبال جامعه به سمت اصلاح طلبان بسیار زیاد است اگر در برخی از برههها این جناح شکست خورده است من معتقدم به دلیل اختلافات درونی این جناح بوده است.
رفتار روحانی و عملکرد ایشان چه تاثیری بر میزان آرای اصلاح طلبان در انتخابات آتی دارد؟
باید بدانیم، آگاهی جامعه ما نسبت به شرایط موجود کشور بسیار بیشتر از گذشته شده است. فکر نمیکنم، عملکرد روحانی تاثیری آنچنانی به رای و گرایش مردم به اصلاح طلبان داشته باشد مردم اکنون به خوبی میدانند این مملکت متعلق به آنهاست، سیاست و تعقل این است که میان خوب و خوبتر یا بد و خوب یکی را برگزینند. این مسئله را جامعه جوان ما امروز به خوبی درک میکندکه نمیتوان ایده آل فکر کرد و بر اساس آن حرکت سیاسی انجام داد. اکنون قشر جوان شرایط امروز کشور را به خوبی میداند و این گونه گام بر میدارد که در سیاست باید انتخاب کرد. امروز همگی به درستی میدانند که نمیشود شمشیر برداشت و انقلاب کرد، باید از مسیر صحیح جامعه را اصلاح کرد و اصلاح جامعه جز از راه انتخابات امکان پذیر نیست.
از: بهار