آیا میدانیم به کجا میرویم؟

“در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی کامل در هرگونه عقیده ای خواهند بود.زنان در جمهوری اسلامی در انتخاب نوع فعالیت وسرنوشت خود وهمچنین پوشش خود آزاد خواهندبود”
(مصاحبه آیت الله خمینی با روزنامه نگاران خارجی در پاریس)

سرهنگ محمود مهران ادیب:
انقلاب مشروطه در این راستا انجام گرفت که ملت ایران نام رعیت بودن را از روی خود بردارد و خود صا حب و اداره کننده کشورش شود و زمامدارانی را انتخاب نماید که در راه خواسته های مردم گام بردارند و خدمتگزار ملک و ملت باشند و در صورت تخلف و یا سستی در اداره امور کشور از سوی نمایندگان منتخب ملت زیر سئوال رفته و برکنار شوند. نه اینکه ملت برده و جانثار آنان گردد. چند دوره کوتاه مشروطیت تا حدودی شکل گرفت که آخرین بار در زمان دولت ملی دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران بود که می رفت تا ایران در صف کشورهای مستقل و دموکرات جهان قرار دهد. این امر به سود دول استعمارگر آن زمان نبود زیرا مبارزات استقلال طلبانه ملت ایران به رهبری دکتر مصدق موجب بیداری ملت های خاورمیانه و شمال آفریقا می شد و در نتیجه منافع نا مشروع دول غرب بویژه آمریکا و انگلیس و شوروی را به خطر می انداخت. بهمین جهت بود که با کودتای ننگین بیست و هشت مرداد انگلیس و آمریکا و در سایه سکوت مصلحت آمیز!! اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی دولت ملی ایران را سرنگون کرده و بیست و پنج سال نظام سلطنتی وابسته را بر کشورمان حاکم نمودند. در این ربع قرن، نخست حکومت نظامی و سپس ساواک مردم را زیر نظر گرفت، دهانها را دوخته و قلم ها راشکستند، دادگاه های نظامی برپا شد و جوخه های اعدام به راه افتاد، زندان و شکنجه و تبعید گاه ها پذ یرای آزادیخواهان و مشروطه طلبان واقعی شد. همچنین درب احزاب و سازمان های سیاسی تخته گشت و “فرمان ملوکانه” حاکم بر همه امورکشور و مردم گردید. روشنفکران جامعه و سازمان های ملی و آزادیخواه بعلت نداشتن دفاتر و مراکز سازمانی و حتی نشریه، سردرگم گشته بودند هرچند جوانان مبارز و عاشق آزادی بویژه دانشجویان دلاور قدم پیش گذارده و مبارزه علیه حکومت استبدادی را آغاز نموده و دانشگاه تهران پایگاهی برای مبارزان گردید ولی بعلت نداشتن برنامه ای مدون ومراکز حزبی و سازمانی جهت مبارزه با استبداد حاکم و برای رسیدن به آزادی و برقراری نظامی مردم سالار، مبارزات آنها بی نتیجه می ماند. در عوض دستاربندان که از آزادی و فعالیت گسترده ای برخوردار بودند، با در اختیار داشتن هزاران مسجد وتکایا و حسینیه ها و انجمن های ریز و درشت اسلامی حتی در دور افتاده ترین روستاها، توانستند با سخنان فریبنده، مردم ساده دل و ناآگاه را بسوی خود جلب نمایند تا جائی که گروهی از روشنفکران و جوانان، فریب گفته های آنها راخورده و دنبال رو آنها گردیدند. در این مدت تمام سخنان این جماعت حقه باز، از آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و برابری بود. با استفاده از این واژه های زیبا و مردم پسند، روز به روز گروه های بیشتری را بسوی خود جلب می نمودند. آیت الله خمینی که از دهه چهل وارد میدان سیاست شده بود با سخنان فریبنده و مردم پسند توانست همگان را علیه حکومت سلطنتی و شخص محمدرضاشاه بسیج نماید برای نمونه به سخنان آیت الله خمینی در بدو ورود به ایران، پس از پانزده سال تبعید توجه شود تا به عمق مطلب پی برد. “مملکت متمد ن این است که آزاد باشد. مطبوعات آزاد باشد. مردم آزاد باشند در اظهارعقاید و رأی شان. این مردمی که استقلا ل و آزادی می خواهند اینها وحشی نیستند. اینها متمدن هستند. وحشی آنهائی هستند که آزادی و استقلال را از اینها گرفته اند.”

سپس خطاب به مردم ادامه داد ” دلخوش نباشید که مسکن فقط می سازیم. آب و برق را مجانی می کنیم، اتوبوس را مجانی می کنیم معنویات شما را، روحیا ت شما را عظمت می دهیم. ” این سخنان دلنشین و عامه پسند، اکثریت مردم را امیدوار نمود که با برقراری نظام اسلامی، دوران فقر و مذ لت، فشار و اختناق به پایان خواهد رسید و در سایه حکومت اسلامی ملت از آزادی کامل و رفاه و عدالت اجتماعی برخوردار خواهد شد. مردم بر این باور بودند که روحانیون آنهم رهبران روحانی نمی توانند دروغ بگویند و ریاکار باشند چون موجب خواهد شد نخست بزرگترین ضربه به دین وارد گردد و مردم از اسلام رو برگردانند و دیگر اینکه روحانیت منزلت خود را در جامعه برای همیشه از دست خواهد داد. اما وقتی آقایان در رأس قدرت قرار گرفتند همه گفته ها و وعده ها را به فراموشی سپردند. نه تنها مطبوعات و مردم آزاد نشدند، آب و برق و اتوبوس هم مجانی نشد، فشار و اختناق چندین برابر گذشته شد و هر جنایت و خیانتی بنام دین انجام گرفت تا آقایان و وابستگانشان به حیف و میل ثروت های ملی مشغول شوند.از برکت حکومت اسلامی آقایان، اکثریت مردم روز به روز فقیرتر و تحت فشارقرار گرفته و اقلیتی قالتاق و پشت هم انداز و جنایتکار ساعت به ساعت به مقام ها بالاتر و ثروت های آنچنانی دست یافتند که در عالم رویا هم تصور آن را نمی کردند. انقلاب بهمن ماه چنانچه مسیر واقعی خود را که خواست یک صد ساله ملت ایران بود طی می کرد این فرصت را به مردم می داد تا دوباره موقعیت وجایگاه و منزلت گذشته خود را در آسیا بویژه خاورمیانه بدست آورند، این امر موجب وحشت دول استعمارگر گردید زیرا متوجه شدند که نیرومندی ایران در منطقه منافع نا مشروع آنها را به خطر خواهد انداخت. لذا با برنامه ریزی ریاکارانه انقلابی را که می رفت ایرانی آباد وآزاد و عدالت پرور را به دنیا عرضه نماید، توسط مشتی دستاربند ریاکار به بیراهه کشانده شد و با سیاست های ضدانسانی و مخرب آنان، سرزمین ورجاوندمان اکنون به سراشیب سقوط کشانده شده است. برای اینکه جلوی همبستگی و حرکت های مردمی گرفته شود نخست با تردستی که خاص این طبقه بوده و هست، با نفوذ در بین مخالفان خود، اختلاف انداخته و چند دستگی بوجود آورده اند تا بجای اتحاد جهت مبارزه با نظام خون آشام اسلامی بجان هم بیافتند و روز به روز دامنه این اختلافات و خصومت ها گسترده تر گردد. دیگر اینکه توسط سران نظام باصطلاح اسلامی روز به روز دامنه فساد آنهم در ابعاد وحشتناکی درجامعه گسترش می یابد مانند فحشا، اعتیاد، ارتشاء، دزدی، جنایت، خیانت واز همه مهمتر سست نمودن پایه های اخلاق جامعه بخصوص ارکان خانواده ها، تا به راحتی بتوانند چند صباحی به حکومت جنایتکارانه خود ادامه داده و به حیف و میل بیت المال و چاپیدن ثروت های ملی و جابجا کردن آن به خارج کشور ادامه دهند. آقایان در ایران دو نوع اسلام رواج داده اند اسلام پائین شهری و اسلام بالا شهری. بالا شهری ها آزاد به انجام هر نوع لعب و لهوی هستند ولی پائین شهری ها اگر کوچکترین خطائی نمایند با ” سربازان گمنام امام زمان” روبرو خواهند شد. دیگر اینکه اسلام درون مرزی و اسلام برون مرزی نوع دیگری از سیاست های” نظام ولایت فقیه” که نام جمهوری بر آن نهاده اند می باشد در حالی که صد و هشتاد درجه با جمهوری که حکومت مردم بر مردم است فاصله دارد. با برپائی چند رسانه تصویری در بیرون کشور ضمن اجرای برنامه های مورد علاقه جوانان البته با حجاب نیمه اسلامی و یا خلاف اسلامی!! جهت تبلیغ اجناسی که در درون کشور نام بردن آنها ممنوع و خلاف شرع مقدس دین آقایان است پرداخته و همچنین به تبلیغ املاک و برج هائی که خانواده و منسوبین آقایان با پول هائی که از بیت المال ملت تحت ستم ایران کش رفته اند ودر کشورهای دیگر ساخته اند، پرداخته و تشویق می نمایند تا دیگر دست اندر کاران نظام ولایت فقیه و منسوبین شان سرمایه های باد آورده خود را به خارج انتقال دهند و با خرید و سرمایه گزاری در بیرون از مرزهای کشور آینده خود و خانواده هایشان را تضمین نمایند. در هر مناسبتی شعار دهن پر کن آقایان “مرگ بر آمریکا” است ولی همه چیز در ایران رنگ آمریکائی بخود گرفته واژه ها، غذا ها، ساختمان ها و تزئین خانه ها، تابلوی سردر مغازه ها با حروف آمریکائی نوشته شده است، روی لباس و پیراهن ها خطوط آمریکائی نقش بسته است حتا گویندگان صدا و سیما با ناز و کرشمه از واژه های آمریکائی در بین سخنان خود استفاده می نمایند. فقط گفتن “مرگ بر آمریکا” مهم است و بس.

هم میهن گرامی بخود آی پیش از آنکه سرزمین نیاکان خود را از دست بدهی. مگر نمی بینی که مشتی کلاش و جنایتکار خونخوار از نام دین استفاده نموده و شرف و حیثیت ما را دارند لکه دار می نمایند، تا روز به روز بر ثروتهای باد آورده خود بیافزایند و در این راه از هیچ جنایت و خیانتی روگران نیستند. دشمن در روبروی ما ایستاده ولی با افسوس بسیار ما بجان هم افتاده ایم و روز به روز دامنه آنرا گسترده تر می نمائیم، ناخواسته و ندانسته به ادامه نظام خون و جنایت کمک می کنیم. هموطن بیدار شو و جنبش های ملت های خاورمیانه را در نظر گرفته و تا دیر نشده از شرف و ناموس میهن خود دفاع کن. روان پاک آریوبرزن ها، سورنا ها، رستم فرخ زادها، یعقوب لیث ها، بابک خرم دین ها، امیر کبیرها، ستارخان ها، دکتر فاطمی ها و… نگران ما هستند و آنوقت ما بجان هم افتاده ایم و بر سر و کله هم می زنیم. بخود آئیم و از این خواب خرگوشی بیدار شویم تا فردا مورد لعن و نفرین نسل های آینده قرار نگیریم. باید دست به دست هم بدهیم و از جا برخیزیم. در گذشته همه ما دچار اشتباه شده ایم لذا نباید گناه را برگردن این و آن انداخت با ید به جبران اشتباهات خود بپردازیم و این کار عملی نخواهد بود تا همه با هم نباشیم، باید جهت رهائی میهن ورجاوند مان از سراشیب سقوط وارد میدان کار و زار شویم در این صورت است که پیروزی از آن ماخواهد بود. آذری، کرد، بلوچ، گیلک، خوزستانی، مازندرانی، ترکمن، خراسانی، فارس و… با هر دین وآئینی که داریم همگی اعضای یک خانواده هستیم آنهم خانواده بزرگی چون ایرانزمین. همه با هم برابریم و در اداره کشورمان به یک اندازه سهیم و شریک هستیم. فریب دشمنان را نخوریم و اجازه ندهیم که با ایجاد اختلاف بین این خانواده بزرگ بخواهند زمان بیشتری به چپاول ثروت های ملی ما ادامه دهند و کشورمان را بچند تکه تقسیم نمایند.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل