ضیاء مصباح: گذری و نظری

مردی در میدان سرخ مسکو اعلامیه پخش میکرد نیروی امنیتی، ک.گ.ب پس از بازرسی‌، تمام اعلامیه‌های همراهش راسفید دیدند ، پرسیدند برای چه آنها را پخش میکنی ؟ گفت: چیزی برای نوشتن نیست، همه چیز روشن است؟!

باور بفر مایید مصداق عینی شرایط حاکم بر این سرزمین اهورائی است که برآمده از وظیفه اجتماعی – فرهنگی با تبریک آمدن سال نو و آ رزوی پایان کار جهل و فساد، اشاره ای حتی الامکان مختصر به نکاتی بظاهر عادی و تکراری دارد:

همین دیروز به نا گهان قیمت پیاز به کیلوئی ۱۲ هزار تومان « کمتر از یک دلار » افزایش یافت و بسیاری خبرها را تحت الشعاع خود آنهم در سطح کشور قرار داد، چون از هر کالائی میتوان گذشت بجز این محصول کار ساز و موثر در هر پخت و پزی.

 همزمان سیل بنیان کن گلستان و ماجرای استاندار محل که سفر ( تفریحی، خانوادگی، درمانی، کاری و… ) خود را « ایثار گرانه » نیمه تمام گذارد و با آمدنش برکناری او بوسیله آ قای جهانگیری در نبود روحانی اعلام شد – که این نیز بر خلاف گذشته «که از تعویض منشی خود ناتوان بود » تحولی مثبت میباشد و گویا کشتیبان را سیاستی دگر اوفتاده !

ا لبته اعلام کناره گیری خود ایشان نیز در گذشته نه چندان دور به دلیل « هدایت مدیریت اقتصاد مقاومتی » چنانکه افتد و دانی، مقبول نیفتاده بود که باش تا صبح دولتش بدمد .

بهر حال عامل گرانی پیاز، همزمان با سیل، صادرات آ ن و تقاضای انبوه خریداران برون مرزی آنهم با ارزحدود ۱۴ تومانی و تشویق فروشندگان فرصت طلب وطنی اعلام گردید .

 در پی رهنمودها ی مختلف مکرر و نامگذاری سال برسم سالانه، عید نوروز علوی و باز تاب بسیار گسترده « این رابطه مع الفارق » بعد هزاران سال در پیام نوروزی رئیس جمهور، توصیه به نخریدن دلار برای ارزان شدنش، در دیدار نوروزی رئیس بانک مرکزی با صرافها در خیابان فردوسی به مناسبت حلول سال نو و…..میتوان عنوان نمود:

 در درمان نا رسائی ها با این کم و کیف، هیچ راه‌حل عملی که متکی بر زیرساخت‌ها و امکانات فراوان علمی و فکری در دسترس باشد یا از منظر علم و آمار اقتصادی چگونگی ها را در کنترل نگه دارد بروال گذشته مشاهده نمیشود،

 در این وادی گویا باور وتفکری بجز دعواهای درونی و تظاهر – همراه با برنامه تبلیغاتی انبوه، با استقرار نا بخردان فاقد شرایط احراز بدور از سلامت پندار و عمل در سطوح تصمیم گیر، وجود ندارد.

 پافشاری عجیب جماعت بر شعارهای تکراری و بی‌فایده، استوار بر«واکنش روانی» گویندگان بوده و ارایه برنامه سیاسی اصولی برمبنای منا فع ملی ورفع دغدغه اقتصادی همراه با حفظ منزلت انسانها محلی از اعراب ندارد.

اطاق فکر و مشاورین راس سیستم بطول ۴دهه ، در عمق باورشان همواره با «ناامنی موقعیت» در سیاست داخلی، غرض ورزی در فضای بین‌الملل و همزمان تصور حضور دشمن در تمامی عرصه ها، خود را مواجه میبینند و ناتوان از هر گونه درست اندیشی و آینده نگری « پای در گل » مانده اند که خود کرده را تدبیر نیست .

حکومت با تعاریف و معیارهای نا مناسب زمان و مکان کماکان اصرار فزاینده و علنی‌ برای ادامه سلطه مخرب خود داشته و آنرا با توهم صرف، وافی به مقصود و پاسخگوی نا رسائی ها در تمامی زمینه ها می پندارند.

این اصرار سبب شده که در بکار گیری یک راهبرد کلان در عرصه سیاست گذاری که رافع معضلات باشد با سخنانی احساسی، تکراری، پیش‌ پاافتاده ونا مناسب، فرصتها ی اندک مانده را براحتی از دست بدهد.

 در حالیکه تجارب کشورهای دیگر حتی در همین منطقه، روش مملکت داری مناسب و پاسخگو را بخوبی نشان میدهد.

 تا انتشار این یادداشت به احتمال راس حکومت به جانب گلستان روان و به سخنرانی خواهد پرداخت و عوامل رخ دادها را نظام گذشته و بنیان طاغوت عنوان خواهند فر مود که بتصور خود آلام رامیکاهد.

در حالیکه استعفای آرام و هشیارانه « با حد اقل هزینه و تخریب زیر ساختها » جملگی متولیان مدعی، میتواند کاهش دهنده تمامی نا ملایمات و مانع نابودی بیشتر ارزشها و امکانات باشد.

طبعا ملت هشیار با آ رامش کامل بهترین ها را از میان بخردان آگاه و متخصص وطن دوست پاکیزه و مبری از هر گونه آلودگی بطور قانونمند برای سامان دادن مملکت برخواهند گزید.

فرصتی دیگر باید تا به نابودی جنگل ها و ابعاد فاجعه با رآن که ره آورد حضور جماعت مهاجم است اشاره داشت.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل