سایت ملیون ایران

نقش سپاه در دوران پسا خامنه‌ای

تمامی جریان‌های سیاسی غیردینی به‌ویژه ملی‌گرایان و چپ‌ها که در فروپاشی رژیم پهلوی فعالانه شرکت داشتند نه تنها رهبری سیاسی آیت‌الله خمینی پس از پیروزی انقلاب را دوست نداشتند، چه بسا از چنان اتفاقی بیمناک هم بودند اما عملا در مسیری حرکت کردند که در کوران ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب تحقق رویای “ایران بدون شاه” بی‌آن‌که نقشه واقع‌بینانه‌ای برای پس از او داشته باشند بر هر امر دیگری در ذهن آنان ارجحیت یافته بود. بنابر این به دنبال توده‌ها بی‌خبر از آن‌چه آیت‌الله در سر می‌پرورانید پشت او به حرکت در آمدند.

مستی “ایران بدون شاه” به‌زودی از سرشان پرید و هنگامی که به خود آمدند دیگر دیر شده بود و حریف قوی‌پنجه مجهز به “ایدئولوژی دینی” به مدد خطاهای سیاسی آنان بر امواج احساسات مردمی که در آن سالها حداقل نیمی‌شان بیسواد بودند سوار بود و بی آنکه رخصتی برای عرض اندام به آنها بدهد تصفیه های خونینی را کلید زد که عوارض آن بر دو سه نسل پس از آنها نیز هم چنان هویداست.

بنابر این کنشهای سیاسی زمانی که تدبیری پشت آن نباشد چه بسا به جای بهشت آفرینی ، بیشتر به کار خلق جهنم آید و چنان که همگان دیدند از چاله “دیکتاتوری عرفی پهلوی ” به ” چاه استبداد دینی ولایت مطلقه” افتادیم . حداقل در آن دوران اگر ستیزی هم در میان بود بیشتر محدود به کنشگران سیاسی با حکومت بود و عامه مردم در فکر زندگی بودند اما اکنون ستیز میان حکومت و مردم آنچنان فراگیر شده که نه تنها حریم خصوصی از بین رفته بلکه اساسا چیزی تحت این عنوان دود شده و به هوا رفته است… خدا پدر توسعه را هم بیامرزد از آن هم مثل آزادی که در ایران فقط نام میدانی است چیزی باقی نمانده. جدای از پیشرفت اعراب در سالهای گذشته و تبدیل شدن دبی به مرکز مالی تجاری منطقه، به یمن ” ولایت فقیه” شکاف توسعه ما با ترکیه چیزی نزدیک به سه دهه است اروپا و امریکا جای خود…

حالا و پس از سی و هفت سال از عمر جمهوری اسلامی و در شرایطی که رهبر کنونی آن آیت‌الله خامنه‌ای سایه مرگ را بالای سرش بیش از هر زمان دیگری به واسطه پیشرفت بیماری سرطان می بیند و نقش ولی فقیه و قدرت او در ساختار سیاسی ایران بیش از زمان درگذشت آیت‌الله خمینی برای همه نیروهای سیاسی و همچنین عامه مردم روشن شده است دیگر انتخاب جانشین آیت‌الله خامنه‌ای در ظرفی به اندازه تعریف خاطره ای در مجلس خبرگان و قیام و قعودی از پیش مهیا شده نیست.. .نه تنها پس از مرگ خامنه‌ای ستیز پنهانی میان نیروهای داخل ساختار برای کسب رهبری آینده علنی خواهد شد بلکه ملت به جان آمده ما از استبداد دینی که چشمه ای از هیمنه قدرت آن در جریان جنبش سبز به منصه ظهور رسید مترصد فرصتی است تا بار دیگر تمام قد از خودش رونمایی کند اما آیا نیروهای جبهه اپوزیسیون به اندازه کافی برای بعد از مرگ خامنه‌ای برنامه دارند؟

اگر چه در رویدادهای جایگزینی راس هرم قدرت در نظامهای غیردموکراتیک نقش “شانص و اتفاق واجل” را که پروسه انتخاب راس هرم را دستخوش حوادثی غیر قابل پیش‌بینی می کند نباید نادیده انگاشت اما چنانچه واقع‌بینانه بخواهیم نگاه کنیم درمی بابیم ، آیت‌الله خامنه‌ای که بیت ده دوازده نفره آیت‌الله خمینی را تبدیل به دستگاهی با دو هزار و پانصد مدیر و کارمند کرده و مراجع تقلید شیعه را که روزگاری نه چندان دور پناه مردم و مستقل از حکومت بودند جیره‌خوار و مجیزگوی رهبری کرده بیکار ننشسته است و از سپاه و بسیج و مداحان فربه شده به مدد رانتهای پایان‌ناپذیر اقتصادی نیرویی ساخته که برای حفظ این امتیازات دست به هر کاری می زنند چنانکه در جریان کودتای انتخاباتی ۸۸ دیدیم .

