پوراندخت (پوری) سلطان، از پیشگامان کتابداری نوین در ایران روز شانزدهم آبان ماه در سن ۸۴ سالگی در بیمارستانی در تهران در گذشت.
او که یک بار در سال ۱۳۹۲ بر اثر بیماری قلبی، عفونت ریه و برونشیت در بیمارستان بستری شد، از سوم آبان دوباره به علت نارسایی قلبی و ریه و همچنین انسداد روده در بیمارستان بستری شد.
او از پایهگذاران کتابداری علمی و نوین ایران به شمار میآمد و طی نزدیک به نیم قرن زندگی حرفهای، برای ارتقاء فن جدید کتابداری در کتابخانههای این کشور تلاش کرد.
پوری سلطانی متولد سال ۱۳۱۰ بود و در جوانی با مرتضی کیوان، شاعر، روزنامهنگار و فعال سیاسی ازدواج کرد. وقتی کیوان اعدام شد، تنها سه ماه از ازدواج این دو گذشته بود.
پس از اعدام مرتضی کیوان، پوری سلطانی چند سالی را خارج از ایران به سر برد و در بازگشت به ایران، مرکز ملی کتابداری را پایهگذاری کرد و به عضویت هیئت علمی آن درآمد. او در دیجیتالسازی کتابخانه و مرکز اسناد ملی ایران نیز همکاری داشت.
خانم سلطانی همچنین عضو هیأت علمی دانشگاه تهران شد و در گسترش آموزش عالی کتابداری در سطوح کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا نقش مؤثری ایفا کرد.
تأسیس انجمن کتابداران ایران و نشریه این انجمن نیز از کارهای پوری سلطانی بود.
کامران فانی، کتابشناس، درباره پوری سلطانی گفته که او “بیگمان در حوزه علم کتابداری و اطلاعرسانی شخصیتی یگانه و منحصربهفرد” و “در ایران و جهان شناختهشدهترین کتابدار ایرانی” بود.
پوری سلطانی علاوه بر نگارش کتابهایی در حوزه کتابداری، نظیر “سرعنوانهای موضوعی فارسی” و “دانشنامه کتابداری و اطلاعرسانی”، کتاب معروف “هنر عشق ورزیدن” اثر اریک فروم را ترجمه کرد که بارها به چاپ رسید.
پوری سلطانی در مراسم نکوداشت خود، که خرداد ۹۴ به همت مجله بخارا برگزار شد، بیش از هر چیز نسبت به وضعیت کتابخانه ملی ابراز نگرانی کرد و گفت: “کتابخانه ملی را مثل بچهام دوست داشتم و هنوز هم دلم برایش میتپد و شور میزند.”
او گفت: “کتابخانهها، به ویژه کتابخانه ملی که مادر سایر کتابخانهها محسوب میشود، پشتیبان همه فعالیتهای فرهنگی و آموزشی هر کشور است. افسوس که هنوز این مسئله برای بسیاری از مسئولان ما نامفهوم است.”
علاوه بر مجله بخارا، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران نیز در سال ۱۳۹۳، به مناسبت هفتاد و هفتمین سال تاسیس این کتابخانه ملی، بزرگداشتی را برای پورس سلطانی به عنوان “مادر کتابداری نوین ایران” برگزار کرد.
پوری سلطانی در گفتوگوی بلندی که از سوی کتابخانه ملی منتشر شده، زندگی خود را شرح داده و به ویژه درباره زندگی سیاسی و همراهی با گروههای چپ٬ مشکلات کتابخانه ملی ایران٬ تدریس در زمینه کتابداری در ایران٬ و مشکلات انجمن کتابداران ایران پس از انقلاب، سخن گفته است.
پوران فرخزاد، شاعر و پژوهشگر نیز در کتاب “کارنمای زنان کارای ایران” از پوری سلطانی نوشته است.
انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران جایزه ترویج علم ایران را به سلطانی اهدا کرده و چندی پیش، هیأت مدیره این انجمن به پیشنهاد کارگروه مدیریت کتابخانه دانشگاهی، جایزهای را به نام “پوری سلطانی” در زمینه نوآوری در حوزه علوم اطلاعات تصویب کرد که قرار است به “کتابدار و کتابخانه نوآور” اعطا شود.
‘سال اشک پوری’
در پی حکومت نظامی پس از ۲۸ مرداد، مرتضی کیوان که سه تن نفر را در خانه خود پنهان ساخته بود، همراه با پوری سلطانی دستگیر شد. هنوز سه ماه از ازدواج آن ها نگذشته بود. کم تر از دو ماه پس از دستگیری کیوان را در بیست و هفتم مهر ماه سال ۱۳۳۳ در برابر جوخه آتش قرار دادند.
عبدالله انوار، کتابشناس، نیز درباره تأثیر مرگ مرتضی کیوان بر پوری سلطانی گفته که”ضربه شدید به پیکر زندگی این بانوی مفخم زد” و “خانم سلطانی در پی این موضوع، بر این رفت که دست به کاری یازد که خواست شویش را نیز همراه داشته باشد. پس آن را در کار کتابخانه و کتابداری دید.”
انوار، پوری سلطانی را به “مَلکی در بین آدمیان” تشبیه کرده و گفته که “همین تلبس به لباس آدمی است که فلک سنگ جفا را با بیرحمی هر چه تمامتر تا آنجا که توان داشته بر سر او کوبید” و فقط با همین خصلت ملکی توانست “در برابر این جفای اهریمنانه فلک بایستد و بدون شکوهای این رنجها را صبورانه تحمل کند”.