جای مردم و کاندیداها در ایران عوض شده است!

bidjan hekmatدرشرایط کنونی هر کسی از اصلاح‌طلبان که بخواهد پا به میدان انتخابات بگذارد باید حتما نسبت به مسئله حساس بسط ید ولی فقیه چالش‌گر باشد و مسئله اولی‌اش این نباشد که به نوعی با رهبری به توافق برسد/در ایران جای مردم و کاندیدا در وهله اول عوض می‌شود و این روند سالمی از نقطه نظر جاافتادن دموکراسی و رابطه مردم با نامزدهای سیاسی نیست.

این انتخابات امروزه در شرایط ویژه ای برگزار می شود و آن وضعیت خطیری است که در مورد آن همه قول متفقی دارند جز آقای خامنه ی که خود نخستین مسئول ایجاد آن است. امروز بیش از هر زمان، با معضل جایگاه نهاد ولایت مواجهیم که یک دستگاه حکومت کامل به موازات و سایه انداز بر همان دستگاهی است که قرار است رئیس آن در این انتخابات تعیین گردد. نامزدهایی که نخواهند در برنامه سیاسی خود به این معضل پاسخ گویند، بعیدست به کسب آرای زیادی موفق شوند. اینک دیگر مسئله حتی گزینش بین چند سیاست در چارچوب همین نظام نیست بلکه گویا باید رفراندومی حماسی برای تایید سیاستهای ولایت صورت گیرد.

در عین حال این انتخابات در شرایط ما بعد موسوی و مابعد احمدی‌نژاد برگزارمی شود، هرچند احمدی‌نژاد هنوز یک پای بازی است. اما در هر حال قدرت و اقتدار ولایت چه به وسیله جنبش سبز و چه رئیس‌جمهور به چالش کشیده شده است. طوری که دیگر حتی شخصی مثل باهنر هم امروزه اعلام می‌کند که دولت من، دولت «آقا اجازه» نخواهد بود. و یا احمدی‌نژاد با اعلام حمایت از اعلام کاندیداتوری آقای خاتمی، عملا از رقابت بدون ولایت یا بدون دخالت ولایت دفاع می‌کند.اگر به تبلیغات کاندیداها توجه کنیم متوجه می‌شویم که خیلی با شعار ذوب در ولایت که از طرف اصول‌گرایان در تبلیغات قبلی گفته می‌شد، تفاوت کرده است. گفتارها بیشتر رنگ و بوی فاصله از ولایت را دارد گرچه مشکل بطور جدی و اساسی طرح نمی شود.

بدین ترتیب هر کسی از اصلاح‌طلبان که بخواهد پا به میدان انتخابات بگذارد باید حتما نسبت به این مسئله حساس و نسبت به بسط ید ولی فقیه چالش‌گر باشد و مسئله اولی‌اش این نباشد که به نوعی با رهبری به توافق برسد. در همین راستا چالش با دولت هم به حدی رسیده که حتی میتینگ دولت در استادیوم آزادی را ممنوع اعلام کرده اند.

در مورد کاندیدا شدن آقای خاتمی هم مدتی است که کارزاری مجازی به راه افتاده که ایشان را به نامزد شدن دعوت کنند. این یکی از مشخصه‌های دموکراسی دینی در ایران است که از مردم یا شخصیت‌ها خواسته می‌شود که کاندید ‌شوند. در دموکراسی‌های عادی معمولا رهبران سیاسی خودشان به به میدان می‌آیند و آرای مردم را برای برنامه‌ای که دارند طلب می‌کنند.

در ایران جای مردم و کاندیدا در وهله اول عوض می‌شود و این روند سالمی از نقطه نظر جاافتادن دموکراسی و رابطه مردم با نامزدهای سیاسی نیست. ولی به هر حال پرسش حضور آقای خاتمی در انتخابات مطرح است. اما من فکر نمی‌کنم آقای خاتمی با توجه به اعلام دیدگاه‌هایشان در شرایط فعلی، کاندیداتوری در انتخابات آتی را بپذیرند.

خود ایشان اخیرا گفته اند که اگر حاکمیت مردم را نپذیرند و آزادی‌هایی که مستلزم آن است وجود نداشته باشد، انتخابات امری تزئینی و تشریفاتی است. اگر قرار باشد در همین شرایط حتی آقای خاتمی از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و به میدان بیاید طبیعتا شرایط آزادی اتخابات رقابتی فراهم نشده است.

در چنین شرایطی اگر آقای خاتمی به میدان بیاید آیا در یک انتخابات تزئینی و تشریفاتی شرکت نکرده است؟

به نظر نمی‌رسد که با آمدن ایشان و در عرض بیست، سی روز شرایط عوض شود. اگر قرار بود درشرایط برگزاری این انتخابات تغییراتی حاصل شود باید علائمش را از مدت‌ها پیش می‌دیدیم.

آقای موسوی هم در بیانیه هفدهم خود پیش‌شرط‌های یک انتخابات نسبتا آزاد را مطرح کرده بود، انتخاباتی در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی اما با پذیرش طیف گسترده تری از نامزدها. گفته بود نیازی به مذاکره نیست و اگر حکومت بخواهد می تواند این شرایط را بتدریج فراهم آورد. هیچ کدام از اینها امروز تحقق نیافته و هیچ تغییری به وجود نیامده است. راهبردی که آقای خامنه‌ای برای یک دست کردن حاکمیت سال‌هاست درپیش گرفته را یک دفعه تغییر نخواهد داد. من این را بسیار بعید می‌دانم.

نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد اینست که گرایش های ملی و تحول خواه نباید صحنه پیشا انتخاباتی را به اقتدارگرایان واگذار کنند.نامزدی افرادی از این طیف می‌تواند به پیشبرد گفتمان دمکراسی و انتخابات آزاد کمک کند. احزاب و شخصیت‌هایی که طرفدار جمهوری عرفی هستند باید عرض اندامی کنند و گفتمان خود را ترویج دهند.

به هر صورت هنوز آرایش صحنه انتخاباتی چه از نظر اعلام حضور نامزدها و چه از نظر رد و پذیرش شورای نگهبان کامل نشده تا اینکه بتوان از رویکرد روشن تری به این انتخابات سخن گفت ولی اصولا اولین رویکرد ما به هر انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار می‌شود پیش کشیدن یک انتخابات واقعا آزاد یعنی مطابق معیارهای بین‌المللی در برابر انتخابات رقابتی است که گاهی محدودتر و گاهی بازتر برگزار می‌شود . به ویژه باید روی پیش‌شرط‌های این انتخابات تاکید کرد مانند: لغو نظارت استصوابی شورای نگهبان، آزادی احزاب و زندانیان سیاسی که امروز در صدر آن باید خروج از حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد را افزود.

این رویکرد بدان معنا نیست که چنانچه این شرایط فراهم نشود ما حتما انتخابات را تحریم می‌کنیم. هر انتخاباتی را باید در موقعیت و شرایط خود بررسی کرد. وقتی انتخاباتی مثلا از نوع مجلس هفتم به بعد باشد، مسلما جز تحریم راهی باقی نمی‌ماند. امروز هم شواهد دال بر آنست که به همین سمت می رویم ولی باید چند درصدی برای غافلگیری جای گذاشت.

از: سایت ملی – مذهبی

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل