سایت ملیون ایران

وداع با «معینی‌کرمانشاهی»، «شاهکار» نیمه‌تمام ماند

moini-kermanshahi

شرق: معینی‌کرمانشاهی بدون آنکه «شاهکار» خود را به پایان ببرد، رفت. او سه‌شنبه‌شب، ۲۶ آبان، به دلیل کهولت سن در بیمارستان جم در تهران درگذشت.

رحیم معینی‌کرمانشاهی اگرچه نقاشی و روزنامه‌نگاری را نیز تجربه کرد اما به‌واسطه نوشتن و سرایش شعر مشهور شد. او که نوه «حسین‌خان معین‌الرعایا» و مؤسس تکیه معاون‌الملک بود، در ۱۵ بهمن ۱۳۰۴ در کرمانشاه متولد شد و بعد از ۸۹ سال زندگی، شامگاه سه‌شنبه، ۲۶ بهمن، در بیمارستان جم در تهران درگذشت. علی جنتی، وزیر ارشاد، علی مرادخانی، معاون هنری وزارت ارشاد و فرزاد طالبی، سرپرست دفتر موسیقی نیز درگذشت او را تسلیت گفته‌اند.

جلال‌الدین کزازی، کیخسرو پورناظری، کیهان کلهر و علی‌اکبر مرادی نیز با انتشار نامه‌ای، درگذشت این هنرمند را تسلیت گفتند: «نادره‌مَرد هنر معاصر ایران‌زمین، استاد معینی‌کرمانشاهی از رنج زیستن رهایی یافت و شوکران مرگ را سقراط‌ وار سر کشید تا به افق‌های اوج‌مند و بیکران مهر دوست بپیوندد. او از دل دودمانی برخاست که در پویه روزگاران، مشعلِ شُکوه نام ایران را در مرزهای غربی آریابوم برافروخته و فرهنگ مدنیت معاصر کرمانشاه، وامدار و مرهون اراده و اندیشه این خانان است».در ادامه نامه آمده است: «تأسیس و بنیاد شاهکار تمدنی و معماری، تکیه معین‌الرعایا (معاون‌المُلک) به‌عنوان نخستین اثر ثبت‌شده یونسکو در دهه ۵۰ ، به همت شخص استاد معینی، یکی از یادگارهای ماندگار این دودمان برای کرمانشاه و ایران است. استاد معینی‌کرمانشاهی ادیبی آزاده، نقاشی شورمند، ترانه‌سرایی تصویرگرا و شاعری نامور و بلندآوازه بود که در سیمای آثارش درد روزگار، رنج انسان و کیمیای عشق تبلور و تجلی داشت. او بر کامه‌ پوشش بیکران و آفرینش بسیار در هنر و فرهنگ، آن‌گونه در مادیت دست از تعلق شسته بود که حتی کاشانه‌ای برای کتاب‌های پُرشمار و آشیانه‌ای برای تن فرسوده‌اش در اختیار نداشت و تا واپسین رمق حیات، خانه‌به‌دوشی خامه‌نافروش باقی ماند». معینی‌کرمانشاهی از چندسال قبل درگیر کهولت سن بود و به همین دلیل هم از سال ۱۳۸۷ از به‌نظم‌کشیدن تاریخ ایران دست کشید؛ تاریخی که خود او عنوان «شاهکار» را برایش انتخاب کرده بود. او درباره این کتاب به همشهری گفته بود: «این کتاب تاریخ ایران را بعد از زمانی که حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه به پایان رساند روایت می‌کند و اگر عمری باقی ماند، پایان مشروطه آخرین مجلد این مجموعه خواهد بود. یکی از دلایل اینکه به تاریخ ایران بعد مشروطه نمی‌پردازم به این علت است که هنوز تاریخ این دوره و اطلاعات آن به شکل تمام‌وکمال بیان نشده است و بر سر برخی موضوعاتش مناقشات فراوانی وجود دارد. بنابراین من اعتقاد دارم که باید از تاریخ بیشتر فاصله گرفت تا بتوان آن را درک و در ادامه روایت صحیح‌تری از آن را ارائه کرد». او علاقه خود به هنر را در ابتدا از راه نقاشی نشان داد.

