حملات گسترده و غیرمنتظره گروهی از کاربران فارسیزبان به صفحه اینستاگرام مالیا اوباما٬ دختر باراک اوباما٬ رئیس جمهوری آمریکا پرسشهایی را درباره هویت عاملان و آمران احتمالی این اقدام مطرح کرده است.
این حملات که به زبان فارسی و در قالب درج نظر در صفحه دختر رئیس جمهوری آمریکا منتشر شده٬ در بسیاری از موارد حاوی جملات «توهینآمیز» و «فحاشی» است.
رسانههای محافظهکار این حملات را «شوخی و مزاح» توصیف کردهاند و «باشگاه خبرنگاران جوان» روز سهشنبه (۲۲ تیر) نوشته کامنتهای درج شده در صفحه شخصی باراک اوباما ماحصل جلسه «اینستاگرامی» بعضی از ایرانیها در صفحه وی بوده است.
این سایت خبری وابسته به سازمان صدا و سیما از زمان آغاز این ماجرا٬ چندین خبر و گزارش در این زمینه منتشر کرده و از «خصوصی» شدن صفحه اینستاگرام مالیا اوباما پس از این حملات خبر داده است.
این هجوم واکنشهای افرادی چون مهناز افشار٬ بازیگر سینما را نیز برانگیخت. وی از کاربران مهاجم ایرانی خواسته بود از صفحه اینستاگرام خانم اوباما بیرون بیایند٬ چرا که «اینجا جای این رفتارها نیست.»
پس از تلاش شماری از کاربران ایرانی برای دلجویی از مالیا اوباما و ارسال پیام عذرخواهی برای وی٬ مالیا نیز شماری از این پیامها را در صفحه شخصیاش به اشتراک گذاشت و نوشت «متوجه شدم که ایرانیها آدمهای خیلی خوبی هستند٬ چون از من عذرخواهی کردند و من پذیرفتم.»
پس از تلاش شماری از کاربران ایرانی برای دلجویی از مالیا اوباما و ارسال پیام عذرخواهی برای وی٬ مالیا نیز شماری از این پیامها را در صفحه شخصیاش به اشتراک گذاشت و نوشت «متوجه شدم که ایرانیها آدمهای خیلی خوبی هستند٬ چون از من عذرخواهی کردند و من پذیرفتم.»
فارغ از پذیرفتن عذرخواهی از سوی مالیا اوباما٬ پرسش از چرایی٬ چگونگی و هویت آمران یا عاملان این حملات احتمالا «هماهنگ» و «سازماندهی» شده٬ یکی از مهمترین موضوعاتی است که در روزهای اخیر در فضای مجازی فارسی زبان مطرح شده است.
برخی از کاربران در صفحات شخصی خود٬ خبرگزاری فارس را به عنوان یکی از عوامل «تحریک» مهاجمان به صفحات اوباما و دخترش معرفی کردهاند.
گروهی دیگر نیز پرسشهایی درباره هویت این مهاجمان و ارتباط احتمالی آنها با مراکز امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی مطرح کردهاند.
شماری هم همزمانی این حملات مجازی با نخستین سالگرد توافق هستهای ایران با گروه ۱+۵ را مورد توجه قرار داده و از «دلواپسان» حامی جمهوری اسلامی به عنوان عاملان آن نام بردهاند.
با آنکه این پرسشها و انتقادها همچنان در شبکههای اجتماعی مطرح است٬ اما هنوز هیچ پاسخ روشنی برای آنها مطرح نشده و به طور قطع مشخص نیست که این حملات با برنامهریزی قبلی صورت گرفته باشد.
با این حال گستردگی این حملات و همزمانی آن با سالگرد امضای توافقنامه هستهای٬ گمانهها مبنی بر سازمانیافته بودن آنها را تشدید میکند.
سپاه پاسداران و سازمان بسیج به همراه رسانهها و زیرمجموعههای فعال آنها در فضای مجازی٬ از جمله نهادها و تشکیلاتی به شمار میروند که در معرض این پرسشها قرار گرفتهاند.
این دو نیروی نظامی از آن رو در معرض پرسش قرار دارد که سپاه از سالها قبل اعلام کرده فعالیتهای منسجم و هدفمند خود در اینترنت را گسترش داده و سازمان بسیج نیز با راهاندازی دهها سایت و شبکه اجتماعی به عنوان بازوی اصلی این نهاد نظامی در اینترنت عمل میکند.
سازمان بسیج آذر ماه سال ۱۳۹۳ پس از ماهها آموزش به نیروهای خود٬ بزرگترین شبکه ارتباطی و امنیتیاش به نام «شباب» را در ۴۴ هزار نقطه ایران راهاندازی کرد که اطلاعات چندانی از نحوه فعالیت این شبکه در دست نیست.
