سایت ملیون ایران

هشدار روزنامه ایران دربارهٔ «حذف انتخاباتی»

روزنامه ایران با اعلام اینکه «آخرین فصل گزارش پرونده هسته‌ای ایران آماده شد»، خبر داده‌است که «یوکیو آمانو رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به زودی آخرین و مهم‌ترین گزارش خود را منتشر می‌کند که مبنای لغو تحریم‌ها علیه ایران است.»

این روزنامه نوشته‌است: «یوکیو آمانو در بیانیه مقدماتی آغاز به کار نشست شورای حکام، نبود هرگونه انحراف در فعالیت‌های هسته‌ای ایران را تأیید کرد»، اما گفت: «درخصوص فعالیت‌های اعلام نشده از طرف ایران نمی‌توانیم ضمانتی بدهیم.» به نوشته این روزنامه از این جمله یویکو آمانو در «برخی رسانه‌ها، به عدم قطعیت بیانیه آمانو در تأیید صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران تعبیر شد، اما نماینده ایران در آژانس بین‌المللی تصریح کرده‌است که این نوع موضع‌گیری، موضع‌گیری است که آژانس برای تمام کشورهایی که پروتکل الحاقی را اجرا نمی‌کنند، اتخاذ می‌کند.»

کیهان اما نظری متفاوت با روزنامه ایران دارد و در تیتر یک خود با تأکید براینکه «آژانس دبه کرد، پیش‌بینی‌هادرست بود»، نوشته‌است: «با وجودی که از ماه‌ها پیش منتقدان خواستار آن بودند تا زمانی که ابعاد ادعایی نظامی برنامه هسته‌ای ایران – پی‌ام‌دی – از سوی آژانس خاتمه نیافته باشد روند اجرای برجام از سوی ایران آغاز نشود این خواسته از سوی دولت مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرار گرفت تا آن جا که آمانو رئیس آژانس اعلام کرد پی‌ام‌دی مختومه نخواهد شد و نمی‌توان تضمینی برای صلح‌آمیز بودن برنامه‌های هسته‌ای ایران ارائه کرد.»

روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، عکس یک خود را به محمدرضا نقدی، اختصاص داده و از قول فرمانده بسیج نوشته‌است: «وزیر امور خارجه آمریکا که پشت میز مذاکره لبخند می‌زند و کم مانده برای مذاکره اشک شوق هم بریزد، ۳۴ پروژه براندازی را شخصاً برنامه‌ریزی کرده و در حال مدیریت و هدایت آن‎هاست.» محمدرضا نقدی همچنین گفته‌است: «فضای مجازی، فمینیسم، گردشگری، شورش‌های خیابانی و انتخاباتی از جمله این پروژه‌ها است.»

روزنامه ایران در یادداشتی با عنوان «رفتارهای حذفی در مسیر انتخابات» به انتقاد از کسانی پرداخته‌است که خود را «نزدیک به ولایت» معرفی می‌کنند و تلاش دارند رقبای خود را با اتهام «دوری از ولایت» حذف کنند.

روزنامه ابتکار نیز در تیتر یک خود از «پشت پرده توهین تندروها به اصلاح‎طلبان» گزارش داده و اظهارات برخی از چهره‌های اصولگرا از جمله محمداسماعیل کوثری علیه اصلاح‌طلبان و آن را «اصلاحات هراسی داریم.»

روزنامه اعتماد در تیتر یک خود از قول علی خمینی، نوه آیت الله خمینی، نوشته‌است: «تحریم انتخابات سودی ندارد.»

محمدرضا تاجیک از چهره‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان نیز در گفت و گویی با روزنامه اعتماد گفته‌است: «لایه ملایم از اصلاح‌طلبان می‌تواند اکثریت مجلس آینده را بگیرد.»