بی تردید نقش دستگاه عریض و طویلی که خامنه‌ای در دوران رهبری بیست و هشت ساله خود ساخته را باید بر همه مولفه های دیگر در انتخاب رهبری مقدم شمرد چرا که بیش و پیش از همه، این نیروها تلاش خواهند کرد تا فردی را به رهبری برسانند که آیت‌الله خامنه‌ای پیش از آنکه بدرود حیات بگوید به آن اشاره خواهد کرد. آن جریانی که حسن روحانی به خاطر دخالتهای بی‌شمار آن در کار دولت سال گذشته عنان از کف داد و در خصوص نقش آن در کشور سخنان بی‌سابقه ای بر زبان جاری کرد، نقش حیاتی در انتخاب رهبر بعدی جمهوری اسلامی دارد و خبرگان تنها اجرا کننده فرامین آن خواهند بود مگر آنکه هاشمی به شرط حیات در آن روز هم بخواهد و هم بتواند از جنبش اجتماعی چنان‌که موسوی استفاده کرد علیه فرماندهان سپاه استفاده کند.

حسن روحانی زیرکانه به سیطره سپاه بر کشور و ناتوانی دولت از رویارویی چنین اشاره می کند: اگر اسلحه و روزنامه و رادیو وتلویزیون و پول و … را در اختیار یک نهاد گذاشتید ابوذر هم باشد فاسد می شود سلمان هم باشد فاسد می شود و با ایما و اشاره تلاش می کند تا فساد ساختاری در کشور را نشان بدهد . او حتی پس از پیروزی نزدیکانش در انتخابات هفتم اسفند پس از پرت و پلاهای خامنه‌ای در خصوص اقتصاد مقاومتی ، جرات پاسخگویی به خامنه‌ای را در همین مقدار که حضرت آقا اقتصاد مقاومتی را با گرفتن مالیات از نهادهای زیرنظر رهبری شروع کنند نداشت یا حداقل اینکه تقاضا کند این نهادها به مجلس پاسخگو باشند، چرا که شمشیر داموکلس کودتای انتخاباتی سپاه را در سال آینده بالای سرش احساس می کند و از این رو در موضعی تدافعی می گوید رهبری رهبر همه ما هستند و هر چه بگویند اطاعت می کنیم.

در حالی که حتی نمایش انتخابات در جمهوری اسلامی تبدیل به کانونی برای مبارزه با رهبری و هسته سخت قدرت شده است و از تکرار این چرخه همانا اصلاح‌ناپذیری جمهوری اسلامی به دست آمده آن نیروهایی که قرار است طرحی نو دراندازند امروز از همیشه ساکت‌ترند و صدای رسایی از آنان به گوش نمی رسد .

توافق هسته‌ای تنها سایه تهاجم نظامی را از سر کشور دور کرده و دستان سپاه را از دستیابی به بمب هسته‌ای کوتاه اما، هنوز سپاه که توسعه را در ایران از روی زمین به زیر زمین برده است و پولهای نفت را مصروف ساخت موشکهایی کرده که معلوم نیست در فضای واقعی جنگ آیا به زمین می رسند یا نرسیده به زمین منهدم خواهند شد، قوی‌ترین نیرویی است که قابلیت دارد از گزینه آیت‌الله خامنه‌ای برای رهبری آینده حمایت همه‌جانبه به عمل آورد به ویژه آنکه در سالهای اخیر و پس از کودتای ۸۸ رهبر کینه‌ورز جمهوری اسلامی فرماندهانی را که در مسیر کودتای ۸۸ کمترین مخالفت یا عدم همراهی داشته اند کنار گذاشته یا به شدت منزوی کرده است.

حامد آئینه‌وند
دانشجوی دکترای روابط بین‌الملل – روزنامه‌نگار

از: گویا

خروج از نسخه موبایل