سایت ملیون ایران

احمد منتظری: نهی‌از‌منکر باید در مورد اختلاس‌ها و ظلم‌ها و حق‌کشی‌ها باشد؛ نه “بدحجابی”

کلمه – روشنک ابراهیمی: عاشورا یک قیام سیاسی است و آنجا که امام حسین (ع) مبارزه با استبداد حاکم و مقابله با جابجایی احکام به نفع قدرت حاکم را آغاز کرد بعد سیاسی آن را برجسته کرد. بعدی که آن را جاودانه کرد اما چندان مورد توجه حکام در همه تاریخ حتی آنان که داعیه پیروی از امام حسین (ع) را داشتند، قرار نگرفت.

به گفته احمد منتظری فرزند آیت الله منتظری مرجع عالیقدر شیعه “در حقیقت کسی که می خواهد پیرو امام حسین باشد باید پیرو راه ایشان باشد، آنچنانکه امام حسین برای اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند و در خطبه هایشان هم بر پیاده کردن احکام واقعی و دستورات حیات بخش اسلام تاکید کرده اند. بنابراین کسی که پیرو امام حسین باشد نوشتن و گفتن و محکوم کردن ظلم و بی‌عدالتی و دیگر کارهای خلاف، وظیفه و تکلیف اوست.”

اما آنچه از فساد در جامعه امروز اسلامی خود می بینیم چیزی است که نشان می دهد که ارکان حکومتی و مسوولان نظام بر آنچه ادعای پیروی امام معصوم را می کنند، استوار نیستند.

احمد منتظری هم در گفت و گوی خود با کلمه تاکید می کند که “امام حسین در مقابل قدرتی امربه معروف و نهی از منکر می کرد که حاکم بود و دستورات اسلام را به نفع قدرت خودش تصرف می کرد. متاسفانه الآن امر به معروف و نهی از منکر در ایران فقط به بدحجابی و بی‌حجابی محدود شده است و این پایین آوردن هدف امام حسین است. تقلیل نهی از منکر و امربه معروف به مسائل جزیی در جامعه، عمدی و از روی توجّه است تا کارهای زشتی که در برخی از قسمت‌های حاکمیت صورت می‌گیرد پوشانده شود. کارهایی مانند اختلاس‌ها، حق کشی‌ها و سلب حقوق مسلّم مردم و آزادی‌های مشروع آنان. اگر طبق قانون اساسی عمل شود ما نباید زندانی سیاسی و عقیدتی داشته باشیم. نباید سه نفر از بزرگان این مملکت یعنی آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد بدون هیچ دادگاهی سال‌ها محصور باشند. در مورد این مسائل باید نهی از منکر شود که: اگر شما مسئولین ارجمند پیرو شرع و قانون باشید نباید هیچکس را بدون برگزاری دادگاه محصور و زندانی کنید.”

احمد منتظری در این گفت و گو به علاوه بر بررسی جنبه های قیام عاشورا به آنچه در جامعه امروز می گذرد نیز پرداخته است که مشروح آن را در زیر می خوانید:

عاشورا در فرهنگ ایرانیان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده تا جایی که در طول تاریخ بعنوان الگویی برای مشارکت مردم در مبارزه با ظلم قرار گرفته است، چرا بعد سیاسی نهضت عاشورا بیش از ابعاد دیگر آن در زندگی مردم اهمیت دارد؟

از ابتدای خلقت انسان همواره ظلم بوده است و این را در کشتن هابیل توسط قابیل دیده‌ایم و ظلم از همان زمان شروع شد. هدف از آفرینش این بوده که انسان ها آزمایش شوند و آنان که بهترین اعمال را انجام می‌دهند شناخته شوند. امامان هم می خواستند در آرامش این کار صورت گیرد. از همین رو بود که امام حسن علیه السلام عهد نامه صلح را برگزید؛ قراردادی که طرفین از مواضع خود کوتاه می آمدند و نقاط مشترکی را می‌پذیرفتند، اما معاویه این قرارداد را برهم زد و برخلاف قرارداد فرزندش یزید را به عنوان جانشین برای خود انتخاب کرد و همین باعث شروع جنگ بزرگی شد. امام حسین علیه السلام هم در مقابل این نقض عهد و خرابکاری‌های که ولیعهد معاویه انجام می داد تا از اسلام غیراز نام آن اثری باقی نماند قیام کرد و اعلام کرد که می‌خواهم دین جدّم را – که به انحراف کشیده شده – اصلاح کنم و این اصلاح، همان بعد سیاسی این قیام است.

امام حسین مبارزه با استبداد حاکم و مقابله با جابجایی احکام به نفع قدرت حاکم را آغاز کرد و از همین رو جنبه سیاسی آن نسبت به ابعاد دیگر این قیام برجسته تر است. حدیث “کل یوم عاشوراء و کل ارض کربلاء” هم بدین معنا است که صحنه مبارزه حق و باطل همیشه هست و هر روز مردم باید تصمیم بگیرند که طرفدار ظالم هستند یا مظلوم و می‌خواهند در حمایت از مظلوم و محکومیت ظالم چه کاری انجام دهند. در واقع اصل قیام عاشورا یک قیام سیاسی است.

همین سیاسی بودن قیام عاشورا باعث جاودانگی آن در طول تاریخ شده است یا ارزش های اخلاقی که امام حسین در حین مبارزه با ظلم بر آن تاکید داشتند را می توان از رموز این جاودانگی برشمرد؟

دقیقا به همین نکته اصول اخلاقی که گفتید باز می گردد. تحلیلگران نهضت عاشورا سه دلیل را برای جاودانگی این قیام ذکر می کنند:

دلیل اول به شخصیت امام حسین برمی‌گردد که معصوم بوده است و بدون کم و کاست آنچه را می‌گوید که پیامبر فرموده و پیامبر هم همان چیزی را گفته که از سوی خداوند بر ایشان وحی شده است.

دلیل دوم حضور و نقش حضرت زینب علیها السلام است که پیام این قیام را رساند و نگذاشت دستگاه معاویه با آن تبلیغات عریض و طویل که قصد داشتند واقعه عاشورا را وارونه جلوه دهند وانمود کنند که اینها یک گروه خارجی بودند و بر امام عادل خروج کرده اند لذا آنها را به سزای اعمالشان رسانده‌اند. اگرچه در ابتدا در این تبلیغات موفق شدند اما بعد در شام و کوفه حضرت زینب خطبه هایی خواند و مردم را آگاه ساخت، حتی در مجلسی که یزید حضور داشت برخاست و نگذاشت این قیام را وارونه نشان دهند و پیام امام حسین را به مردم رساند.

سومین دلیل جاودانگی قیام امام حسین همین بعد اخلاقی است که شما اشاره کردید، بدین معنا که لشگر مقابل امام حسین به اندازه ای کارهای زشت کردند که دوست و دشمن آن را محکوم می‌کردند؛ می توانیم اعمال سپاه یزید را به کارهای امروز داعش تشبیه کنیم، کارهایی که تمام ادیان آن را محکوم می‌کنند و حتی هم دینان خودشان هم از آن کارها ابراز نفرت می‌کنند. لشگر یزید هم نه تنها ناجوانمردانه در نبردی نابرابر امام حسین و اهل بیت و اصحاب آن حضرت را کشتند، بلکه بعد از آن جنایت، بدن ها را مثله کردند و زنان و بچه ها را به اسارت کشاندند و به تعبیر مرحوم دکتر ابرهیم آیتی بیرجندی، آنقدر لشگر یزید بی‌مزگی کردند تا باعث شد که کارهای آن‌ها مورد نفرت همگان قرار گیرد و دوست و دشمن از آن ابراز بیزاری کنند.

آثار و پیامدهای این ابعاد و اصول نهضت عاشورا در جامعه کنونی ما چیست؟

در حقیقت کسی که می خواهد پیرو امام حسین باشد باید پیرو راه ایشان باشد، آنچنانکه امام حسین برای اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند و در خطبه هایشان هم بر پیاده کردن احکام واقعی و دستورات حیات بخش اسلام تاکید کرده اند. بنابراین کسی که پیرو امام حسین باشد نوشتن و گفتن و محکوم کردن ظلم و بی‌عدالتی و دیگر کارهای خلاف، وظیفه و تکلیف اوست. متاسفانه برخی در مقابل قدرت از امر به معروف و نهی از منکر ترس دارند در صورتیکه در مقابل هر قدرتی باید انجام وظیفه نمود و به امر قرآن که می فرماید همدیگر را به حق و صبر سفارش کنید عمل کنند. کسی که در مقابل قدرت امر به معروف و نهی از منکر می کند ممکن است سرکوب شود اما باید در این مسیر محکم باشد و در آن راه درستی که انتخاب کرده ادامه دهد.

اینکه پیروی از امام حسین فقط به عزاداری ها محدود شود خطاست البته عزداری خوب است و زنده نگاه داشتن قیام امام حسین است اما اگر منحصر به عزاداری شود انحراف و خطاست.

آیا شیوه امر به معروف و نهی از منکری که الآن در جامعه ما اعمال می شود همان امربه معروف و نهی از منکری است که در سیره و سخن امام حسین بوده است؟

به هیچ وجه، امام حسین در مقابل قدرتی امربه معروف و نهی از منکر می کرد که حاکم بود و دستورات اسلام را به نفع قدرت خودش تصرف می کرد. متاسفانه الآن امر به معروف و نهی از منکر در ایران فقط به بدحجابی و بی‌حجابی محدود شده است و این پایین آوردن هدف امام حسین است.

خانمی که پوشش خاصی دارد چه بسا توجیهی برای خود دارد و اساسا نهی آنان نهی از منکر نیست. آیت الله خمینی، آیت الله طالقانی و آیت الله منتظری بارها اعلام کردند که حجاب اجباری نیست و در روزنامه‌های آن زمان چاپ شد. چه بسا کسی که پوشش موی سر ندارد مقلد مجتهدی هست که اجباری در این امر ندارد. به نظر من مراکز قدرت این مسئله را ترویج می‌دهند که نهی از منکر و امربه معروف یعنی مبارزه با بدحجابی و بی‌حجابی است. چون اگر آزادی بیان بود رسانه ها پرسش‌گری می‌کردند و کسانی را که قدرت در دست دارند نقد می کردند الآن این همه فساد نبود. بنابراین تقلیل نهی از منکر و امربه معروف به مسائل جزیی در جامعه، عمدی و از روی توجّه است تا کارهای زشتی که در برخی از قسمت‌های حاکمیت صورت می‌گیرد پوشانده شود.

می‌توانید اشاره ای به بخشی از این کارها داشته باشید؟

اختلاس‌ها، حق کشی‌ها و سلب حقوق مسلّم مردم و آزادی‌های مشروع آنان. اگر طبق قانون اساسی عمل شود ما نباید زندانی سیاسی و عقیدتی داشته باشیم. نباید سه نفر از بزرگان این مملکت یعنی آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد بدون هیچ دادگاهی سال‌ها محصور باشند. در مورد این مسائل باید نهی از منکر شود که: اگر شما مسئولین ارجمند پیرو شرع و قانون باشید نباید هیچکس را بدون برگزاری دادگاه محصور و زندانی کنید.

پس فضای کنونی جامعه با اصول ارزشی امام حسین فاصله دارد؟

بله، اگر انصافی باشد و هر قاضی و هر حاکم و هر مسئول کوچک و بزرگ در مقابل اعمال خودش صادق باشد و نخواهد خودش را فریب دهد می‌داند که چه کار دارد می‌کند و اگر نخواهد آن را توجیه کند متوجه می‌شود که دارد منکر انجام می‌دهد و از دین استفاده ابزاری برای رسیدن به اهدافش می‌کند و در واقع بزرگترین ضربه را به دین می‌زند. جوانی که بی‌دین می‌شود بی‌دلیل نیست، وقتی می بیند که مخالفان عقیدتی و سیاسی حاکمیت در زندان هستند و حق دفاع به آنان داده نمی شود و حتی برای برخی دادگاهی تشکیل نمی شود و تمام این اعمال ناپسند به اسم دین انجام می‌شود، آن جوان ارزیابی می‌کند و می‌گوید اگر این‌ها دین است من چنین دینی را نمی‌پذیرم.

به مسئله مهمی اشاره کردید و یکی از درس‌های عاشورا هم این بوده که دین نباید در خدمت امور سیاسی و قدرت قرار بگیرد چگونه می توان این آموزه را در شرایط کنونی جامعه به کار گرفت؟

با گفتن و نوشتن و تکرار آن می‌توان این آموزه را در جامعه به کار گرفت. آگاه کردن دیگران و بازکردن و توضیح گوشه های تاریک تاریخ و اینکه امامان ما در برابر حاکمان چگونه مبارزه می کردند همه باعث خواهد شد که از درس‌های عاشورا در هر زمانه ای در جامعه بهره گرفت.

لازمه اینکه اصلاحات به پیروی از قیام امام حسین در جامعه امکان پذیر شود چیست؟

مردم و روشنفکران از طریق گفتن و نوشتن می توانند جامعه را آگاه کنند و اصلاحات را انجام دهند.

مسئولین هم با بازگشت به راه درست این کار را انجام دهند و – به تعبیر اسلامی آن – توبه کنند. و اگر قدرت و شهامت بیان توبه را ندارند و بگویند که اشتباه کردیم همینکه با عمل خود کارهای خلاف را کنار بگذارند و آزادی‌های سلب شده را به مردم بازگردانند مفید است، اگرچه بهتر است شجاعانه از مردم عذرخواهی کنند و کارهای ناشایست گذشته را جبران کنند.

خروج از نسخه موبایل