روزنامه شرق در سرمقاله شماره شنبه خود با تیتر «زدن روشنفکران به شیوه خصولتی» نوشته‌است: «تندروها در هر کاری موفق نبودند، در هژمونیک کردنِ زدن روشنفکران موفق بوده‌اند.»

احمد غلامی سردبیر روزنامه شرق با اشاره به اینکه اصطلاح «خصولتی» از واگذاری نیم‌بند منابع و صنایع بزرگ دولتی به بخش خصوصی برآمده، نوشته‌است: «این قاعده اقتصادی، اینک به فرهنگ و سیاست ما نیز سرایت کرده‌است.»

روزنامه فرهیختگان در شماره شنبه خود از صدور مجوز شکار در ۲۱ استان ایران خبر داده و نوشته‌است: «زمانی‌که در سال ۹۳ سازمان حفاظت محیط زیست مجوزی برای شکار صادر نکرد، این امید در دل دوستداران محیط‌زیست زنده شد که شاید این طرح در سال‌های بعد هم ادامه داشته باشد، اما صدور مجوز شکار پرنده برای ۲۱ استان، خواب خوش پرندگان، به‌ویژه پرندگان مهاجر را آشفته کرد؛ پرندگان مهاجری که در فصل پاییز به استان‌های شمالی پرواز می‌کنند.»

روزنامه بهار با اشاره به خروج سعید مرتضوی از ایران خبر داده‌است که «سعید مرتضوی قاضی مخلوع قوه قضائیه و متهم پرونده بزرگ سازمان تأمین اجتماعی، محکوم جنایات کهریزک و مظنون پرونده بزرگ فساد نفتی از ایران رفت.» این روزنامه همزمان از قول وکیل سازمان تأمین اجتماعی نوشته‌است: «مرتضوی بدون سپردن وثیقه از ایران خارج شده‌است.»

روزنامه رسالت در تیتر یک خود از قول مرتضی آقاتهرانی از دبیرکل جبهه پایداری خبر داده‌است: «شورای هماهنگی اصولگرایان شکل گرفته‌است.»

مرتضی آقا تهرانی دربار ه اعضای ائتلاف انتخاباتی اصولگرایان گفته‌است: «ابتدا با سه ضلع پایداری، موتلفه و ایثارگران کار را شروع کردیم و امروز آقایان حدادعادل و باهنر هم در جلسات ما شرکت می‌کنند؛ البته ۸ نفر هستیم که در این جلسات با یکدیگر کار می‌کنیم.»

روزنامه رسالت از قول مرتضی آقاتهرانی نوشته‌است که «با دوستان اصولگرا برگزار و بر سر چند اصول با یکدیگر وفاق کردیم و امیدواریم کسی این توافقات را برهم نزند و همگی محکم بر سر این اصول بایستیم و اصل اول اینکه بر مبنای ولایت و ولایت‌مداری بایستیم، با کسانی که فتنه‌گر بودند و در فتنه نقش داشتند همکاری نکنیم و طبق اصول و ارزش‌ها با یکدیگر وحدت کرده و پای آن ایستادگی کنیم» و البته اگر «بتوانیم به خوبی جلو برویم، امیدواریم به یک لیست واحد برای انتخابات برسیم.»

روزنامه فرهیختگان از برگزاری مراسم تشییع پیکر غضنفر رکن آبادی، سفیر سابق ایران در لبنان، خبر داده‌است که «چند روز بعد از اعلام خبر مفقودی رکن‌آبادی» در حادثه منا طی سالجاری «روزنامه‌های لبنانی خبر از زنده بودن سفیر سابق ایران در لبنان دادند» و حتی گفته می‌شد که «می‌شد که او در پی ازدحام مجروح شده و با آمبولانس به بیمارستان منتقل شده‌است و در این میان گمانه‌زنی‌هایی در رابطه با ربوده شدن این دیپلمات مطرح شد. اما با سفر دو تن از اعضای خانواده به عربستان برای پیگیری موضوع، پس از انجام آزمایش دیانای مراحل شناسایی تکمیل شد و مقدمات بازگشت پیکر او به وطن صورت گرفت.»