معینی‌کرمانشاهی از سال ۱۳۴۱ به کار نقاشی پرداخت که تابلو سیاه‌قلم حضرت‌مسیح(ع) را از خود به‌جای گذاشت. او اما در ادامه راه به نظم شعر پرداخت و داستان «اختر و منوچهر» را در چهار تابلو به رشته نظم کشید که در آن حقایقی از اجتماع زمان خود را نشان داد و در ادامه چهار مجموعه‌شعر به نام‌های «ای شمع‌ها بسوزید»، «فطرت»، «خورشید شب» و «حافظ برخیز» از او منتشر شد. معینی‌کرمانشاهی همچنین چندی به تصنیف‌سازی پرداخت و تصانیف او که از سوی خوانندگان رادیو خوانده می‌شد، بسیار مورد توجه قرار گرفت. برخی دیگر از آثارش هم توانست جایگاه خود را در جامعه پیدا کند همچون «عجب صبری خدا دارد»، «لوح مخدوش با مطلع من نگویم که به درد دل من گوش کنید»… «بهتر آن است که این قصه فراموش کنید». معینی‌کرمانشاهی ابتدا «عشقی»، بعد از مدتی «شوقی»، سپس «امید» و در نهایت «معینی» را به‌عنوان تخلص خود برگزید.
بخش دیگری از آثار او که بسیار خاطره‌انگیز و مشهور شدند به ترانه‌هایی همچون «به یاد کودکی»، «خواب نوشین» و «آشفته‌حالی» مربوط می‌شوند. معینی‌کرمانشاهی وقتی به تهران آمد، فقط شعر می‌گفت و با روزنامه‌ها همکاری می‌کرد‌. او در آن سال‌ها با ترانه‌سرایی آشنایی زیادی نداشت و رئیس دفتر بایگانی رادیو بود اما یکی از شعرهایش مورد توجه یک خواننده‌ قرار گرفت و بعد از آن او این راه را آزمود. ترانه‌های او سالیانی یکه‌تاز برنامه‌های رادیو و گلهای رنگارنگ بود اما با ۲۳ سال سابقه‌ کار، درست زمانی که ترانه را به سمت تعالی می‌برد، بازنشسته شد.

معینی‌کرمانشاهی زمانی که به معاونت رادیو منصوب شد، به وضعیت ارکسترهای مختلف در رادیو و حقوق نوازندگان سروسامان داد. بعد از آن هم به دلیل اختلافاتی که بر اثر همین کارها با او ایجاد شد، به وزارت کشاورزی فرستاده و پس از مدتی به رادیو بازگردانده شد. او پس از آن به چندین منصب دیگر گمارده شد تا اینکه سرانجام معینی در سال ۵۴ به دلیل اعتراضات بی‌رویه‌ای که به برنامه‌های نازل آن زمان رادیو و تلویزیون داشت و حتی در یک برنامه زنده تلویزیونی مراتب اعتراض خود را بیان کرد، از کار کنار گذاشته شد.

او گاهی در ترانه‌هایش اعتراض یا پرسشی را مطرح می‌کرد مانند ترانه «راز خلقت» و «خشم طبیعت» که آن را برای زلزله خراسان سروده بود یا برای کودتا علیه دولت محمد مصدق که قاب عکس او در اتاق کارش جلب‌توجه می‌کرد، شعر گفته است.

معینی‌کرمانشاهی به موازات این فعالیت‌ها، روزنامه‌نگاری هم کرد و زمانی مدیرعامل خبرگزاری پارس بود. او در کنار هنرمندانی همچون علی تجویدی، ۴۰ ترانه ماندگار برجای گذاشت و با پرویز یاحقی و همایون خرم نیز همکاری کرد.

خروج از نسخه موبایل