وبسایت «شباب» متعلق این شبکه امنیتی-ارتباطی در حال حاضر بخشی از فعالیتها٬ هماهنگیها و ماموریتهای نیروهای بسیج در سراسر کشور را برعهده دارد.
محمدرضا نقدی٬ فرمانده سازمان بسیج از این شبکه به عنوان بزرگترین شبکه اطلاع رسانی داخلی و نخستین شبکه داخلی اطلاعات در ایران نام برده است.
عضویت پایگاههای بسیج در این شبکه اجباری است و هر یک از این پایگاهها باید گزارشهای امنیتی٬ سیاسی٬ فرهنگی و اجتماعی خود را در این شبکه منتشر کنند.
شبکه «شباب» یک سامانه پیامکی هم دارد که به عنوان یک کانال ارتباطی میان نیروهای بسیج عمل میکند.
شبکه «شباب» در کنار مجمتع رسانهای «اطلس» در حال حاضر به دو بازوی ارتباطی٬ رسانهای و مجازی سپاه پاسداران و سازمان بسیج در «جنگ نرم» و تاثیرگذاری در فضای مجازی تبدیل شده است.
«مجتمع رسانهای اطلس» هم یکی دیگر از بزرگترینها کارتلهای رسانهای سپاه است که از سال ۱۳۸۸ به این سو راهاندازی تعداد قابل توجهی از سایتهای محافظهکار در «جنگ نرم» را بر عهده داشته است.
سایتهای «برهان» ٬ «نسیم آنلاین» ٬ «مجلس نهم» ٬ «افسران جوان جنگ نرم» ٬ «اشراف» ٬ «موج قانون» ٬ «بهدخت» ٬ «دیدارمدیا» و «ایران هستهای» از جمله سایتهایی هستند که تاکنون از سوی این مجتمع راهاندازی و حمایت شدهاند.
از هویت موسسان این مجتمع رسانهای و اهداف آن هم اطلاعات روشنی در دست نیست.
گفته میشود سپاه پاسداران سرمایهگذار اصلی این مجتمع است٬ اما تاکنون گزارشی در خصوص این وابستگی از سوی هیچیک از رسانههای محافظهکار منتشر نشده و سپاه پاسداران نیز انتساب این مجمع به خود را تکذیب نکرده است.
مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه موسوم به «گرداب» سومین مجموعه امنیتی و اطلاعاتی سپاه پاسداران است که در سالهای اخیر فعالیتهای خود در فضای مجازی را آغاز کرده است.
این مرکز تنها یکی از مراکز وابسته به فرماندهی پدافند سایبری سپاه است که وظایف خود را «نظارت و بررسی جرائم سازمان یافته تروریستی، جاسوسی، اقتصادی و اجتماعی در فضای مجازی» اعلام کرده است.
این مرکز از سال ۱۳۸۶ و با هماهنگی قوه قضائیه فعالیت خود را آغاز کرده و تاکنون گزارشهای فراوانی از دست داشتن این مرکز در حملات اینترنتی و شناسایی فعالات فضای مجازی منتشر شده است.
«شباب» ٬ مجتمع رسانهای «اطلس» و مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه «گرداب» بدلیل توان مالی٬ تشکیلاتی- تجهیزاتی و نیروی انسانی فعال خود در فضای مجازی از جمله مراکزی هستند که در جریان حمله به صفحه اینستاگرام مالیا اوباما در معرض پرسش قرار گرفتهاند.
پیش از این نیز گزارشهای متعددی از حملات «ارتش سایبری» ایران که با وجود فقدان اطلاعات کافی درباره آن٬ به نظر میرسد شماری از نیروهای آموزشدیده و وفادار به جمهوری اسلامی در آن عضویت دارند٬ به چندین وبسایت آمریکایی، عربستانی٬ چینی و همچنین شماری از رسانههای حامی جنبش سبز مثل جرس و خبرنامه امیرکبیر منتشر شده بود.
«Defense Tech» ٬ یک مؤسسهٔ نظامی و امنیتی ایالات متحده در سال ۲۰۰۸ اعلام کرده بود که ایران دارای یکی از پنج کشور دارای قویترین نیروی سایبری جهان است که زیر نظر سپاه پاسداران فعالیت میکند.
سپاه و بسیج همانطور که هرگز این حملات سایبری به مخالفان و منتقدان خود را تائید نکردند٬ در ماجرای حمله به صفحه اینستاگرام مالیا اوباما٬ نه پاسخی به پرسشهایی که از نقش احتمالی آنها در این حملات مطرح است٬ دادهاند و نه دست داشتن در این حملات را تکذیب کردهاند.
از: رادیو فردا