روزنامه شهروند با اعلام اینکه «هرندی دوباره ملتهب شد»، از «تجمع اعتراضی اهالی محله هرندی، نسبت به حضور معتادان و کارتن‌خواب‌ها در پارک حقانی شوش» خبر داده‌است. این روزنامه از قول مدیر محله هرندی نوشته‌است که «زمان آن رسیده تا شهرداری و بهزیستی، وارد عمل شوند، البته وعده‌هایی هم داده‌اند و گفته‌اند تا سه روز دیگر زنان معتاد و کارتن‌خواب را از این‌جا می‌برند و تا سه ماه دیگر بقیه معتادان را. اما اهالی نمی‌توانند بیشتر از این صبر کنند.»

هشدار روزنامه ایران دربارهٔ «حذف انتخاباتی»

روزنامه ایران در یادداشتی با عنوان «رفتارهای حذفی در مسیر انتخابات» به انتقاد از کسانی پرداخته‌است که خود را «نزدیک به ولایت» معرفی می‌کنند و تلاش دارند رقبای خود را با اتهام «دوری از ولایت» حذف کنند.

روزنامه ایران ضمن یادآوری رفتار محمود احمدی‌نژاد که در روزهای‌های ثبت نام کاندیداها برای انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۹۲ در اقدامی «بی‌سابقه و غیرمنتظره، دوشادوش دستیار ارشد خود به عمارت وزارت کشور گام نهاد و در برابر دوربین ده‌ها شبکه خبری حمایت عریان و بی واسطه خویش را از یک کاندیدای ناکام اعلام و ابراز کرد»، به رفتار مشابهی از سوی غلامحسین الهام سخنگوی دولت نهم و عضو شورای نگهبان در انتخابات سال ۸۸ هم اشاره کرده و نوشته‌است: وی «با نادیده گرفتن مسئولیت حقوقی خویش در دولت و نیز منصب اجرایی در شورای نگهبان به موضع گیری علنی و تند علیه کاندیدای رقیب پرداخت رفتاری که حتی بزرگان اصولگرا آن را نفی و تقبیح کردند.»

این روزنامه نزدیک به دولت نوشته‌است: «اکنون با دمیده شدن گرمای رقابت انتخاباتی، آزمون سخت نهادها و مدیران نظام در حفظ سلامت و بی طرفی این رویداد ملی نیز آغاز می‌شود. نکته بدیهی و مسلم این است که در دنیای مردم‌سالاری، بی طرفی نهادهای قدرت و ارکان حکومت، مهمترین ضمانت برای موفقیت و کامیابی در برگزاری این رقابت بزرگ است و در نگاه افکار عمومی داخل و خارج هیچ چیز به اندازه بی طرفی عناصر حکومتی، ارزش، زیبایی و اصالت این رقابت را بالا نمی‌برد.»

روزنامه ایران با تأکید براینکه «پدیده انتخابات در ایران به دلایل تاریخی و اجتماعی می‌بایست از معرض مداخله کانون‌ها و عناصر دارای نفوذ و قدرت دور بماند»، نوشته‌است: «در ایران به دلیل فقدان نظام حزبی و احزاب بزرگ، انتخابات همچنان با همان شکل و شمایل سنتی به عنوان «روز سرنوشت ساز» دیده می‌شود. در یک چرخه معیوب موسم انتخابات تنها فصل رویش احزاب و بروز و ظهور جریان‌های اجتماعی است طبیعی است انتخاباتی با این ویژگی به میدانی مملو از هیجان سیاسی و عرصه‌ای وسوسه‌انگیز تبدیل شود.»

حسن مقیمی نویسنده یادداشت روزنامه ایران با تأکید براینکه «در چنین رقابتی که به بازی مرگ و زندگی برای نیروهای سیاسی تبدیل می‌شود طیف‌های مختلف درون جامعه و درون قدرت سیاسی با همه قوا به صحنه می‌آیند»، تأکید کرده‌است که «اصل گردش قدرت و چرخش نخبگان نهادینه نشده‌است و بسیاری از جریان‌ها بعد از این که در مناصب سیاسی جا خوش می‌کنند علقه و تعلق خاطری متفاوت به قدرت پیدا می‌کنند لذا با توسل به توجیهات سیاسی و ایدئولوژیک از پایگاه قدرت خویش برای تغییر نتیجه انتخابات تلاش می‌کنند.»

این روزنامه با اشاره به اینکه «به رغم گذشت بیش از سه دهه و چندین دور انتخابات، هنوز رسوبات این تفکر و توجیهات در میان برخی از جناح‌های سیاسی باقی مانده است و آنها باور نکرده‌اند که گروه‌ها و جناح‌ها مستأجر خانه قدرت هستند و نباید سودایی از جنس جاودانگی نسبت به کرسی قدرت خویش در سر بپرورانند»، نوشته‌است: «با این حال رقابت بر سر کرسی نمایندگی مجلس با این آفت روبرو است که همواره نمایندگان برخی مناطق یا برخی طوایف و جریان‌ها برای حفظ موقعیت خویش از هیچ تلاشی برای تخریب رقیب دریغ نمی‌کنند.»

به نوشته روزنامه ایران «طی روزهای اخیر شواهدی از این حرکت تخریبی در فضای سیاسی نمایان شده‌است به گونه‌ای که نمایندگان و سران برخی جناح‌های سیاسی چنان علیه رقیبان خویش جبهه گشوده‌اند که گویی وکالت و ماندن در قدرت حق ابدی آنها است و مردم تکلیفی جز این ندارند که در مجلس آینده نام جناح آنها را در برگ رای بنویسند.»

یادداشت‌نویس این روزنامه تأکید کرده‌است که «رفتار تلخ‌تر و خطرناک تر این است که این قبیل افراد در تلاش سازمان یافته برای حفظ موقعیت سعی دارند از برخی توجیهات انقلابی و ارزشی وام بگیرند. به گونه‌ای برخی تریبون داران رسماً فرمان حذف و مخالفت با حضور جریان‌های رقیب خود در اردوی اصلاح طلبان و اعتدالیون صادر می‌کنند.»

این روزنامه نزدیک به دولت با اشاره به اینکه رهبر جمهوری اسلامی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ گفت که «رهبری یک رای دارد و کسی از آن با خبر نیست»، نوشته‌است: «نباید کسانی مدعی شوند که نظر ولایت به سمت یک جریان خاص است یا یک جناح خود را نزدیک به ولایت و حریف را دور از حوزه ولایت معرفی کند. با این تجربه تکلیف بطلان تفکر کسانی که امروز پرچم حذف جریان‌های درون نظام را برافراشته‌اند روشن است.»

«زدن روشنفکران به شیوه خصولتی»

روزنامه شرق در سرمقاله شماره شنبه خود با تیتر «زدن روشنفکران به شیوه خصولتی» نوشته‌است: «تندروها در هر کاری موفق نبودند، در هژمونیک کردنِ زدن روشنفکران موفق بوده‌اند.»

احمد غلامی سردبیر روزنامه شرق با اشاره به اینکه اصطلاح «خصولتی» از واگذاری نیم‌بند منابع و صنایع بزرگ دولتی به بخش خصوصی برآمده، نوشته‌است: «این قاعده اقتصادی، اینک به فرهنگ و سیاست ما نیز سرایت کرده‌است.»

سرمقاله‌نویس روزنامه شرق با مروری براینکه «بعد از انقلاب، دو نگاه متفاوت به جریان روشنفکری شکل گرفت. یکی با آن سر ستیز داشت و دیگری در مقام دفاع از آن برمی‌آمد و بر این باور بود که می‌شود جریان فرهنگی روشنفکری را در دل روشنفکران دولتی هضم و جذب کرد»، نوشته‌است: این نگاه دوم «از اینکه پای روشنفکران را به مراکز دولتی؛ ارشاد، فرهنگسراها و کتابخانه‌ها باز کند، واهمه‌ای نداشت و چنین می‌اندیشید که با آمدن آنها، نیروهای تندرو فرهنگی درون جامعه به‌سرعت مستحیل می‌شوند و توان سیاسی‌شان را از دست می‌دهند.»

روزنامه شرق با اشاره به اینکه «آنچه روشنفکران دولتی را از تندروها جدا و محبوب می‌کرد همین مرزبندی فرهنگی‌شان بود»، نوشته‌است: عطاء الله مهاجرانی «وزیر ارشاد دولت اول اصلاحات نمونه شاخص این طرز تفکر بود. در این گفتمان، روشنفکران دولتی با برخی از روشنفکران مستقل هم‌پوشانی پیدا کرده بودند. آنها نیز می‌پنداشتند که باید دست از سیاست شست و با تغییر و ارتقای زیرساخت‌های فرهنگی زیست‌سیاست جامعه ایران را دگرگون کرد»، اما استراتژی این گفتمان «در دو صورت امکان داشت به توفیق برسد. یکی اینکه طرف مقابل، در برابر آنها ایستادگی نمی‌کرد و دیگر آنکه آنها با داشته‌ها و باورهای فرهنگی خود به مصاف آنها می‌آمدند؛ ولی این اتفاق نیفتاد و آنها از سر تنگدستی در خلق جذابیت‌های فرهنگی به «سیاست به مثابه سیاست» روی آوردند و تلاش کردند نگذارند آمیزه‌ای از گفتمان فرهنگی دولتی و مستقل ریشه آنها را بخشکاند.»

سرمقاله‌نویس روزنامه شرق با تأکید براینکه «شکست کارشناسان فرهنگی هوش چندانی نمی‌خواست»، نوشته‌است: مخالفان این نگاه «اگرچه خاستگاه‌شان گفتمانی روشنفکرانه نبود، ولی با سازوکار و شیوه فعلیت یافتن گفتمان‌های روشنفکرانه کاملاً آشنایی داشتند. از این‌رو به مراکز دولتی که می‌خواستند با آمیزه‌ای از روشنفکران دولتی و مستقل، فرهنگی تازه خلق کند و در ادامه به راهبردی سیاسی دست یابد، حمله کردند و دولت‌های سازندگی و اصلاحات را با مخاطراتی مواجه کردند. در واقع آنها، با زبان سیاست منهای فرهنگ، به مقابله با فرهنگ منهای سیاست آمده بودند.»

روزنامه شرق با اشاره به اینکه «این حملات باعث شد تا اگر اندکی میل به مشارکت سیاسی بین روشنفکران مستقل وجود داشت، به پسله برود و ناگزیر بیش از پیش به فرهنگ منهای سیاست پناه ببرند تا مگر به شائبه‌ها خاتمه دهند»، نوشته‌است: عقب‌نشینی ر وشنفکران مستقل «تندروها را آرام نکرد و اگرچه وزیر اصلاحات [عطاء الله مهاجرانی] با موفقیت از استیضاح مجلس بیرون آمد، اما این فقط موفقیتی موقتی بود.

بعد از این ترکیب روشنفکران دولتی و مستقل به این نتیجه رسیدند که برای ادامه زیست‌سیاسی خود، بیش از پیش به فرهنگ پناه ببرند. در نتیجه، فرهنگ را از سیاست «فک کردند» و تنها به حضور در انتخابات و حمایت از نامزدهای مستقل بسنده کردند» و «بی‌انصافی است اگر بگوییم هیچ تأثیری نداشتند» چرا که «مهم‌ترین اثر آنها را در برآمدن دولت اصلاحات شاهد بودیم و بی‌اثربودن‌شان را در به‌قدرت‌رسیدن احمدی‌نژاد.»

این روزنامه با اشاره به اینکه «در این بین، گروه دیگری از روشنفکران معتقد بودند که نباید در سازوکارهای دولتی ادغام شد، نه ناامید بودند و نه امیدوار»، نوشته‌است: «چنین تغییری مطلوب آنها نبود. و بر این نظر بودند که راه آنها خلق فرهنگ از دل سیاست است. بسیاری از روشنفکران در بدنه دولت جذب شده بودند و شکافی در تحلیل‌ها و باورهای جامعه به وجود آورده بودند اما روشنفکران مستقل در دوران اصلاحات روزگار سختی را پشت سر گذاشتند. چون بر چیزی پافشاری می‌کردند که عموم به آن باوری نداشت و آن چیزی نبود جز اینکه در سازوکارهای دولت، حتی به بهای تغییر گفتمان نباید جذب و هضم شد.

در این گروه روشنفکران مستقلی بودند که با میانجی هنر و ادبیات با سیاست مرتبط می‌شدند. نام‌های آنها، چنان زیاد و آشناست که تنها می‌توان به چهره شاخصی از این جریان اشاره کرد: هوشنگ گلشیری.»

شرق نوشته‌است: «گسست بین این دو گروه، روشنفکرانِ ادغام‌شده در دولت و روشنفکران مستقل، تجلی دو گفتمان متفاوت بود. روشنفکران مستقل تلاش می‌کردند از درون عمل کنند و بسیاری از آنها صادقانه برای ارتقای فرهنگی جامعه، از حیثیت و اعتبار خود مایه می‌گذاشتند.»

نویسنده سرمقاله شرق با این مقدمات به وضعیت فعلی پرداخته و نوشته‌است: «اینکه برخی، هم از موضع روشنفکر اظهارنظر می‌کنند و هم نفس وجود روشنفکر را انکار می‌کنند. این انکارِ خود و دیگران نوعی واکنش به وضعیتی است که ظرف چند دهه اخیر به وجود آمده‌است. انگار روشنفکران دیروز کاری جز انتقاد از همفکران خود ندارند. و شاید در این‌دست انتقادهای گاه کینه‌توزانه، به دنبال تبری‌جستن از یکدیگراند.»

احمد غلامی با تأکید براینکه «انتقاد روشنفکرانه با انتقاد از وضعیت موجود شکل می‌گیرد اما از آنجا که این‌گونه انتقادکردن راه دشواری است، چاره‌ای جز خودزنی، گذشته‌زنی و حتی همفکرزنی پیدا نمی‌کنند»، نوشته‌است: «این روزها در رسانه‌های خصوصی و حتی نیمه‌خصوصی، زدن یا رد و انکار روشنفکرانی چون آل احمد و شریعتی رونق بسیار دارد. انگار درنهایت تندروها موفق شده‌اند انزجار از روشنفکر مستقل و گذشته آن را هژمونیک کنند.»

سرمقاله نویس روزنامه شرق با تأکید براینکه «هر جریان اصیلی فارغ از دسته‌بندی‌های ایدئولوژیک به مواجهه انتقادی با گذشته و اکنون خود نیازمند است و روشنفکران نیز از این قاعده مستثنی نیستند»، نوشته‌است: «اما آنچه این روزها از سوی برخی روشنفکران در رسانه‌ها مطرح می‌شود، با فقر شدید تئوریک روبه‌رو است و شاید بیشتر از سر ترس و فرار از گمنامی است، نه از سر احساس مسئولیتی اصیل به قصد تحول و احیای جریان روشنفکری.»

از: رادیو فردا

خروج از نسخه موبایل